رهبری...
رهبر معظم انقلاب در اجتماع پر شکوه دهها هزار نفر از فرماندهان بسيج:
امروز دولت آمریكا در رأس استكبار است
از یک طرف اصرار دارم که از مسئولین فعلی در بحث مذاکرات حمایت کنم،
نیاز به کمک دارند و من هم کمک می کنم؛
از طرف دیگر اصرار دارم یک قدم از حقوق هستهای ملت نباید عقبنشینی بشود،
خطوط قرمز باید رعایت شود.
آشنایی با اماکنی در رابطه با عاشورا
روضه الحسين
به حرم سيدالشهدا (ع) در كربلا روضه الحسين ميگويند. زيرا حرم هر يك از امامان و پيشوايان ديني، باغي از باغهاي بهشت است.
زينبيه
به اماكني كه منسوب به حضرت زينب (س) باشد، زينبيه ميگويند. مرقد مطهر حضرت زينب (س) در شهر دمشق نيز به زينبيه معروف است. همچنين به مكانهاي برپايي مجالس عزاداري براي بانوان نيز زينبيه ميگويند.
شراف
در اين منطقه، امام با لشكر حر بن رياحي برخورد كردند در حاليكه آنان بسيار تشنه بودند. حضرت به ياران خود دستور دادند از آبي كه به همراه دارند لشكر حر و اسبهاي آنان را سيراب سازند. اين منطقه پر از آب و درخت بوده و حر بن رياحي در اين مكان راه را بر امام حسين (ع) و يارانش بست. در نتيجه امام ناچار شد شب را در اين محل بماند. شراف نام مردي بوده كه در اين محل چشمههاي پر آبي ساخته بود . اين منزل نزديك به كربلا است .
فرات
نهر مقدس و با فضيلتي در سرزمين كربلاست كه ميگويند دو ناوداني از بهشت بر آن ميريزد. در روايات آمده اگر كام هر كودكي را با آب فرات بردارند، از دوستدار اهل بيت ميشود. غسل كردن در اين آب براي زيارت امام حسين (ع) مستحب است. سپاه دشمن ميخواست با محاصره امام حسين (ع)، ترتيبي بدهد تا ايشان و يارانش با بيآبي روبرو شوند و به دنبال آن تسليم گردند.
كربلا
در اين سرزمين كه خاك آن بوي خون ميدهد، بزرگترين حماسة انسان در سال 61 هجري اتفاق افتاد. مدفن سيدالشهدا (ع) در كربلاست. امام علي (ع) پس از جنگ صفين، هنگام عبور از اين سرزمين چشمانش پر از اشك شد و فرمود: اينجاست محل فرود آمدن آنان. اينجا شهادتگاه عاشقان بينظير درگذشته و آينده است كه نمونه ندارند. در روايات آمده كه حضرت سيدالشهدا (ع) نواحي اطراف قبر خويش را از اهالي نينوا و غاضريه به مبلغ 60 هزار درهم خريداري كرد و به خود آنان صدقه داد. پس با آنان شرط كرد كه مردم را به جايگاه قبرش راهنمايي كنند و هركسي را كه به زيارت قبر آن حضرت آمد، سه روز مهمان كرده و از وي پذيرايي نمايند. كربلا شهري در عراق است كه تا سال 61 هجري بيابان بود. پس از شهادت امام حسين (ع) اين محل به تدريج مورد توجه شيعيان قرار گرفت و به مركزي پر جمعيت تبديل شد. كربلا به معناي محلي است كه نزد خدا مقدس و مقرب است. امام حسين(ع) هنگام ورود به اين سرزمين ، اين نام را به كرب و بلا يعني رنج و آزمون تعبير كردند .
كوفه
يكي از شهرهاي مهم عراق بوده كه امام علي (ع) آنجا را به عنوان پايگاه حكومت خويش قرار داده بودند. ريشة لغوي نام اين شهر به معناي گردآمدن است. زيرا اين شهر را به صورت دايرهاي شكل ساخته بودند. همچنين كوفه به معناي شن زار سرخ نيز ميباشد. اين شهر پس از فتح سرزمين عراق به دست مسلمانان صدراسلام، مركز و پايگاه نيروهاي نظامي مسلمين شد و در طول تاريخ موقعيتهاي ويژهاي پيدا كرد. پس از آن كه اهالي كوفه نامههاي دعوت خود را براي امام حسين (ع) فرستادند، آن حضرت ، مسلم بن عقيل را به نمايندگي روانه اين شهر كرد. آن زمان در كوفه افراد مختلفي زندگي ميكردند. با آمدن ابن زياد، اوضاع تغيير كرد و آنان اجازه ندادند سيدالشهداء (ع) به كوفه برسد. روحيه فرصتطلبي، اطاعت از زور، زودباوري و تأثيرپذيري از شايعات و تبليغات از ويژگيهاي ديگر مردم كوفه بوده است. حادثه كربلا در نزديكي اين شهر اتفاق افتاد. سپاه يزيد اغلب از مردم اين شهر تشكيل شد. پس از واقعه عاشورا نيز اسراي اهل بيت امام حسين (ع) را وارد اين شهر كردند. حضرت زينب (س) در اين شهر خطبهاي خواندند كه شادي كوفيان از واقعه كربلا به عزا تبديل شد.
نينوا
نام منطقهاي در كوفه كه در شرق دجله و كربلا قرار گرفته است. اين سرزمين شامل تپههاي باستاني بوده كه تا مصب نهر علقمه ادامه دارد. نينوا، مكاني است كه سيدالشهدا (ع) در آن منطقه به شهادت رسيدند. باب طُوًيرج نام فعلي نينوا است. وقتي امام حسين (ع) به اين منطقه رسيدند به شخصي برخورد كردند كه نامة ابن زياد را براي حربن رياحي ميآورد. ابن زياد در آن نامه نوشته بود: حسين را محاصره كن و درسرزمين بيآب و علفي فرود بياور. سيد و سالار شهيدان پس از اندكي حركت و عبور از اين منطقه به زمين كربلا رسيدند.
نهر علقمه
نهر علقمه نهري بوده كه از رود فرات جدا شده و آب زلال آنرا به منطقه كربلا و سرزمينهاي اطراف ميرسانده است. در مرثيهها شهادت حضرت عباس را در كنار اين نهر ياد ميكنند. به اين نهر از آن جهت علقمي ميگويند كه حفر كننده آن اين نام را داشته است.
گودال قتلگاه
محلي كه حضرت سيدالشهدا (ع) در آخرين لحظات مقابله با دشمن از اسب بر زمين افتادند و شمر در اين مكان سر مطهر امام را از پيكر ايشان جدا كرد . آن طور كه ميگويند اين مكان در ميدان كربلا پائينتر از بقيه نقاط قرار داشت. در حال حاضر اين نقطه در محل يك سرداب خارج از حرم مطهر قرار گرفته است كه سنگ مرمري به ارتفاع نيم متر بر روي آن محل قرار دارد.
خرابه شام
پس از خطبة حضرت زينب (س) در مجلس يزيد كه اوضاع را بر ضد او دگرگون كرد، يزيد اهل بيت امام حسين (ع) را در خرابهاي بيسقف جا داد آنان سه روز در آن خرابه بودند و براي سيدالشهدا(ع) عزاداري ميكردند.
تل زينبيه
تل به معناي تپه، توده خاك و ريگ است. سرزمين كربلا، ناهموار و داراي تل و تپه بوده است. در حادثه كربلا تپهاي مشرف بر محل شهادت شهداي كربلا وجود داشته كه حضرت زينب (س) بالاي آن ميآمدند تا وضعيت برادر عزيزشان حضرت امام حسين (ع) را در ميدان نبرد بررسي كنند. در حال حاضر بنايي به همين نام در سمت غرب صحن حرم امام حسين (ع) وجود دارد. كار تجديد بناي تل زينبيه در اين اواخر حدود سال 1398 هجري قمري انجام شد
فکر خوب
قال علی علیه السلام: فکرخوب موجب ← گفتارخوب← رفتار خوب ← عادت خوب ← شکوفایی استعداد ← هویت فرد← وسرنوشت خوب می شود.
باتوگویم که چیست غایت حلم؟
قال علی علیه السلام:اول عوض الحلیم من حلمه ان الناس انصاره علی الجاهل « اول پاداشی که شخص بردبار از صبروحلمش دریافت میکند این است که مردم اورا درمقابل انسان جاهل یاری می کنند» شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 19 صفحه 26 ؛صبر وبردباری ازچنان اهمیتی برخوردار است که رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید کادالحلیم ان یکون نبیا… .
باتوگویم که چیست غایت حلم هرکه زهرت دهد شکر بخشش
کم مباش از درخت سایه فکن هرکه سنگت زند ثمر بخشش
التماس دعا
غفلت نکنیم
قال امیرالمومنین علی علیه السلام :ازهد فی الدنیایبصرک الله عوراتها ولاتغفل فلست بمغفول عنک ترجمه«دردنیا به کمترین چیز قناعت کن خدا زشتیهای آنرا به تو نشان می دهد وغفلت نکن که ازتوغافل نیستند» شرح نهج بلاغه ابن ابی الحدید ج19 ص339
بفرمایید می ارزد بخاطراین دنیای ناچیز سربه هرکس وناکس ودشمن خم بکنیم؟
تفسیر آیه کهیـــعص
آيتالله «جعفر شوشتری» در كتاب «خصايصالحسينيه» مینويسد كه امام زمان(عج) در تفسير آيه كهيعص میفرمايد: اين آيه اشاره به شهادت امام حسين(ع) و يارانش دارد.
«سعد بن عبدالله قمی» میگويد: عدهای به حضور امام حسن عسكری(ع) شرفياب میشدند و اجازه میگرفتند تا مسائلی را بيان كنند. حضرت با اشاره به فرزند خردسالشان (امام دوازدهم) میفرمودند: «ازفرزندم كه امام دوازدهم مسلمانان است بپرسيد. سعد میگويد: از تأويل آيه كهيعص پرسيدند. حضرت مهدی(عج) در جواب فرمودند: اين حروف مقطعه از اخبار غيبيه است و خداوند با اشاره به آن حروف، حوادث مربوط به زكريا(ع) را برای پيامبر اكرم(ص) اعلام كردند و قصه او را بيان فرمودند كه زكريا از خداوند درخواست كرد، اسمای خمسه طيبه را به او تعليم دهد.
جبرئيل نازل شد و اسما را به زكريا تعليم داد. زكريا روزی در مقام مناجات عرض كرد: «پروردگارا! چه رمزی است كه هر وقت نام محمد(ص) و علی و فاطمه و حسن(ع) را به ياد میآورم خوشحال میشوم و غم خود را فراموش میكنم، ولی ياد امام حسين(ع) متوجه میشوم تمام غم و غصه عالم به دلم میريزند، بیاختيار اشكم جاری میشود؟
خداوند تبارك و تعالی، حادثه كربلا را برای زكريا(ع) چنين بيان میكند: ك: اشاره به كربلای حسين(ع)؛ ه: رمزی ازشهادت (هلاك) آن جناب و فرزندان و يارانش؛ ی: اشاره به يزيد ملعون، ع: اشاره و حكايت از عطش ( امام حسين(ع)و يارانش…)؛ ص: اشاره به صبر و استقامت امام حسين(ع) و ياران جانبازش دارد.
زكريا وقتی واقعه كربلا را شنيد، متأثر شد تا سه روز از مصلای خود بيرون نيامد، گريه میكرد و از خداوند می واست كه او را نيز فرزندی كرامت فرمايد تا مايه روشنی چشم او بوده و مانند حسين (ع) شهادت نصيبش شود.
خداوند دعايش را مستجاب كرد و حضرت يحيی(ع) را مانند امام حسين(ع) شش ماهه به دنيا آورد. شهادت را نصيبش كرد. يحيی(ع) قربانی خواستههای نامشروع طاغوت زمان خود شد. سر پيامبر خدا(ع) بهعنوان هديه به سوی حاكم نامشروع بنیاسرائيل برده شد.*
*منبع: آيتالله جعفر شوشتری، خصايصالحسينيه، ص
تفسیر آیه مباهله
تفسیر آیه مباهله=
«فَمَن جآجَّکَ فیهِ مِن بَعد ما جائَکَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا ندعوا … هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره ی مسیح) به تو رسید، [باز] کسانی با تو به مُجاجّه و ستیز برخیزند، به آن ها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنانِ خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».
چون رسول صلی الله علیه و آله وسلم مکه بگشاد و اسلام منتشر شد و سلطانِ حجَتِ رسول قاهر گشت بر کافران؛ وُفود (گروه ها) آمدن گرفتند به نزدیک رسول صلی الله علیه و آله وسلم . بهری (گروهی) اسلام می آوردند و بهری امان می طلبیدند.
در جمله ی وفود، وَفْد (گروه) نجران بود. عصر در مدینه آمدند. جامه های دیبا پوشیده و صلیب ها در گردن افکنده. جهودان بیامدند و با ایشان مناظره کردند و ایشان را گفتند: شما بر هیچ نه آید. (شما باطل هستید)
چون رسول صلی الله علیه و آله وسلم نمازِ دیگر(عصر) بکرد، ایشان روی به رسول کردند و گفتند: عیسی را چه می گویی؟
گفت: بنده ای بود که خدای تعالی او را برگزید.
گفتند: یا محمد! او را پدری می شناسی؟
رسول گفت: او نه از نکاح زاد تا او را پدر باشد.
گفتند: هیچ بنده ی مخلوق را دیدی که نه از نکاح باشد و او را پدر نباشد؟
[رسول گفت: آری. آدم که پدری و مادری نداشت.]
و آنان چون این سخن نپذیرفتند، رسولْ ایشان را گفت: چون شما قول من باور نمی کنید و حجّت قبول نمی کُنید، بیایید تا مباهله کنیم که خدای مرا خبر داد که عذاب آرد بر دروغ زن.
با یکدیگر نگریدند و گفتند: چه رأی است شما را؟ گفتند: مهلت باید خواستن تا فردا. گفتند: ما را مهلت ده تا فردا تا ما اندیشه کنیم.
آنگه برفتند و باهم بنشستند و رأی زدند. اسقف، ایشان را گفت: اگر محمد فردا آید و عامه ی (همه ی) صحابه را در قفا گرفته (پشت سر آورده) از او هیچ اندیشه مکنید و با او مباهله کنید که او بر حق نیست و اگر آید و خاصّه فرزندانِ خود را و قرابات (نزدیکان) خود را آرد، از مباهله ی او حَذَر کنید.
چون بامداد بود و صحابه در مسجد جمع شدند و هر کسی توقع کرد که رسول، او را حاضر کند، رسول گفت: مرا نفرموده اند الاّ خاصّگان خود را از زنان و مردان و کودکان آن جا بَرَم. آنان را که خدای تعالی به دعای ایشان، عذاب فرستد و عذاب صَرْف کند. [بازدارد]
آنگه دست علی گرفت و حسن و حسین از پیشِ او می رفتند و فاطمه علیهاالسلام به دنبال ایشان می رفت تا به صحرا شدند و ترسایان بیامدند و اسقفِ ایشان در پیش ایستاده، چون ایشان را در نگرید، آنان را دیدند.
اُسقُف گفت: اینان که اند از محمّد؟
گفتند: آن بُرنا (جوان) پسر عمّ و داماد اوست بر دخترش و آن زن دختر اوست و آن کودکان دخترزادگانِ اویند.
او با ترسایان نگریست و گفت: بنگرید که محمد چگونه واثق (مطمئن) است که به مباهله، فرزندان و خاصّگانِ خود را آورده است و به خدای که اگر هیچ خوف بودی او را از آن که حجّت بر او باشد، چگونه اختیار کردی هلاک خود و هلاک اینان را از مباهله ی او حذر کنید که اگر نه مکان قیصر بودی من اسلام آوردمی و با او مصالحه کنید بر آن که او حکم کند و بازگردید و با شهر خود شوید و رأی بزنید تا صلاح شما در چیست؟
گفتند: رأی تو، رأی ما باشد و آن چه تو گویی عین مصلحت باشد.
اسقف گفت: یا ابا قاسم! ما با تو مباهله نمی کنیم و لکن با تو مصالحه می کنیم و با ما مصالحه کن بر چیزی که به آن قیام توانیم کردن.
و رسول صلی الله علیه و آله وسلم با ایشان مصالحه کرد و نامه نوشت بر مصالحه. مسیحیان نامه بستدند و ببردند و در راه با یکدیگر می گفتند: این که ما کردیم صلاح بود یا نه؟ بزرگِ آنان، ایشان را گفت: و اللّه که ما و شما می دانیم که محمد پیغامبری مُرسَل است و آن چه آورده است از کتاب، از (طرف) خدای است و به خدای که هیچ کس با هیچ پیغامبر مباهله نکرد و الاّ مستأصل شدند و از ایشان کسی نماند کوچک و بزرگ و اگر شما این کنید، هلاک شوید و بر پشتِ زمین، هیچ ترسا نماندی که من در ایشان نگریستم. که من روی ها (صورت هایی) دیدم که اگر از خدای بخواستندی تا کوه ها را از جای برکَنَد، بر آن اجابت کردی.
و رسول صلی الله علیه و آله وسلم گفت: به آن خدای که جانِ من به امر اوست که عذاب، فرو آینده بود بر نجرانیان اگر مباهله کردندی و خدای تعالی ایشان را همانند خوک و بوزینه کردی و از این کوه آتشی برآمدی و همه را بسوختی و از قبیله ی ایشان، هیچ جانوری نماندی تا مرغان بر درخت ها برنگشتی که بر پشت زمین، یک ترسا بودی.
منبع : پایگاه حوزه
میلاد امام علی نقی(علیه السلام) مبارک.
ویژه نامه روز عرفه
عرفات و عــــرفه :
عرفات، نام منطقه وسیعى است با مساحت حدود 18 كیلومتر مربع واقع در شرق مكه معظمه.
زائران بیتالله الحرام در روز عرفه - نهم ذى حجّه - از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند, و به نیایش و عبادت مشغول میشوند.
در نقلى آمده است كه آدم و حوّا (علیهم السلام) پس از هبوط از بهشت و آمدن به كره خاكى، در این سرزمین همدیگر را یافتند و به همین دلیل، این منطقه «عرفات» به معنی آشنایی، و این روز «عرفه» نام گرفته است.
در نقلی دیگر گفته اند كه جبرائیل علیه السلام هنگامی كه مناسك را به ابراهیم می آموخت ، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری ، لذا به این نام خوانده شد.
و نیز گفته اند سبب آن این است كه مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میكنند.
روز عرفه، روز خواری شیطان
فرصتی بی نظیر همچون شب قدر
امام جعفر ضادق علیه السلام فرمودند:اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگیرد غفران برای او نیست مگر آنکه عرفه را درک کندپیغمبر اکرم ص :
خداوند وحی فرستاد : بر فرض که اهل هفت آسمان و تمام زمین، همگی از من درخواست کنند و به هرکدام هرچه که خواستند را بدهم، از خزانه، حکومت و فضل الهی ذرّهای کاسته نمیشود؛ حتی مثل یک بال پشه هم از خزانه من کم نمیشود !!!!
اثر دعا برای دیگران و پشت سر آنها
حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند:
«أسرع الدعا نُجحاً للإجابة دعاء الأخ لأخیه بظهر الغیب»
سریعترین دعایی که به هدف اجابت میرسد، دعایی است که یک برادر مؤمن، برای برادر مؤمن دیگرش میکند و پشت سر او برایش از خدا خیر میخواهد؛ نه در حضورش.
وقتی این شخص شروع میکند به دعا کردن برای برادر مؤمنش و پشت سر او، آن فرشتهای که برای گرفتن دعاها موکّل شده است، جواب میدهد: بله! «و لک مثلاه» یعنی این چیزی که برای برادرت خواستی، برای خودت دو برابرش برآورده شد.
یعنی همین که برای دیگری خیر خواستی و دعایش کردی، برای خودت دو برابرش منظور و مستجاب میشود.
اين روز را از دست ندهيد!
آیت الله مجتهدی تهرانی :
هر لحظهاي از لحظات روز عرفه براي ما گرانبها است؛ بخصوص براي دعا و درخواست از خداوند. اين فرصت بهترين فرصت است. پس اين فرصت را از دست ندهيد! به خصوص از ظهر تا هنگام غروب را كه در روايات وارد شده است. اين چند ساعت را غنيمت بشماريد.
بدانيد اگر ميخواهيد مشكلاتتان را حل كنيد ـكه همه ما مشكلات داريمـ بياييد اين چند ساعت را درِ خانه خدا برويد و از او بخواهيد؛ چه حاجتهاي مادي را و چه معنوي را، همه را از او بخواهيد. چون امروز برد دعا خيلي زياد است. بخصوص درباره ديگران اگر دعا كنيد، ما در روايت داريم كه خدا چند هزار برابر به شما اعطا ميكند.
سه حدیث معتبر از پیامبر اکرم(ص) :
«خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمیکند».
آنگاه که در عرفات وقوف کنى، چنانچه گناهانت به تعداد شنهای شنزار یا ستارگان آسمان یا قطرههای باران باشد، خداوند آنها را خواهد بخشید».(کافى، ج ۴، ص ۳۱۶)
از رسول خدا(ص) پرسیدند:چه کسی از اهل عرفات، گناهش از همه بزرگتر است؟ حضرت فرمود: «کسی که عرفات را درک کرده باشد و گمان کند خداوند او را نیامرزیده است».(سنن الکبرى، ج ۵، ص ۱۹۲)
اعمــــال روز عرفه :
اول: غسل
دوّم: زيارت امام حسين عليهالسلام
که معادل هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است…
سوّم: دو رکعت نماز بعد از نماز عصر زیر آسمان،
و اقرار به وحدانیت و رحمانیت خداوند
و اعتراف به غفلت و گناه
چهارم: دعای پر فیض عــــــرفه
آجرک الله یا بقیه الله ...
امام جواد آن شه ملك جود كه بُد عالم علم غيب و شهود
دلش منبع فيض پروردگار جلال و كمال از رخش آشكار
ز تقوا تقى بود آن نور پاك ز بخشش جواد آن مه تابناك
چه اضطرابى دامن زمين را فرا مىگيرد، آنگاه كه دلش مزار امامى مىشود. گويى در آن هنگام، دست و پايش مىلرزد! زمين از اينكه بايد گوهرى را در ميان بگيرد، بسيار ناخشنود است. اكنون زمين چه شرمسار است كه تنها بيست و پنج بهار، او را مهمان خوانش ديده بود؛ او كه جواد بود و جود، قطرهاى از پيشانى بلندش؛ تقى بود و پرهيزكارى، سطرى از صحيفه وجودش.
او كه در همان خردسالى امام شد و در نوجوانى، رهگشاى گرههاى فكرى. كه بىدرنگ، دشوارترين پرسش را پاسخ مىگفت و خبر از اتصال خويش به درياى علم الهى مىداد.
براى هروله از «مروه» دلت تا «صفاى» كاظمين، راهى نيست. در اين حج ولايت و عشق هميشه در «سعى» باش؛ كه بى «سعى» نمىتوان به «صفاى» جمال معصوم عليهمالسلام رسيد.
سلام بر جوادالائمه عليهالسلام
تنها «بيست و پنج» سال بود كه نسيم «هل اتى» مىوزيد و نهرهايى كه از سرچشمه «طه» سيراب مىشود، جارى بود. و چه زود، اين نسيم از وزيدن افتاد و اين عطر دلنواز، دامن برچيد! اما، نه… چشم دلت را باز كن و ببين! هنوز آن نسيم در حال وزيدن است و اين شميم روحبخش به مشام مىرسد.
سلام بر تو اى جوادالائمه عليهالسلام و بر آن بارگاه خدايىات كه تا دامنه قيامت، چشمنواز همه از رهرسيدگانِ خسته خواهد بود!
صابر كرمانى
حديثى از امام جواد عليه السلام مىخوانيم: «تأخير التوبة اغترار، و طول التسويف حيرة … و الاصرار على الذنب امن لمكر الله؛ تأخير توبه موجب غرور و غفلت، و امروز و فردا كردن سبب حيرت، و اصرار بر گناه موجب بىاعتنايى به مجازات الهى است»
رازی نهفته در ازدواج علی (ع) و فاطمه (س )
عظمت وجودی حضرت علی علیه السلام اقتضا می کرد خواستار همسری باشد که از نظر ایمان ، تقوی، دانش ، بینش ، نجابت و اصالت ، هم شأن و هم پایه ی خودش باشد وجز فاطمه زهرا دختر رسول خدا کسی این خصوصیت و شایستگی را نداشت
پیامبر پیشنهاد ازدواج علی علیه السلام را به دختر این گونه منتقل کرد ” علی فرزند ابوطالب از کسانی است که فضیلت و مقام او در اسلام بر ما روشن است . من از خدا خواسته بودم که تورا به عقد بهترین مخلوق خود در آورد و اکنون او به خواستگاری تو آمده است . در این باره چه میگویی؟”
فاطمه سکوت کرد ولی چهره اش را از پیامبر بر نگرداند و کوچک ترین ناراحتی در سیمایش ظاهر نشد . پیامبر با دیدن این صحنه از جای خود برخواست و فرمود ” الله اکبر . سکوت دخترم نشانه رضای اوست “
مهریه فاطمه زهرا سلام الله علیهاپانصد درهم بود .
جهیزیه دختر پیامبر(صلی الله علیه وآله)
صورت جهیزیهای که یاران پیامبر(صلی الله علیه و آ له)با آن وجه مختصر برای یگانه دختر پیامبر(صلی الله علیه و آ له)تهیه کردند به این ترتیب بود:
1ـ یک فرش مصری که داخل آن پشم بود
2ـ یک سفره چرمی
3ـ یک متکای چرمی که داخل آن لیف درخت خرما بود
4ـ یک عبای خیبری
5ـ یک مشک آب
6ـ چند کوزه
7ـ چند ظرف و کاسه سفالین
8ـ یک ظرف برای آب و آب کشی (مطهره)
9ـ یک پرده نازک پشمی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حالی که براثاث خانه دخترش دست می کشید فرمود” خداوندا زندگی را بر خانواده ای که بیشتر ظروف آنها سفالین است مبارک قرار بده “
رازی که در این ازدواج نهفته، بسیار شیرین است و هنوز پس از هزار و چند صد سال نکته ای گرانمایه برای زندگی زوج های جوان است . وقتی پیامبر عقد علی علیه السلام را خواند دست زهرا (س) را در دست علی (ع)گذاشت و گفت : ای علی دختر امانت است در دست شوهر . این امانت را نگهداری کن
به راستی درفرهنگ اسلامی مااین رازی است که هنوز فرهنگ سازی نشده است . باید این نکته را سر سلسله همه اندیشه ها در باره ازدواج قرار داد.
میلاد امام حسن علیه السلام مبارک
آیا شب قدر برای همه یک شب است..؟؟
به عبارت دیگر اهالی هرنقطه، سال قمری خود را بر حسب افق خاص آن نقطه از اول ماه محرم آغاز میکنند و پساز گذشتن چند ماه قمری، ماه رمضان همان نقطه هم بر حسب افق خاص آنجا آغازمیشود و در این ماه،شب نوزدهم یا بیست و یکم و یا بیست و سوم برای اهالی آن نقطه، «شبقدر» است.
به گزارش شفقنا، آیا شب قدر برای همه یک شب است یا هر کس شب قدر خود را دارد ؟ آیا مبارک بودن شب قدر امری مستقل از شخص و حالات شخص است یا این که بستگی به آن دارد ؟
پاسخ حجت الاسلام والمسلمین انصاریان: شب قدر برای همه یک شب است، ارتباطی به حالات و روحیات افراد ندارد و از نظر مدارک و دلایل دینی مسلم است که «شب قدر» اختصاص بهزمان پیامبر اکرم (ص) و محیط حجاز نداشته و در همه زمان ها و برای همه نقاط مختلف «شبقدر» با همه عظمت و اهمیتش وجود داردتصوری ممکن است پیش آید که منظور ازیکی بودن شب قدر در تمام سال این است که برای تمام نقاط مختلف روی زمین در هر سال،شب واحد و مشترکی، شب قدر معین شده به طوری که این شب در ساعت معینی در سراسر کرهزمین آغاز و در ساعت معینی هم پایان میپذیرد!
این تصور اشتباه است، چون زمین کروی است و همیشه یک نیمکره آن در تاریکی و نیم کره دیگر آن در روشنایی قراردارد و به این ترتیب اصلا امکان ندارد که در ساعتجهای معین و مشترکی در سراسر زمینشب باشد. منظور از این که «شب قدر» در سراسر سال یک شب است، این است که برای اهالیهر نقطه بر حسب سال قمری خودشان، تنها یک «شب قدر» وجود دارد.
به عبارت دیگر اهالی هرنقطه، سال قمری خود را بر حسب افق خاص آن نقطه از اول ماه محرم آغاز میکنند و پساز گذشتن چند ماه قمری، ماه رمضان همان نقطه هم بر حسب افق خاص آنجا آغازمیشود و در این ماه،شب نوزدهم یا بیست و یکم و یا بیست و سوم برای اهالی آن نقطه، «شبقدر» است.
این مطلب که اهالی هر نقطه، ایام و اوقات مقدسخود را باید با افق خاص آن نقطه تعیین کنند اختصاص به شب قدر نداشته، در سایر روزهاو اوقات مقدس اسلامی هم همین حساب وجود دارد؛ مثلا روز عید فطر و قربان در اسلامروزهای مقدسی است که برای آنها عبادتها و دستورهای خاصی وارد شده و هر کدام از ایناعیاد هم در تمام سال با تفاوت افقی که دارند با مراجعه به افق خاص هر کشور تعیینمیگردد و به این جهت در بسیاری اوقات - مثلا عید قربان در کشور سعودی - یک روززودتر از ایران و بعضی از کشورهای دیگر آغاز میشود.
باید توجه داشت که این حساب درباره «شب قدر» بامطالبی مانند این که فرشتگان در این شب نازل میشوند منافاتی ندارد، زیرا تمام اینجریانها که حکایت از توسعه رحمت خاص الهی در این شب میکند، برای اهالی هر نقطهایدر شب قدر خاص آن نقطه صورت میگیرد.
به این سؤال این گونه هم جواب داده اند که شب قدر یک شب بیش نیست، اما در کل کره زمین یک شب کامل، 24 ساعت میباشدهمچنان که یک روز کامل 24 ساعت است و هر زمان مفروضی حدود نیمی از کره زمین راپارههای روز و نیم کره دیگر را پارههای شب میپوشانند. بنابراین زمانی که درعربستان شب قدر میشود بخشی از لیلة القدر است که امتداد آن تا شبی که در ایرانمراسم شب قدر انجام میشود استمرار مییابد . به عبارت دیگر همه شبها و روزها همینحالت را دارند که در عرض 24 ساعت به صورت متخالف تدریجی کل زمین را پوشش میدهنداز همین رو در روایات وارد شده است که فضیلت روز قدر کمتر از شب قدر نیست.[i]
[i]برگرفته از کتابپاسخ به پرسشهای مذهبی، ص500، و تفسیر نمونه، ج 27، ص 192.
رمضان...
عید بر عاشقان مبارکــــــــــــــــــــ
برای شناخت آقایمان باید چه اعمالی انجام دهیم؟؟
» براي شناخت آقايمان امام زمان بايد چه اعمالي انجام دهيم آيا فقط کتاب مطالعه کنيم يا نه؟ و چند کتاب در اين مورد معرفي کنيد.
تلاش براى شناختن و يافتن امام معصوم واجب و لازم است؛ چنان كه رسول اكرم(ص) فرمودند: «من مات و هو لايعرف امامه، مات ميتةً جاهليه». ( ميزان الحكمه، ج 1، ص 171، ح 840.)
ويژگى هاى اين شناخت آن است كه: اولاً، از منابع معتبر و موثق و مستند اخذ شود. ثانياً، گستره اش شامل آموزه هاى اعتقادى، اخلاقى و عبادى گردد. ثالثاً، از آن جا كه امام الگوى عملى براى انسان ها است، به ابعاد فكرى، عملى و روحى امام نيز ناظر باشد. اما اين شناخت از سه راه - كه مكمل يكديگر مى باشند - حاصل مى شود:
يكم. مطالعه تاريخ زندگانى آنان؛ مطالعه سرگذشت و سيره آنان؛ خصوصاً در باب فضايل، مناقب و خصوصيات آنان - از قبيل: شجاعت، مردانگى، ايثار، تواضع، صبر، فرزانگى و… - انسان را متوجه مقام والاى آن بزرگواران مى كند و جذبه و كشش خاصى نسبت به آن فرزانگان در روح انسان، حاكم مى شود.
دوم. مطالعه و تفكّر در سخنان ايشان؛ اسلام تفكر را موجب بصيرت ( الحياة، ج 1، ص 8، ح 3)، دعوت كننده به عمل نيك ( همان، ح 9)، پديد آورنده نور ( همان، ص 49، ح 18)، نشانه حيات و زنده بودن قلب بصير مى داند( همان، ص 48، ح 5).
مطالعه و تفكّر در آثار فكرى امامان، هر چند كار مشكلى به نظر مى رسد؛ ولى بسيار سودمند است. اين امر علاوه بر آن كه باعث شناخت شخصيت آن بزرگواران و ايجاد محبت آنان در دل مى شود؛ سرمايه بزرگى براى روح بشر به شمار مى رود. همان طور كه فراگيرى فصول يك كتاب، بايد با تحقيق و دقت كامل و رجوع به استاد و… قرين باشد؛ مطالعه و انديشه و تفكر در آثار ائمه(ع) نيز، بايد با استفاده از استادان فن و مراجعه به كتاب هايى كه در شرح سخنان آنان به رشته تحرير درآمده، همراه باشد.
سوم. شناخت خدا: اگر ما خداوند و صفات و اسماى او را به طور حقيقى بشناسيم، مى توانيم انسان هاى كامل راستين (امامان) را نيز بشناسيم؛ زيرا آنان آينه تمام نماى صفات جمال و جلال حضرت حق اند و در تسميه به اسماى الهى، از تمامى موجودات عالم امكان برترند. بر اين اساس، با شناخت خدا و صفات او، مى توانيم به اوصاف و ويژگى هاى امامان نيز واقف گرديم. شايد دعايى كه سفارش شده در زمان غيبت بعد از نماز زياد خوانده شود، ناظر به همين حقيقت باشد:
«اللهم عرفنى نفسك فانك ان لم تعرفنى نفسك لم اعرف رسولك اللهم عرفنى رسولك فانك ان لم تعرفنى رسولك لم اعرف حجتك اللهم عرفنى حجتك فانك ان لم تعرفنى حجتك ضللت عن دينى؛ خداوندا! خود را به من بشناسان كه اگر خود را به من نشناسانى پيغمبر را نمى شناسم؛ خدايا! پيغمبرت را به من بشناسان كه اگر به پيامبر معرفت پيدا نكنم، نمى توانم امامم را بشناسم؛ خدايا! حجت و امامت را به من بشناسان كه اگر امام را نشناسم، در دين خود گمراهم» ( مفاتيح الجنان، دعا در غيبت امام زمان(عج«.
اى مشير ما تو اندر خير و شر
از اشارت هاست دلمان بى خبر
اى «يرانا لانراه» روز و شب
چشم بند ما شده ديد سبب
چشم من از چشم ها بگزيده شد
تا كه در شب آفتابم ديده شد
لطف معروف تو بود آن اى بهى
پس كمال البر فى اتمامه
يارب! «اتمم نور نافى الساهرة
واشجنا من مفضحات قاهرة»
يار شب را روز مهجورى مده
جان قربت ديده را دورى مده
بعد تو مرگ است با درد و نكال
خاصه بعدى كه بود بعد الوصال
آن كه ديده ستت مكن ناديده اش
آب زن بر سبزه باليده اش
( مثنوى، دفتر 6، ابيات 2888 - 2898)
اولين شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان ميهمان خود را نشناسد و از خصوصيات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامى انسان در انتظار كسى مى نشيند كه او را خوب بشناسد اما اگر انسان كسى را نشناسد و بداند كه آن شخص خواهد آمد برايش اهميتى نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنين است. كسانى كه آن حضرت را نمى شناسند مانند كفار و يا اهل اديان ديگر، هرگز انتظار او را نمى كشند اما كسانى كه او را مى شناسند و ارزش او را مى شناسند و مقام او را مى دانند منتظر او مى مانند.
كسانى كه امام زمان را نمى شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در اين حال بميرند در حال جاهليت از دنيا رفته اند. چنانكه پيامبر اكرم(ص) فرمود: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه؛ هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهليت از دنيا رفته است»، (بحارالانوار، ج 32، ص 331).
بنابراين اولين شرط انتظار، ايجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبيعى است كه هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بيشتر باشد انسان ارزش او را بيشتر درك خواهد كرد و به عظمت او بيشتر پى خواهد برد و بيشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالى كه افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگى و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدين جهت از زمره منتظران بيرون هستند. آرى
وصل خورشيد به شب پره اعمى نرسد
كه در اين آينه صاحب نظران حيرانند
البته شناخت امام زمان دو گونه است. گونه اول شناخت تاريخى وجود آن حضرت است مانند اينكه امام دوازدهم است و تاريخ ولادتش در چه سالى است و مانند آن. اما گونه ديگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانيت آن حضرت است كه اين شناخت كار هر كسى نيست و ظرفيت و لياقت زيادى مى خواهد. و در حقيقت اصحاب خاص امام زمان(ع) كسانى هستند كه آن حضرت را به مقام نورانيت شناخته اند براى آگاهى از مقام عظيم امامت رجوع به زيارت جامعه كبيره و تأمل در معانى عميق و عجيب آن توصيه مى شود.
همچنين خواندن كتب معتبرى كه در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است مى تواند انسان را تا حدى به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد.
موفقيت در هر كارى، در گرو برنامه ريزى صحيح و عمل به آن است. براى مطالعه تدريجى كتاب هاى دينى واخلاقى، برنامه اى روزانه طرح كنيد ؛ مثلاً روزى يك ساعت به مطالعه اين گونه كتاب ها اختصاص دهيد و هرگز ازبرنامه تخلف نكنيد.
در مرحله اول براى انتخاب كتاب، بايستى نيازهاى فكرى و روحى خود را مد نظر قرار دهيد؛ يعنى، آيا به مطالب عقيدتى بيشتر احساس نياز مى كنيد يا به مطالب عرفانى و يا تاريخى و… .
پس از انتخاب موضوع، بايستى با مشورت و تحقيق بهترين كتاب ها را بيابيد و به تدريج به مطالعه آنهابپردازيد.
اگر علاقه مند به مسائل فكرى هستيد، بهتر است از سرى «جهان بينى اسلامى» شهيد مطهرى آغاز كنيد. اگر به عرفان علاقه مند هستيد، از كتابهاى علامه حسن زاده آملى مانند: «نامه ها و برنامه ها» و يا «ترجمه المراقبات» استفاده كنيد. اگر به اخلاق علاقه مند هستيد، مطالعه كتاب هاى علم اخلاق اسلامى، «ترجمه جامع السعادات»، «معراج السعادة» و يا اخلاق «ترجمه الاخلاق» مرحوم شبّر و… توصيه مى شود.
درباره امام زمان نيز مى توانيد كتابهاى زير را مطالعه كنيد:
1ـ مجموعه اى از گفتار درباره امام زمان (عج) شهيد صدر
2ـ عصر ظهور على كورانى
3ـ دانشمندان عامه و مهدى موعود (عج) على دوانى
4ـ رسالت اسلامى در عصر غيبت محمد صدر
5ـ مهدى موعود(عج) شهيد دستغيب
6ـ سيماى امام زمان(عج) تاج لنگرودى
7ـ خورشيد مغرب محمد رضا حكيمى
8ـ دادگستر جهان ابراهيم امينى
منبع : جستجوگر اسلامي جواب
کادوی شما برای تولد فرمانده مون چیه؟
همین ….!!!
کادوی شما چیه؟؟؟
مهربانترین آیه قران
بسم الله الرحــــمن الرحــــــــــیم
«قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ سور ی مبارکه زمر/آیه ی 53
بگو(ای پیامبر) ای بندگان من که بر خودتان اسراف در گناه انجام داده اید(هرگز) از رحمت خدا ناامید نشوید چرا که همانا خداوند می آمرزد گناهان شما را بطور کل و همانا خداوند آمرزنده و مهربان است.
در بعضی از احادیث ما وارد شده است که وقتی این آیه نازل شد شیطان رجیم از خشم و عصبانیت آنچنان صیحه و شیونی سرداد که به حالت غش در آمد و گفت با نزول این آیه من نا امید و بیچاره شدم و خداوند با این آیه کمر مرا شکست چرا که هر چه من در گمراهی و ضلالت انسان تلاش نموده و آنها را به گناه و معصیت وادار نمایم خداوند با این آیه به همه آنها وعده آمرزش و بخشش داده است.
اگر کسی به نکات ظریف این آیه دقت کند نهایت مهرورزی و عطوفت خالق یکتا را نسبت به بندگانش مشاهده خواهد کرد و ما تنها به چند نکته اشاره می کنیم.
۱.تعبیر به (یا عبادی) آغازگر لطفی بی نهایت و مهربانی عظیم از ناحیه پروردگار است به کسانی که با گناه و معصیت خودشان را از عبودیت خدا خارج کرده اند.
۲.جمله (لا تفظو) آنچنان امید و نشاطی در بندگان خدا ایجاد می کند که عشق و محبت بنده را به گوینده این جمله ازدیاد می بخشد.
۳.جمله(رحمة الله) بیانگر نهایت مهر و کمال عطوفت و مهربانی با خدا را به بندگانش می رساند.
۴.جمله (ان الله یغفر الذنوب) وعده ای را از سوی خداوند به بنده اش می دهد که بیانگر رساندن بنده به مقام عفو و بخشش ربوبی است.
۵.جمله (جمیعا) تاکید بر این عفو و بخشش است آنهم نه فقط راجع به یک یا چند گناه بلکه راجع به همه گناهان.
۶.جمله(غفور الرحیم) در حقیقت مهر و امضاء خداوند بر این وعده است که همانا این همه لطف و رحمت از منبع و سرچشمه کسی بسوی بنده سرازیر شده است که خودش هم غفور و آمرزنده است و هم رحیم و مهربان.
روح خدا به خدا پیوست
آن شب که در آغوش مصلی بودی
خلقی به تو مجنون و تو لیلا بودی
برگرد تو گشتند و طوافت کردند
چون کعبه عشق و آرزوها بودی
از روح نماز شب تو پیدا بود
کز بهر عروج خود مهیا بودی
معراج تو برد ملتی را با خود
خود نه به خدا، خدا سرا پا بودی
تنها نه همین داغ دل امت شد
داغ دل هر لاله به صحرا بودی
مردم به جماران همه محو تو لیک
تو جای دگر محو تماشا بودی
فرماندهی کل قوا جزئی بود
عبد الله و فرمانده دلها بودی
شعر از علی انسانی
یا موسی بن جعفر
چگونگی شهادت امام موسی کاظم(ع)
علامه مجلسی روایتی از عیون المعجزات نقل کرده است که: بعد از ان که سندی من شاهک لعنة الله امام کاظم (ع) را مسموم نمود،
و طبق روایت:[وقتی امام ده عدد از خرماها را خورد،سندی بن شاهک لعنة الله اصرار می کرد که امام بیشتر از خرماها بخورد.حضرت فرمود:در آنچه خوردم تو به هدفت رسیدی و به زیادتر از آن نیازی نیست.]عده از قضات ظالم خو د را جمع کرد و گفت:
مردم می گویند ابالحسن موسی در سختی و ناراحتی به سر می برد واین موسی بن جعفر است ببینید که سالم است.نه دردی دارد نه مرضی و نه مشکلی.
امام کاظم(ع) فرمود:شاهد باشید که که من مسموم و کشته زهر و جفایم.سه روز است که مرا زهر داده اند.
شاهد باشید که من ظاهراً سالمم ولی مرا زهر داده اند.و درپایان امروز بدنم سرخ ومی شود و فردا به شدت زرد می شود و و پس فردا سفید شده و سوی رحمت و رضوان خدا می روم.
و همان طور که فرموده بود در پایان روز سوم دنیا را وداع گفت.
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
شیخ صدوق نقل می کند:
هنگامی که موسی بن جعفر (ع) از دنیا رفت هارون الرشید ،شیوخ و بزرگان طالبیین و بنی عباس و سایر یبزرگان مملکتی و قشات را جمع کرد و بدن مطهر موسی بن جعفر(ع) را نیز حاضر نمود و گفت:
این موسی بن جعفر است که خودش مرده و بین من و او گناهی نیست که از خدا بخاطر آن استغفار کنم..پس بیایید او را بنگرید.
هفتاد نفر از پیروان او وارد شدند و به بدن موسی بن جعفر(ع)نگاه کردند و در بدن آن حضرت اثر جراحت یا خفگی ندیدند و در پای آن حضرت اثر حنا بود.
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
و نیز روایت شده که طبیب نصرانی بعد از شهادت امام کاظم(ع) آمد و به صورت و کف پاهای آن حضرت نگاه کرد و سر خود را حرکت داد و رفت:راوی گوید:
دنبال او رفتم و علت را پرسیدم.گفت:
این فرد را شهید کرده اند و زهر در کف پاهای او جمع شده است.
منبع:کتاب مصائب لاولیا علیهم السلام.مقتل چهارده معصوم.جلد دوم.
رهبــــــــــــرم
از خود گذرکنیم که این خوان آخر است این انقلاب بیمه ی حضرت حیدر است
تحریم میکنند که تسلیممان کنند غافل از این که دل به بلاها شناور است
مارا چه کار به بازار سکه و دلار ما را به سر هوای اشارات رهبر است
جان میدهیم وننگ ملامت نمی خریم حرف دل امام همان حرف آخراست
فراخوان مقاله به مناسبت 14خرداد
انگشتر حضرت زهرا سلام الله علیها
حضرت زهرا(س)از رسول خدا (ص)انگشتری طلب نمود.پیامبر به آن حضرت فرمود:آیا مایلی چیزی بهتر ازآنچه می خواهی به تو تعلیم دهم؟هرگاه نماز شب به جای آوردی،از خدای عزّوجلّ بخواه تا انگشتری به تو عطانماید.فاطمه(س)طبق فرموده پیامبر دعاکردوبه او ندا رسید که آنچه خواستی در زیر جانمازتو حاضر است.هنگامی که فاطمه (س)جانماز را کنار زد،با انگشتریاقوت بسیارگرانبهایی مواجهه گردید وبا خوشحالی،آن را به دست کرده.همان شب فاطمه(س)خواب دید که در بهشت به سر میبرد ودرمیان قصر های بهشت،سه قصر بی نظیر مشاهده نمود وپرسید :این قصرها متعلق به کیست؟گفتند:متعلق به فاطمه(س) است.وسپس وارد یکی از آن قصرهاشد ودر آنجا تختی رادید که دارای سه پایه بوده وکمی مایل شده بود.پرسیدن:چرا این تخت سه پایه دارد؟گفتند:
صاحب آن از خدا انگشتری خواست.پس یک پایه از آن را درآورده واز آن انگشتری ساختند.وتخت بر سه پایه باقی ماند.هنگام صبح فاطمه(س) نزد پدر رفته ورویای خود راشرح داد.پیامبر (ص) فرمود:ای خاندان عبالمطلب!
لَیسَ لَکُمُ الدُّنیَا إنَّمَا لَکُمُ الاخِرَةُ وَمَیعَادُکُمُ الجَنَّةُ مَا تَصنَعُونَ بِالدُّنیَا زَائِلَةٌ غَرَّارَةٍ
دنیا برای شما نیست.به درستی که آخرت برای شماست و وعده گاه شما بهشت است.دنیا را برای چه میخواهید در حالی که زوال پذیر و فریبنده است.در ادامه پیامبر از فاطمه(س) خواست که آن انگشتر را زیر جانماز خود قرار دهد.فاطمه چنان کرد و هنگامی که خوابید،دید که در بهشت وارد آن قصر گردیده و مشاهده نمود که آن تخت چهار پایه دارد.از علت آن پرسید.گفتند چون انگشتر بر گردانده شده،لذا این تخت نیز به صورت اولیه اش باز گردید.
بحار الانوار.ج۴۳٫ص۴۶a
از ملک تا ملکوت
هرگز نمی توان ارزش همه زمانها را برابر دانست، چنان که نمی توان همه مکانها را برابر شمرد. برخی زمانها و مکانها ارزشی والا دارند. ماه رجب ارزشمند است، ماه سلوک و زدودن زنگارهای شیطانی از آیینه دل است؛ ماه ولایت و برافروختن چراغ معرفت در شبستان وجود است؛ ماه رجب گاهِ اعتکاف است. در این ماه، که هنگامه تحول است، عاکفان کوی دوست، با حضور در صحن و سرای دوست، پله های سلوک را پیموده و پله پله به خدا نزدیکتر می شوند. معتکف روزه اش، نمازش، حضورش در مسجد و دیگر اعمالش مایه تقرب است. در خانه دوست، سفره ایی از مغفرت و بخشایش گسترده شده و عاکف با صیقل روح و روان، زنگار گناه از دل می زداید و مهیای ضیافت بزرگ در ماه وصال می گردد. ماهی که عشاق از سفره پرفیض الهی، لقمه های راز بر می چینند و عطر قرآن از ژرفای دل بار یافتگان، مشام جان را می نوازد.
اعتکاف پرورش جسم و جان است، انسان آمیزه ای است از این دو و نیازمند پرورش در ابعاد وجودی خود؛ انسان به دنبال سعادت و کمال است، روح انسان نیازمند نیایش است، مناجاتی شیرین و زیبا، هم کلامی موجودی ضعیف با منشأ قدرتها. از آغاز خلقت تا صحنه رستاخیز، راز و نیاز زیباترین هنر آدمی است.
غفلت بد است در برخی موارد بدتر؛ جریان زمان در گذر است و با از دست دادن آهی ماند و افسوسی که به هیچ نیرزد. انسان دشمنی دارد در اوج حیله گری، با چنین دشمنی هوشیاری باید و سرعت در خیرات؛
زمان اعتکاف است. خالق مهربان قرب خلایق می طلبد. در فکر پرورش روح و روان انسان است و مقررات دینی را تشریع می کند. تنوع عبادات به دلیل نیازهای گوناگون انسانی است، هر عبادتی جوابگوی نیازی از اوست. نماز، زنگار غفلت از روان می زداید و صیقل روح و روان است. در روزه، پالایشگاه خلوص و نردبان صعود است. روزه دار پرواز در آسمان عبادت و عبودیت را می آزماید و آیینه قلبش را نورستان خدایی می کند. حج، شرکت در آزمون الهی و قطع تعلقات و دلبستگی دنیوی است. عبادات مالی؛ چون خمس و زکات و صدقات، دمیدن روح ایثار و گذشت در وجود آدمی است. اما اعتکاف، آمیزه ای از چند عبادت با فضیلت است. روزه که خود عبادتی ارزشمند است شرط اعتکاف است. حضور در مسجد و خواندن نماز هم شرط آن است. عاکف سه روز در مسجد جامع مقیم می گردد و جز برای ضروریات، کوی دوست را ترک نمی گوید. خود را از حلال باز می دارد تا با تمرین بندگی، جهاد با نفس را بیازماید. اعتکاف عهد مودّت و میثاق مجدد با پروردگار است.
در فضیلت اعتکاف این بس که معادل طواف کعبه و همتای رکوع و سجود است. خدای منّان می فرماید: “… وَ عَهَدنا اِلی ابراهیمَ وَ اِسمعیلَ اَن طَهّرا بَیتی لِلطّائِفینَ وَ العاکِفینَ وَ الرُکّعِ السُجود؛( آیه 125، سوره بقره) و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان از هرگونه آلودگی تطهیر کنند.”
اساساً ارزش آدمی را عملش می رساند. معتکف انسانی بزرگ و شریف است به اندازه شرافت و فضل عملش، مقدس اردبیلی یگانه زمان در علم و عمل در شرافت و فضیلت اعتکاف گوید: مبادا کسی گمان کند که اعتکاف مقدمه عبادتی دیگر است. کسی که با طهارت و در حال روزه در مسجد مقیم می شود و تعهد قربت در اعتکاف می نماید، این عمل عبادت است. اعتکاف عبادتی مستقل است به مثابه حج و عمره و روزه و نماز و هر عبادت مستقل دیگر.
و ایام بیض در پیش است زمان عرشی شدن فرشیان؛ اعتکاف با همه فضیلتش، زن و مرد را به خود می خواند، انسان را می خواند تا در دنیای های و هوی و دود و دم، معراج انسانیت را به تماشا بنشینیم. فرصت طلایی عمر در پیش است و ایام در گذر؛ پس همتی باید تا با حضوری سبز از همسفران کوی دوست بگردیم.
پوستر معیارهای رییس جمهور اصلح از دیدگاه رهبری
برای دیدن سایز برگ عکس کلیک کنید
دامهای شیطان
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آ له)
إیَّاکُمْ وَ فُضُولَ النَّظَرِ فَإِنَّهُ یَبْذُرُ الْهَوَی وَ یُوَلِّدُ الْغَفْلَة
پیامبر خدا صلی الله علیه و آ له فرمودند: از نگاههای زیادی بپرهیزید،
زیرا که آن تخم هوس میپراکند و غفلت میآورد.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ درباره مواظبت و حفاظت از چشمها فرمود:
«لَیْسَ فِی الْبَدَنِ شَیءٌ اَقَلَّ شٌکراً مِنَ الْعَیْنِ فَلا تُعطوها سٌؤلَها
فَتَشْغَلکُم عَنْ ذِکْرِ اللهِ عَزَّ وَجَل»
چیزی در بدن کم سپاستر از چشم نیست، خواسته اش را ندهید که
شما را از یاد خدا باز می دارد.
چشمی که به نگاه حرام آلوده نگردد، سبب برکات زیر می گردد:
1 . دیدن شگفتیها: رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
«غُضُّوا اَبْصارَکُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ»چشمهایتان را (از نامحرم) بپوشانید
تا عجایب و شگفتیها را ببینید.
2 . راحتی قلب: امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود:
«مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ»
آنکه از نامحرم چشم خود را فرو نهاد، قلبش را راحت کرده است.
3 . نیک خویی:همچنین آن حضرت فرمود:
«مَن غُضَّتْ اَطرافُهُ حَسَنَتْ اَوصافُهُ»
کسی که نگهاههایش کنترل شود، صفاتش نیکو گردد
فصل رحمت
حلول ماه بندگی خدا،ماه رجب مبارک
تابهار قرآن دوماه فرصت باقیست
خدا در دلهای پاک خانه دارد
برای دل تکانی این بهار برنامه ای داری !؟
فردا دیر است امروز کاری کن!
دعای دفع فراموشی
حضرت صادق علیه السلام:
هرگاه خواستى از ما حدیثى نقل کنى و شیطان تو را فراموشى داده بگذار دست خود را بر پیشانی خود و بگو:
صَلَّىَ اللَّهُ عَلى مَحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ
یا مُذَکِّرَ الْخَیْرِ وَ فاعِلَهُ وَالآمِرَ بِهِ ذَکِّرْنى ما اَنْسانیِه الشَّیْطانُ
درود خدا بر محمّد و آلش خدایا از تو خواهم
اى به یاداندازه خیر و انجام دهنده اش و دستور دهنده اش یادم آر آنچه را شیطان از یادم برده
عصر یک جمعه دلگیر.....
عصر یک جمعهء دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی..
صفحات: 1· 2
کیفر برخی گناهان در کلام امام باقر (ع)
گسترش فضائل اخلاقی و یا شیوه و رفتار ناپسند و نکوهیده آثار و تبعات اجتماعی خود را برجای خواهد گذاشت.
خبرگزاری حوزه منابع دینی و روایات حضرات معصومین علیهم السلام به اعمال و آثار آنها به تفصیل اشاره کرده است و در این بین مرحوم شیخ صدوق به برخی از آثار اعمال نیکو و اعمال ناپسند در کتابی تحت عنوان ثواب الاعمال و عقاب الاعمال اشاره نموده است .
آنچه در پی میآید بخشی از حدیثی از امام باقر(ع) است که مرحوم شیخ صدوق در کتاب شریف مذکور آورده است .
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) وَجَدْنَا فِي كِتَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ،قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا ظَهَرَ الزِّنَاءُ كَثُرَ مَوْتُ الْفَجْأَةِ وَ إِذَا طُفِّفَ الْمِكْيَالُ أَخَذَهُمُ اللَّهُ بِالسِّنِينَ وَ النَّقْصِ وَ إِذَا مَنَعُوا الزَّكَاةَ مَنَعَتِ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا مِنَ الزَّرْعِ وَ الثِّمَارِ وَ الْمَعَادِنِ وَ إِذَا جَارُوا فِي الْأَحْكَامِ وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الظُّلْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ إِذَا نَقَضُوا الْعُهُودَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ وَ إِذَا قَطَّعُوا الْأَرْحَامَ جُعِلَتِ الْأَمْوَالُ فِي أَيْدِي أَشْرَارِهِمْ وَ إِذَا لَمْ يَأْمُرُوا بِمَعْرُوفٍ وَ لَمْ يَنْهَوْا عَنْ مُنْكَرٍ وَ لَمْ يَتَّبِعُوا الْأَخْيَارَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ أَشْرَارَهُمْ فيدعوا [فَيَدْعُو أَخْيَارُهُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُ
كيفر گناهان
امام باقر عليه السّلام فرمود: در كتاب امير مؤمنان عليه السّلام يافتم كه پيامبر خدا(ص) فرموده است:
1- هنگامی كه زنا فراگير و آشكار شود، مرگ ناگهانى افزايش می يابد .
2-هنگامی که مردم كم فروشى كنند، خداوند آنان را به خشكسالى و كمبود محصول دچارمی سازد.
3- وقتی كه زكات خود را پرداخت نکنند، زمين، آنها را از بركتش كه كاشته ها و ميوهها و معادن هستند، باز می دارد .
4-هنگامی که در قضاوت بىعدالتى كنند موجب می شود برای ستمگرى و دشمنى همديگر را کمک نمایند .
5-هنگامى كه پيمانى را بشكنند، خداوند دشمنانشان را بر آنان چيره می گرداند .
6-هنگامی که ارتباط خويشاوندى را پاره کنند، دارايى آنان به دست تبهكاران می افتد .
7-اگر امر به معروف و نهى از منكر ننمايند و از برگزيدگان و خوبان خاندانم پيروى نكنند، خداوند تبهكاران را بر آنان چيره می گرداند و خوبان آنان، دعا میكنند ولی برآورده نمی شود.
منبع: الوعده صادق
هدیه به بی بی فاطمه الزهرا( سلام الله علیها)
فدک…یادآور غمهای دیرینه ی فاطمه است….یادآور رنجها و دردهای دردانه رسول…..
تاریخ ازغصه های فاطمه میگوید از مظلومیتهای شجاعترین بانوکه اکنون گوشه نشینی رادربیت الاحزان اختیار کرده….
میشنوم صدای سیلی را درصورت محزون فاطمه را از گلوی بغض آلود تاریخ…..جایش هنوز هم داغ است…
میبینم جراحات شمشیر را برتن خسته ی دخت نبی سلام الله علیهما … قنفذ زخمی کننده ی بالهای کبوتر باغ رسول است….
صدای طفلی 6 ماهه از بطن تاریخ دل رابه درد می آورد…کودکی ، میان در و دیوار جان میداد….
تاریخ میگوید و میگوید. از ندامت های دشمنان ، از نفرین زهرا سلام الله علیها … از دل شکسته ی زهرای اطهر ، از خانه نشینی های"علی"علیه السلام … و از شهادت زهرا سلام الله علیها…
نه تاریخ ! بایست ، دیگر نگو … دیگر نگو قصه ی غصه های “اهل بیت” را همگان میدانند … غربت های دیرینه ی آنان را ، جهان میداند…
تاریخ از رفتن فاطمه میگوید ، از آن شبی که جهانی ، با فاطمه به زیر خاک رفت …از آن شبی که ، دنیا “یتیم” شد …
واحزناه ! کمر تاریخ از درد این حادثه خم شد…
فاطمه ، جاوید همیشگی تاریخ ، چه مظلومانه و پنهانی ، بدرود حیات گفت….
بقیع ، خفته ی تاریخ ، معدن رازهاست … رازی به وسعت فاطمه سلام الله علیها….
زهرا مجیدی نیا
فاطمه زهرا به مصداق بارز صالحین
انس مىگويد: روزى رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم نماز صبح را با ما خواند، سپس روى مباركش را به سوى ما برگرداند. عرض كردم: ممكن است آيه شريفهى
(اولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين والصديقين والشهداء والصالحين،و حسن اولئك رفيقا.)(1)
(آنان با كسانى هستند كه خداوند نعمت (ولايت) خويش را بر آنها ارزانى داشته است، يعنى پيامبران و صديقان و گواهان (اعمال) و صالحان. و چه رفيقان خوبى!) را تفسير بفرماييد؟ فرمود:
«اما «النبيون» فانا، و اما «الصديقون» فاخى على عليهالسلام، و اما «الشهداء» فعمى حمزه، و اما «الصالحون» فابنتى فاطمه و اولادها الحسن والحسين عليهمالسلام…» (2)
- مقصود از «پيامبران» من، و از «صديقان» برادرم على عليهالسلام، و از «شهداء» عمويم حمزه، و از «صالحان» دخترم فاطمه و فرزندان او حسن و حسين عليهمالسلام هستند…
بيان:
كدام عظمت و فضيلت براى فاطمه عليهاالسلام بهتر از اين كه در رديف انبياء و صديقين و شهداء و صالحين قرار گيرد، بلكه خود از صالحين باشد و اهل اطاعت از خدا و رسول به ايشان ملحق شوند كه: «و من يطع اللَّه والرسول فاولئك مع الذين…»
1ـ نساء: 69.
2ـ بحارالانوار، ج 24، ص 31، روايت 2.
چادری ها زهرایی نیستند اگر....
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر پهلویشان درد دین نداشته باشد…
چادری ها زهـــــــــرایی نیستند!
اگر لبشان ذكر غریب مادر نداشته باشد…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر زینبی را برای كربلای پسرش مهدی نداشته باشند…
چادری ها زهــــــــــرایی نیستند!
اگر ذكر لب زینبشان چیزی جز «ما رایت الا جمیلا» باشد…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر فرزندانی را برای امام زادگان عشق نداشته باشند…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر عدو را با سیاهی چادرشان به خاك سیاه نكشانند…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر سیاهی چادرشان حرمت خون شهیدان را به عالمیان ننمایاند…
چادری ها زهـــــــــرایی نیستند!
اگر منتظـــــــــر یوسف گمگشته ای نباشند…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر همت و باكری و كاظمی و مفقودالاثری را برای راه حسین بن علی(ع) نداشته باشند….
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر “سربند یا زهـــــــــــرا س” را بر پیشانی علویان خود گره نزنند…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر چادرشان مجوز ورودشان به زیر خیمه ی نیمه سوخته ی “مــــــــــادر” نباشد…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر فكرشان،هدفشان،راهشان،نگاهشان،عشقشان و حجابشان فاطمی نباشد…
اوج مظلومیت حضرت در وصیت نامه اش
(بسم الله الرحمن الرحیم)
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در آخرین وصایای خود به حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
به نام خداوند بخشنده مهربان
این وصیت نامه فاطمه (س) دختر رسول خداست
در حالی وصیت می کند که شهادت می دهد خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد (ص) بنده و پیامبر اوست
بهشت حق است و آتش جهنم حق و روز قیامت فرا خواهد رسید و شکی در آن نیست و خداوند مردگان را از قبور زنده کرده و ارد محشر می کند
ای علی! من فاطمه (س) دختر محمد (ص) هستم خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم، تو از دیگران بر من سزاوارتری.
تو حنوط و غسل و کفن کردن مرا به عهده گیر، و در شب به انجام رسان، و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و هیچکس را اطلاع مده.
شما را به خدا می سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت سلام می فرستم.
(عوالم ج1 ص 514 بحار ج43 ص 214)
بشارت برگناهکاران
خدای عزوجل به حضرت داود (ع) فرمود:
ای داود! گناهکاران رابشارت ده وصدیقان را بترسان.داود علیه السلام عرض کرد: چگونه گناهکاران رابشارت دهم وصدیقان را چگونه بترسانم؟ خداوند فرمود: ای داود! گناهکاران را اینگونه بشارت بده که من توبه پذیرم واز گناه می گذرم وصدیقان را این گونه بترسان که به کارهایشان،مغرور نگردند،زیرا هیچ بنده ای را برای حساب(از روی عدل) حاضر نسازم جز اینکه نابود شود.
وسائل الشیعه ج1ص99 حدیث قدسی
درخشش وکسب مقام سوم وچهارم مسابقات کشوری قرآنی توسط قرآن پژوهان حوزه علمیه الزهرا (س) میاندوآب
طی مسابقات قرآنی سراسر کشور بین حوزه های علمیه خواهران در مورخه 91/12/16 که در شهر مقدس قم برگزار شد خواهران ؛کبری بیرامی،ومعصومه حسن زاده از طلاب پایه اول مدرسه علمیه الزهراء (س) میاندوآب ، به ترتیب رتبه سوم وچهارم کشوری را کسب نمودند وطی استقبال گرم وپرشور مدیر واساتید وطلاب وبا برگزاری مراسم هدایایی از طرف مدرسه نیز اهدا شد.
سخن گفتن امريكا از مذاكره همزمان با ادامه فشار و تهديد حركتی حيله گرانه است/ ملت بصير و پر استقامت ايران روز ۲۲بهمن متحد و كوبنده به ميدان می آيد
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح امروز(پنجشنبه) در ديدار فرماندهان، مسئولان و ديگر پرسنل نيروي هوايي ارتش، استمرار فشارهاي گوناگون و تهديدات ۳۴ ساله امريكا را همزمان با سخنان مسئولان اين كشور درباره آمادگي براي مذاكره با ايران را نشان دهنده فقدان حسن نيت امريكايي ها دانستند و با اشاره به هوشياري و مرعوب نشدن ملت ايران در مقابل حركتهاي حيله گيرانه تأكيد كردند: ملت عزيز، بصير و پر استقامت ايران روز ۲۲ بهمن متحد و كوبنده به ميدان مي آيد و در حركتي ملي و انقلابي، بار ديگر توطئه دشمن را براي جدا كردن مردم از نظام و انقلاب، ناكام مي سازد.
ايشان با اشاره به سخنان بعضي از مسئولين امريكايي مبني بر تشديد تحريم ها براي رو در رو قرار دادن مردم با نظام اسلامي تأكيد كردند: ملت، هميشه و بخصوص در راهپيمايي ۲۲ بهمن هر سال، جواب اين حرفها را داده است و امسال نيز خواهد داد.
حضرت آيت الله خامنه اي بصيرت و بيداري را رمز موفقيت در مقابل بيگانگان برشمردند و افزودند: مردم با هوشياري و بصيرت عمومي، دست امريكايي ها و صهيونيستها را در هر حركتي، بخوبي مي خوانند و در رفتار و مواضع خود دچار خطا نمي شوند و اين واقعيت، حُسن عظيم ملي است.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به سخنان امريكايي ها مبني بر اينكه توپ در زمين ايران است خاطرنشان كردند: توپ در زمين شماست. چرا كه شما بايد پاسخگو باشيد كه آيا سخن گفتن از مذاكره همزمان با ادامه فشار و تهديد، اصولاً معنايي دارد؟
ايشان افزودند: مذاكره براي اثبات حسن نيت است، شما از سر سوءنيت دهها كار انجام مي دهيد و بعد به زبان مي گوييد مذاكره! آيا ملت ايران مي تواند باور كند كه شما حسن نيت داريد؟
رهبر انقلاب در ريشه يابي علت طرح پيشنهاد مذاكره از جانب امريكايي ها گفتند: ما البته نياز آنها به مذاكره را درك مي كنيم چون سياست خاورميانه اي امريكاييها دچار شكست شده و آنها براي ترميم اين شكست نياز دارند برگ برنده اي رو كنند.
ايشان كشاندن جمهوري اسلاميِ انقلابيِ مردمي به پاي ميز مذاكره را برگ برنده مورد نياز امريكايي ها خواندند و افزودند: آنها مي خواهند به دنيا بگويند حسن نيت دارند اما كسي حسن نيتي نمي بيند.
حضرت آيت الله خامنه اي افزودند: شما به قول خودتان تحريم هاي فلج كننده مي گذاريد تا ملت را فلج كنيد آيا اين نشان دهنده حسن نيت است يا سوء نيت؟
رهبر انقلاب افزودند: مذاكره هنگامي معنا پيدا مي كند كه دو طرف با حسن نيت، با شرايط برابر و بدون قصد فريب گفتگو كنند به همين علت «مذاكره براي مذاكره»، «مذاكرهحضرت آيت الله خامنه اي ملت ايران را اهل حلم و مسالمت خواندند و افزودند: ما با هر كشوري كه عليه ايران توطئه نداشته است مذاكره و ارتباط داشته ايم و اين مسئله را در خدمت منافع ملي مي دانيم.
رهبر انقلاب، حركت عظيم مردم ايران را حركتي در جهت تأمين منافع «ايران، امت اسلامي و جامعه بشري» خواندند و افزودند: اين ملت به ياري حق، امت اسلامي را به اوج افتخار مي رساند. به صورت تاكتيكي» و پيشنهاد مذاكره براي فروختن ژست ابرقدرتي به دنيا، حركتي حيله گرانه است.
حضرت آيت الله خامنه اي ملت ايران را اهل حلم و مسالمت خواندند و افزودند: ما با هر كشوري كه عليه ايران توطئه نداشته است مذاكره و ارتباط داشته ايم و اين مسئله را در خدمت منافع ملي مي دانيم.
رهبر انقلاب، حركت عظيم مردم ايران را حركتي در جهت تأمين منافع «ايران، امت اسلامي و جامعه بشري» خواندند و افزودند: اين ملت به ياري حق، امت اسلامي را به اوج افتخار مي رساند.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
سوگنامه
وقتی زمان رحلت امام مجتبی علیهالسلام نزدیک شد، به واسطه این که زهر در بدن مبارک حضرت اثر کرده بود، رنگ ایشان مایل به سبزی گردید. امام حسین علیهالسلام پرسید: برادر جان، چرا رنگت سبز گردیده است؟ چشمان امام حسن علیهالسلام غرق اشک گردید و فرمودند: حدیث جدّم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وسلم درباره من و تو مصداق پیدا کرد. ایشان فرمودند در شب معراج داخل باغهای بهشت شدم، دو قصر در کنار هم و مانند هم دیدم، ولی رنگ یکی سبز و دیگر سرخ بود. گفتم ای جبرئیل، این دو کاخ برای کیست؟ گفت یکی برای حسن است و دیگری برای حسین. گفتم: چرا رنگ آنها متفاوت است. جبرئیل پاسخ نداد. گفتم: چرا جواب نمیدهی؟ گفت یا رسول اللّه، از تو شرم دارم. گفتم: تو را به خدا بگو. جواب داد: سبزی کاخ حسن به علت آن است که او با زهر از دنیا میرود و هنگام مرگ، رنگش سبز میگردد و سرخی کاخ حسین از آن است که او با شمشیر کشته میشود و صورتش با خون سرخ میگردد
و آمده است هنگامی که بدن مبارک امام حسن علیهالسلام دفن گردید، محمد حنفیه بر سر مزار آن حضرت چنین گفت: «زندگی تو عزیز و پُرارزش بود و مرگ تو، واقعهای جانگداز و طاقتفرساست. چه نیکو روحی است که کفن تو او را در بر گرفته و چه نیکو کفنی که بدن تو را حاوی است. چرا چنین نباشد، در حالی که تو چکیده هدایت و ملازم اهل تقوا و پنجمین نفر از اصحاب کسایی». امام حسین علیهالسلام نیز فرمودند: «آن کس که مالش ربوده شده، غارت شده نیست ؛ بلکه غارت شده کسی است که برادرش را در دل خاک بپوشاند»
نزول كتاب وصيت از آسمان
امام موسى بن جعفر(ع) فرمود به پدرم اباعبدالله (ع) عرض كردم:« آيا نويسنده وصيت، حضرت على(ع) نبود و رسول خدا(ص) مفاد آن را بر او نمىخواند، در حالى كه جبرئيل و ساير فرشتگان شاهد بودند؟» پدرم مدتى سكوت كرد، بعد فرمود: «اى اباالحسن! ماجرا چنين بود كه گفتى لكن هنگامى كه زمان رحلت رسول خدا(ص) رسيد، وصيتبه صورت كتابى نوشته شده از آسمان نازل شد و جبرئيل(ع) همراه با فرشتگانى كه امين خداى تبارك و تعالى هستند، آن را نزد رسول اكرم(ص) آورد و به ايشان گفت:« اى محمد(ص) هر كس كه نزد توست بيرون فرست مگر وصى خود را كه بايد كتاب وصيت را بگيرد و ما شاهد باشيم كه تو وصيت را به وى دادى و او اجراى آن را ضمانت كند.» رسول خدا(ص) همگان را دستور داد كه از خانه بيرون روند. تنها على(ع) و فاطمه(س) بين پرده و در اتاق باقى ماندند.
جبرئيل(ع) به پيامبر(ص) عرض كرد:« پروردگارت تو را سلام مىرساند و مىگويد: اين كتابى است كه من با تو عهد بسته بودم و شرط كرده بودم [عمل به آن را] و من خود شاهد هستم و فرشتگانم را بر تو شاهد گرفتم و من تنها براى شهادت كافى هستم اى محمد(ص»
وقتى سخن به اين جا رسيد، مفاصل پيامبر(ص) به لرزه درآمد و گفت:«اى جبرئيل! خداى من، اوست كه سلام است و سلام از وى است و سلام به سوى او باز مىگردد. راست گفتخداى عزوجل و نيكى نمود، كتاب را به من ده»
جبرئيل كتاب وصيت را به رسول اكرم(ص)داد و گفت كه آن را به اميرمؤمنان(ع) دهد. چون على(ع) كتاب را گرفت، رسول خدا(ص) فرمود: «بخوان»اميرمؤمنان(ع) آن را كلمه به كلمه خواند، سپس رسول خدا(ص) به او گفت: يا على(ع) اين عهد خدايم تبارك و تعالى به سوى من است و خواسته وى و امانت او پيش من است و به راستى كه من آن را ابلاغ كردم و خيرخواهى نمودم و امانت را ادا كردم.
على(ع) عرض كرد:پدر و مادرم فداى تو باد! من هم شهادت مىدهم كه تو پيام خود را ابلاغ كردى و نصيحت خود گفتى و در آنچه فرمودى صادق بودى و گوش و چشم و گوشت و خون من نيز بر اين امر گواه است»جبرئيل(ع) گفت:« من نيز بر آنچه مىگوييد گواه هستم
پيامبر(ص) فرمود:« يا على(ع) وصيت مرا گرفتى و دانستى كه چيست و با خداوند و من پيمان بستى كه به هر چه در آن است عمل كنى».
على(ع): «آرى، پدر و مادرم فداى تو باد! انجام آن به عهده من است و بر خداست كه مرا يارى دهد و توفيق عطا فرمايد كه به مفاد آن وفا كنم».
رسول خدا(ص): « يا على(ع) اراده نمودهام كه بر پيمان تو شاهد بگيرم كه روز قيامت شهادت دهند كه من به وظيفه خود عمل كردم»على(ع): «آرى گواه گيريد».
پيامبر اكرم(ص):« همانا من جبرئيل و ميكائيل(ع) كه هر دو در اين جا حاضرند و فرشتگان مقرب خداوند نيز با آنهايند بر آنچه اينك بين من و تو گذشت شاهد مىگيرم».
على(ع):« بله شهادت دهند، پدر و مادرم فدايت! من هم آنها را گواه مىگيرم».
و رسول خدا(ص) فرشتگان را شاهد گرفت… سپس رسول اكرم، فاطمه، حسن، حسين عليهم السلام را به حضور خواند و مانند اميرالمؤمنين(ع) آنها را از وصيت خود آگاه كرد. آنان هم مانند على(ع) سخن گفتند و قبول كردند و سرانجام كتاب وصيت با طلايى كه آتش به آن نرسيده بود مهر شد و تحويل اميرمؤمنان(ع)گشت. مفاد وصیت و آخرین سفارشهای پیامبر را در ادامه مطلب بخوانید…
مفاد وصيت
از جمله مفاد اين وصيت كه به دستور خداى تعالى پيامبراكرم(ص) انجام آن را بر على(ع) شرط نمود اين بود كه فرمود: « يا على(ع) به آنچه در اين وصيت آمده است وفا كن، آن كس كه خدا و رسولش را دوست دارد، دوست بدار و با هر كه با خدا و رسولش دشمنى ورزد، دشمن باش و از آنان بيزارى بجوى و صبور باش و خشم خود را فرو خور، گرچه حق تو پايمال گردد و خمس تو غصب شود و هتك حرمت حرم تو كنند».
على(ع) عرض كرد:« پذيرفتم اى رسول خدا(ص».اميرالمؤمنين(ع) گويد: سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد من هر آينه شنيدم كه جبرئيل(ع) به نبىاكرم(ص) مىگفت:« اى محمد(ص) به على(ع) بگوى كه حرم تو هتك مىگردد كه حرم خدا و رسول خدا(ص) نيز هست و محاسن تو از خون روشن سرت خضاب خواهد شد.».
من چون معناى اين كلمات را كه جبرئيل امين مىگفت فهم كردم [و دانستم كه حرم من هتك خواهد شد] به روى درافتادم و از حال رفتم و چون بازآمدم، گفتم: «آرى پذيرفتم و راضى هستم! اگر چه به حرم من جسارت روا دارند و سنت هاى خدا و رسول را معطل گذارند و كتاب خدا پاره پاره شود و كعبه خراب گردد و محاسنم از خون روشن سرم خضاب شود، پيوسته صبورى خواهم كرد و كار را به خدا وا مىگذارم تا اين كه نزد تو حاضر گردم.»
و باز از جمله موارد وصيت رسول خدا(ص) اين بود كه در خانهاش، كه در آن جان سپرده بود، دفن گردد و با سه پارچه كفن شود كه يكى از آنها يمنى باشد و كسى جز على(ع) داخل قبر نشود و به على(ع) فرمود:« يا على(ع) تو و دخترم فاطمه(س) و حسن و حسين عليهما السلام با هم بر من نماز بخوانيد و نخست هفتاد و و پنج تكبير بگوييد. سپس نماز را با پنج تكبير به جاى آور و آن را تمام كن و البته اين كار پس از آن است كه از طرف خداوند به تو اجازه نماز داده شود.»
على(ع) عرض كرد: «پدر و مادرم فداى تو باد! چه كسى به من اجازه نماز مىدهد؟»
فرمود:«جبرئيل(ع) به تو اجازه خواهد داد. و پس از شما هر كس از خاندانم حاضر شد، گروه گروه بر من نماز بخوانند،سپس زنان ايشان و در آخر مردم نماز بخوانند.» و نيز فرمود: هرگاه من جان تسليم نمودم و تو تمام آنچه را كه من وصيت كردهام انجام دادى و مرا در قبرم پنهان ساختى، پس در خانه خود آرام گير و آيات قرآن را بر طبق تاليف آن گردآورى كن و واجبات و احكام را چنان كه نازل شدهاند، ثبت نما و سپس باقى آنچه را گفتهام به جاى آور و هيچ سرزنشى بر تو نيست و بايد كه صبورى كنى بر ستم هايى كه ايشان در حق تو روا دارند تا اين كه به سوى من آيى.»
اتمام حجت با على(ع)
رسول خدا هنگامى كه كتاب وصيتخود را به اميرمؤمنان(ع) داد فرمود: در قبال اين وصيت فرداى قيامت در برابر خداى تبارك و تعالى كه پروردگار عرش است مىبايست جوابگو باشى! به راستى كه من روز قيامت با استناد به حلال و حرام خدا و آيات محكم و متشابه، آن سان كه خداوند نازل فرموده و در كتاب وى جمع آمده است، با تو محاجه خواهم كرد و از تو حجتخواهم طلبيد در مورد آنچه تو را امر كردم و انجام واجبات الهى آن گونه كه نازل شدهاند و احكام شريعت و در مورد امر به معروف و نهى از منكر و دورى جستن از آن، و بر پاى داشتن حدود الهى و عمل به فرمان هاى حق و تمامى امور دين و هم از تو حجت خواهم خواست درباره گزاردن نماز در وقت خود و اعطاى زكات به مستحقين آن و حجبيت الله و جهاد در راه خدا. پس تو چه پاسخى خواهى داشتيا على(ع)!؟
اميرمؤمنان(ع) عرض كرد: پدر و مادرم فدايت! اميد دارم به سبب بلندى مرتبت تو در نزد خدا و مقام ارجمندى كه پيش او دارى و نعماتى كه تو را ارزانى داشته است، خداوند مرا يارى نمايد و استقامت عطا فرمايد و من فرداى قيامت با شما ملاقات نكنم در حالى كه در انجام وظيفه خود سستى و تقصيرى كرده باشم و يا تفريط نموده باشم و باعث درهم شدن چهره مباركتان در برابر من و ديدگان پدران و مادران خود شوم. بلكه مرا خواهى يافت كه تا زندهام پيوسته بر طبق وصيتشما رفتار كنم و راه و روش شما را دنبال نمايم تا با اين حالت نزدتان شرفياب شوم و بعد از من فرزندانم به ترتيب بدون هيچ گونه تقصيرى و تفريطى چنين خواهند كرد. در اين لحظه رسول خدا(ص) از هوش برفت و على(ع)، پيامبر(ص) را در آغوش گرفت در حالى كه مىگفت: « پدر و مادرم فداى تو باد! پس از تو چه دهشتى ما را فرا خواهد گرفت و وحشت دختر تو و پسرانت چه اندازه خواهد بود و غصههاى من بعد از تو چه طولانى خواهد بود، اى برادرم! از خانه من اخبار آسمان ها قطع خواهد شد و پس از تو ديگر جبرئيل و ميكائيل نخواهم ديد و ديگر هيچ اثرى از آنها نخواهم يافت و صداى آنها را نخواهم شنيد.» و رسول خدا همچنان مدهوش بود.
آخرين سفارش ها
امام كاظم عليه السلام نقل مىكند كه از پدرم پرسيدم: وقتى فرشتگان پيامبر(ص) را ترك گفتند چه اتفاقى افتاد؟ فرمود: رسول خدا(ص)، فاطمه، على، حسن و حسين عليهم السلام را به گرد خود خواند و به كسانى كه در خانه بودند فرمود:« از نزد من بيرون برويد» و همسر خود «ام سلمه» را فرمود كه بر درگاه بايستد تا كسى وارد خانه نشود. ام سلمه اطاعت كرد. آن گاه رسول خدا(ص) به على(ع) گفت: « يا على نزديك من بيا.» على(ع) پيشتر رفت، پيامبراكرم(ص)، دست زهرا(س) را گرفت و بر سينه گذاشت بعد با دست ديگر خود دست على(ع) را گرفت و چون خواست با آنها سخنى بگويد، اشك از چشمانش فرو غلتيد و نتوانست كلامى بگويد. فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام وقتى حالت گريه پيامبر(ص) را مشاهده كردند به سختى به گريه درآمدند و فاطمه(س) گفت: اى پيامبر خدا(س) رشته قلبم از هم گسست و جگرم آتش گرفت وقتى كه گريه شما را ديدم. اى آقاى پيامبران از اولين تا آخرين آنها، اى امين پروردگار و رسول او، اى محبوب خدا! فرزندانت پس از تو، كه را دارند و با آن خوارى كه بعد از تو مرا فرا گيرد چه كنم؟ چه كسى على(ع) را كه ياور دين است، كمك خواهد كرد؟ چه كسى وحى خدا و فرمان هايش را دريافت خواهد كرد. سپس به سختى گريست و پيامبر(ص) را در آغوش گرفت و چهره او را بوسيد و على، حسن و حسين عليهم السلام نيز چنين كردند.
رسول خدا(ص) سربلند كرد و دست فاطمه(س) را در دست على(ع) نهاد و گفت: «اى اباالحسن! اين امانت خدا و امانت محمد رسول خدا در دست توست و در مورد فاطمه(س) خدا را و مرا به ياد داشته باش! و به راستى كه تو چنين رفتار مىكنى. يا على(ع) سوگند به خدا كه فاطمه(س) سيده زنان بهشت است از اولين تا آخرين آنها. به خدا قسم! فاطمه(س) همان مريم كبرى است. آگاه باش كه من به اين حالت نيافتاده بودم مگر اين كه براى شما و فاطمه(س) دعا كردم و خدا آنچه خواسته بودم به من عطا فرمود. اى على(ع) هر چه فاطمه(س) به تو فرمان داد به جاى آور كه هر آينه من به فاطمه(س) امورى را بيان داشتهام كه جبرئيل من را به آنها امر كرد. بدان اى على(ع) كه من از آن كس راضيم كه دخترم فاطمه(س) از او راضي باشد و پروردگار و فرشتگان هم با رضايت او راضى خواهند شد. واى بر آن كس كه بر فاطمه(س) ستم كند، واى بر آن كس كه حق وى را از او بستاند. واى بر آن كس كه هتك حرمت او كند. واى بر آن كس كه در خانهاش را آتش زند، واى بر آن كه دوست وى را بيازارد و واى بر آن كه با او كينه ورزد و ستيزه كند. خداوندا من از ايشان بيزارم و آنان نيز از من برى هستند»
در اين وقت رسول خدا(ص)، فاطمه، على، حسن و حسين - عليهم السلام - را به نام خواند و آنان را در بر گرفت و عرضه داشت: بار خدايا! من با اينان و هر كس كه پيروى ايشان كند سر صلح دارم و بر عهده من است كه آنان را داخل بهشت سازم و هر كس با اينها بستيزد و بر ايشان ستم كند يا بر اينها پيشى گيرد يا از ايشان و شيعيانشان بازپس ماند، من دشمن او هستم و با او مىجنگم و بر من است كه آنان را به دوزخ درآورم. سوگند به خدا اى فاطمه(س)! راضى نخواهم شد تا اين كه تو راضى شوى! نه به خدا سوگند راضى نمىشوم مگر آن كه تو راضى شوى! نه به خدا سوگند راضى نخواهم شد مگر آن كه تو رضا شوى!»
سایت اسراء
چند گام تا مثبت اندیشی
گام اول
تهیه فهرستی از ویژگیهای مثبت
فهرستی از ویژگیهای خود تهیه کنید.برای تهیه این فهرست می توانید از دوستان، خانواده و همکاران خود
کمک بگیرید. سپس برای تقویت و تثبیت هر ویژگی مثبت راهی پیشنهاد کنید و در برنامه سپاسگزاری خود
بگنجانید:شکر از خالق به دلیل زیباییها در وجود خود
مهربان هستم:هرروز به یک نفر مهربانی کنم
خنده رو هستم:به شکرانه خنده رویی، هر روز با خنده رویی به یک نفر انرژی دهم
گام دوم
تهیه فهرستی از ویژگیهای قابل بهبود
فهرستی از ویژگیهای قابل بهبود خود تهیه کنید، آن را به صورت فهرستی از نکات مثبت خود در آینده بنویسید
که می خواهید به آن دست یابید. هر روز به این فهرست نگاه کنید وبرای یک یا دو عدد از آنها راهکاری
بیندیشید ودر برنامه خود قرار دهید .یادتان باشد هیچ وقت به آنها نگویید نقاط منفی، بلکه بگویید نقاط قابل
بهبود یا نقاط مثبت آینده.
منظم خواهم بود: انتهای هرروز میز کارم را منظم خواهم کرد.
با وقار خواهم بود: هرهفته به رفتارهای کسی که باوقار است دقت خواهم کرد.
گام سوم:
آغاز روز با یک جمله مثبت
هر روزرا با یک جمله مثبت شروع کنید وتاپایان شب آن رابا خود زمزمه کنید.این جملات را به درودیوار وکمداتاقتان نصب کنید،طوری که مرتب ببینید، می توانیدآن ها را قاب کرده،یا ضبط کنید وهرروز پخش نمایید.
مِژده ای دل که مسیحا نفسی می آید که زانفاس خوشش بوی کسی می آید سختی ها،فانی اند سرسخت ها باقی!
span>
گام چهارم
دوری از بداندیشان ومنفی بافان
از این افراد کناره بگیرید:بداندیشان ومنفی بافان
ازافراد نامثبت،دور شوید. اگر به ناچار آنها را می بینید تا جای ممکن از هم صحبتی با آنان بپرهیزید.
در موارد اضطزازی مرتب موضوع بحث را عوض کنید وآن را به نکات خوب ومثبت تغییر دهید.
یادتان باشد نباید دوری شما از آنها به چشم بیاید ونباید به آنها بی احترامی کنید.
در عوض سعی کنید به افراد مثبت اندیش نزدیکتر شوید!
از مثبت اندیشی پرسیدند: آیا خانه داری؟ گفت : آری ولی هنوز نساخته ایم.
سنگر بصیرت
حماسه نهم دی مانند باران رحمت الهی بود
که غبار فتنه ولودگی ها را شست و نظام اسلامی را بیمه کرد
حضور میلیونی مردم مسلمان ایران در تظاهرات نهم دی سال 1388 در اعتراض به هتک حرمت به عاشورای حسینی ومقدسات مردم از سوی اراذل و اوباش تحریک شده توسط جریان فتنه ، بصیرت ، هوشیاری و دشمن شناسی ملت مسلمان ایران را به خوبی نشان داد . این حضور زمان شناسانه که در طول سه دهه تاریخ انقلاب بی نظیر بود ، برای همیشه خود را به عنوان حماسه ای ماندگار در تاریخ کشورمان به ثبت رساند . همان طور که مقام معظم رهبری سال گذشته درباره این حماسه فرمودند حماسه ماندگار 9 دی کاری نبود که با اراده انسانی انجام پذیر باشد بلکه دست قدرت خدای متعال و روح ولایت و روح حسین بن علی ( ع ) در لحظه لحظه این حماسه ماندگار دیده میشد معظم له در دیداری که دوشنبه 21/09/90 با اعضای ستاد یزرگداشت 9 دی داشتند در تبیین حقیقت حماسه 9 دی به دو عنصر حضور گسترده مردمی و ایمان دینی مردم اشاره و خاطر نشان فرمودند : 9 دی 88 حادثه کوچکی نیست بلکه ان حرکت عظیم و ماندگار مردم شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهای اول انقلاب است و باید تلاش شود در سالگرد این حماسه حرف اصلی ملت ایران یعنی حرکت در سایه دین و تحقق وعده های الهی تبیین شود .
بر گرفته از گاهنامه سخن هادی
در محضر قاضی
مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می کنند که می فرمودند: « اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند. »
مرحوم آقای سید هاشم رضوی هندی می فرمایند: روزی یکی را به محضر آقای قاضی آوردند که مثلا آقا دستش را بگیرد و راهنمایی اش کند. مرحوم آقای قاضی فرموده بودند: « به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت بخواند. »بعد معلوم شد که آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می انداخته است.
اما وصیت های دیگر، عمده آنها نماز است. می فرمودند نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ میماند و تسبیح صدیقه کبری سلام الله علیها که از ذکر کبیر به شمار می آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.
دعا در قنوت نماز
آقای قاضی به شاگردان خود دستور می دادند این دعا را در قنوت نماز هایشان بخوانند: « اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی. »
تقویم محرم
اوّل محرم الحرام
1. آغاز ایام حسینی2. ماجرای شعب ابیطالب علیه السلام 3.جنگ ذات الرقاع 4. اولین جمع آوری زکات 5. امام حسین علیه السلام در راه کربلا 6. قیام مردم مدینه بر علیه یزید 7. کلام عاشورایی امام رضا علیه السلام
دوّم محرم الحرام
1. ورود امام حسین علیه السلام به کربلا
سوّم محرم الحرام
1. نامه امام حسین علیه السلام برای اهل کوفه 2. ورود عمر بن سعد به کربلا
چهارم محرم الحرام
1. فتوای شریح قاضی به قتل امام حسین علیه السلام
ششم محرم الحرام
1. یاری طلبی حبیب بن مظاهر از بنی اسد 2.اولین محاصره فرات در کربلا 3. تراکم لشگر یزید در کربلا
هفتم محرم الحرام
1. ملاقات امام حسین علیه السلام با ابن سعد 2. منع آب از امام حسین علیه السلام
هشتم محرم الحرام
1. قحط آب در خیمه های حسینی
نهم محرم الحرام تاسوعا
1. محاصره خیمه ها در کربلا 2. آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین سلام الله علیها 3. درخواست تاُخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام 4. آمدن لشگر تازه نفس به کربلا 5. خطابه امام حسین برای اصحابش
شب عاشورا
1. سخنان امام علیه السلام با اهل بیت و اصحابش 2. سخنان زینب کبری سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام
دهم محرم الحرام عاشورا
1. شهادت امام حسین علیه السلام 2. شهادت حبیب بن مظاهر اسدی کوفی 3. شهادت مسلم بن عوسجه 4. شهادت حر بن یزید ریاحی 5. شهادت جون مولی ابی ذر الغفاری 6. شهادت همسر وهب 7. شهادت شبیه ترین فرد به رسول خدا صلی الله علیه و آله 8. شهادت قاسم بن الحسن علیه السلام 9. شهادت عبدالله بن حسن علیه السلام 10.شهادت قمر منیر بنی هاشم علیه السلام 11.شهادت مولانا الرضیع باب الحوایج علی اصغر علیه السلام 12. آمدن ذوالجناح با یال و کوپال خونین به سوی خیمه فاطمیات 12. ماتم و ناله و گریه پردگیان حرم 13.غارت اموال 14.فراز فاطمیات و علویات در بیابانها 15.غارت کردن لباس و ذره 16.جدا شدن سرهای مطهر 17.به آتش کشیدن خیمه های آل الله 18.شهادت دختران کوچک گریه و ماتم 19.راُس مطهر امام حسین علیه السلام در کوفه 20.خونین شدن ریشه هر گیاه 21.قتل ابن زیاد 22.قیام حضرت مهدی علیه السلام 23.وفات ام سلمه
شب یازدهم محرم الحرام
1.شام غریبان کربلا 2. سر امام حسین علیه السلام در تنور خولی
یازدهم محرم الحرام
1.حرکت کاروان اسرا از کربلا 2. تشکیل مجلس ابن زیاد 3. حرکت اهل بیت امام حسین علیه السلام به سوی کوفه
دوازدهم محرم الحرام
1.دفن شهدای کربلا 2. ورود اهل بیت علیهم السلام به کوفه 3. روز شهادت حضرت سجاد علیه السلام
سیزدهم محرم الحرام
1.اسرای اهل بیت علیهم السلام در مجلس ابن زیاد 2. اسرای اهل بیت علیهم السلام در زندان کوفه 3. خبر شهادت امام حسین علیه السلام در مدینه و شام 4. شهادت عبد الله بن عفیف
پانزدهم محرم الحرام
1.فرستادن سرهای مطهر شهدا به سوی شام
نوزدهم محرم الحرام
1.حرکت کاروان کربلا به سوی شام
بیستم محرم الحرام
1. دفن بدن جون در کربلا
بیست و پنجم محرم الحرام
1. شهادت امام سجاد علیه السلا م
بیست و ششم محرم الحرام
1. شهادت علی بن الحسن المثلث
بیست و هشتم محرم الحرام
1. وفات حذیقه بن یمان 2. تبعید امام جواد علیه السلام به بغداد 3. ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام به بعلبک
بیست و نهم محرم الحرام
1. رسیدن کاروان اسرا به شام
تتمۀ محرم الحرام
1. نوشتن صحیفه ملعونه 2. وفات ماریه قبطیه
تسلیت باد غروب پنجمین خورشید
امام محمد باقر(ع):چهارچیز گنج نیکو است:پنهان کردن نیاز ،صدقه،درد،گرفتاری
شکل وشمائل آن حضرت:
شکل وشمائل آن حضرت شبیه رسول اکرم بود.ابن شهرآشوب در کتاب مناقب می نویسد"آن حضرت متوسط القامه بودند،موهایش مجعد ورنگ چهره اش گندمگون بود،خالی درصورت وخال سرخی دربدن داشت،میان باریک وخوش صدا وسربه زیر بود.
حکمت علوی
حکمتی ازمولای متقیان:
بترس که خداوند تورا به هنگام گناهان بنگرد،ودرطاعت خویش نیابد،آنگاه از زیانکارانی،هرگاه نیرومند
شدی،طاعت پروردگار به کارگیر،وهرگاه ناتوان گشتی ناتوانی را درنافرمانی خداقرارده
.
موسس حوزه
آیت الله عبدالکریم حائری یزدی یکی از مجتهدان و مراجع تقلید شیعیان، همینطور ایشان بنیان گذار حوزه
علمیه قم بودند و خود ایشان نیز متولد روستای مهرجرد میبد یزد می باشند.
سال 1267 هـ. ق در روستاي «مهرجرد» يزد در خانه مردي پاكدل و پرهيزكار به نام «محمد جعفر»
كودكي پا به عرصه حيات گذاشت و عبدالكريم نام گرفت. در آن روزگار كه بايستي پاي عبدالكريم به مكتب
باز مي شد در مهرجرد از مدرسه خبري نبود و كودكان به دنبال پدران خود رفته و بهار عمرشان را در
مزارع سپري مي كردند اما عبدالكريم كه گويي سرنوشتي جز اين داشت مورد لطف الهي قرار گرفت و خيلي
زود وسيله درس و دانش اندوزيش فراهم شد.
امام خمینی (ره) روش سیاسی آیت الله حائری را مورد تایید قرار داده و گفتند : « اگر مرحوم
حاج شیخ در حال حاضر بودند ، همان کاری را انجام می دادند که من انجام دادم و تاسیس حوزه علمیه قم در
آن روز از جهت سیاسی ، کمتر از تاسیس جمهوری اسلامی در ایران امروز نبود »
شخصیت بیبدیل آیت الله شیخ عبدالكریم حایری یزدی از هر جهت الگوی علمای بعد از خود است. محوریت و
قدرت او بود كه پایهگذاری شد و به ید توانای او گردبادهای مخوف را یك به یك پشت سر نهاد و مستحكم شد.
از این رو می توان نتیجه گرفت که سنگ بنای آگاهی و مخالفت علمای شیعی در ایران با اشغال سرزمینهای
فلسطین و ماهیت رژیم صهیونیستی را آیت الله شیخ عبدالكریم حایری بنا نهاد. علمای حوزه عملیه و متدینین و
روشنفكران متعهد، بعد از وی با تأسی از حركت آیت الله حایری، خطر رژیم صهیونیستی را احساس كرده و
همواره به طرق مختلف به مخالفت و مبارزه با آن پرداختند.
آثارایشان:
- کتاب الصلوه - کتاب مفصّلی درباره مسائل نماز است.
- کتاب دور الاصول - این کتاب تقریرات درس آیتالله سید محمد فشارکی است.
- کتابهای دیگر آیتالله حائری مجموعه رسائلی است که در ابواب مختلف فقهی مانند احکام ارث، احکام شیر دادن و مسائل ازدواج و طلاق به رشته تحریر در آوردهاست.
آیتالله حائری در۸۴ سالگی، در ۱۷ ذیقعده ۱۳۵۵ هجری ق (۱۳۱۵ هجری ش) درگذشت و در جوار آرامگاه
حضرت معصومه به خاک سپرده شد.
اعلام انزجار
بسم الله الرحمن الرحیم
لقد جائَكم رَسولٌ مِن انفسِكم عَزيزٌ عَليهِ مَا عَنِتمْ حَرِيصٌ عَليكم بالمُؤمِنِين رَوُفٌ رَحيم (توبه/128)
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا (سوره احزاب/۵۷)
اولئک الذین لعنهم الله فاصمهم واعمی ابصرهم ( سوره مبارکه محمد/23)
درود وسلام بر روان پاک ومقدس رسول هستی بخش خورشید فروزان آسمان اسلام که قلبهای محزون میلیونها مسلمان عاشق امروز نام زیبای اورا فریاد می زنند وخشم ومرگ وذلت بر استکبار منفورجهانی،آمریکای جنایت کار.
اكنون كه پيرو اهداف شيطاني صيهونيست ، كارگرداني دست نشانده باهويت آمريكايي - صهيونيستي و با حمايت هاي مادي و معنوي شيطان بزرگ و رژيم شوم صهيونيست اقدام به ساخت فيلم موهن عليه پيامبر رحمت (ص) كرده است گواهي ديگر بر دروغين بودن شعار تكراري حقوق بشر و احترام به اديان و تمدن ها توسط آن ها بر همگان آشكار شد بیتردید این اقدام زشت و ننگین، موج بیداری اسلامی و نهضت ضد استکباری در جهان را گسترش داده و با افزایش روند گرایش به اسلام در آمریکا و غرب، زوال طراحان سناریوی اسلامهراسی و اهانت به مقدسات مسلمانان بهویژه پیامبر اعظم (ص) را سرعت میبخشد
استكبار جهاني نيز كه در پشت سياست هاي كثيف اسلام ستيزي خود آرزوي نفاق بين مسلمين و ايجاد تقابل بين اسلام و پيروان ساير پيامبران الهي را در سر مي پروراند هرگز از گذشته نكبت بار خويش مانند ماجراي سلمان رشدي درس عبرت نگرفت و نفهميد كه توهين به مقدسات اسلامي ، به كوري چشم استكبار صفوف مسلمين را فشرده تر و اتحاد جامعه اسلامي را قوي تر می کند. این ضایعه بزرگ را به ساحت مقدس پیامبر اکرم (ص) و امام ولیعصر(ع) و نایب بر حقش امام خامنهای و مردم مسلمان سراسر جهان تسلیت عرض کرده و ضمن تاکید بر هوشیاری ملت عزیز ایران و همه مسلمانان یادآور میشود که این گونه جسارتها و توهینهای از قبل برنامهریزی شده از چشمان مردم جهان به ویژه مسلمانان و به خصوص از چشم اساتید، صاحبنظران، طلاب و دانشجویان فهیم و آگاه ایران اسلامی به دور نمانده و نخواهد ماند و بیشک انزجار و افسوس تمام مردم مسلمان در آیندهای نزدیک به طوفانی بدل خواهد شد که ریشه سست اینگونه اقدامات جدید را از بین خواهد برد
و مکرو و مکر الله و الله خیر الماکرین.
حدیث هفته
هیچ عبادتی در روز جمعه نزد من دوست داشتنی تر از صلوات بر محمد وآل محمد
نیست.
امام محمد باقر (علیه السلام) ،وسائل الشیعه
مومن آینه مومن است
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه واله):
کسی که امر به معروف ونهی از منکر کند جانشین خداوند در زمین وجانشین رسول وجانشین
کتاب خداست.
اگر در این حدیث پیامبر گرامی (صلی الله علیه واله) مندرج در کتاب استاد قرائتی دقت کنیم
نکاتی در باره شیوه امربه معروف در می یابیم:
1) از روی صفا عیب را میگوید، نه از روی انتقام ، وغرض و…
2)زمانی عیب را نشان می دهد که خودش گرد وغبار زده نباشد.
3) مراعات مقام ومدال را نمی کند.
4) عیب را بزرگتر از آنچه هست ، نشان نمی دهد.
5) همراه بانشان دادن عیب ، نقاط قوت را نیز نشان می دهد.
6)عیب را روبه رو می گوید نه پشت سر.
7) عیب را بی سرو صدا میگوید.
8) عیب را در دلخود نگه نمی دارد وهمین که از کنارش رد شدی ، عیب از صفحه او پاک می
شود.
9) وقتی عیب را گفت، فرد باید خودرا اصلاح کند ،نه آنکه آنرا بشکند.
ماه مهمانی خدا آمد
اللهم لک صمنا وعلی رزقک افطرنا فتقبل منا انک انت السمیع العلیم
می زند بانگ منادی که گنهکار کجاست؟
آنکه از فرط گنه ناله کند زارکجاست؟
آنکه زاغیار برد شکوه بریارکجاست؟
بازماه رمضان آمد وبربام فلک
می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست؟
سفره رنگین وخداچشم به راه من وتوست
تاکه معلوم شود طالب دیدار کجاست
بارعام است خدارا به ضیافت بشتاب
تا نگویی که در رحمت دا دار کجاست
مرغ شب نیمه شب دیده به ره میگوید
سوزدل ساز بود دیده بیدار کجاست؟
ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار
تا نگویندکه آن وعده ایثار کجاست
حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد
در و دیوار زند داد خریدار کجاست
آن خدایی که رحیم است وکریم است وغفور
گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست
من ژولیده به آوای جلی می گویم
آنکه با توبه ستاند سپرنار کجاست؟
ماه مهمانی خدا آمد …اجابت وبخشش در انتظارمان است، قصه ما امروز زیباتر می شود…
قصه انسان قصه یک دل است و یک نردبان!
قصه بالا رفتن، قصه هزار راه ویک نشانی، قصه پله پله تا ملاقات خدا.
من هنوز اول قصه ام، ایستاده روی اولین پله ،نشانی گم کرده ام ، بادوبال ناتمام ویک آسمان
دلتنگی ؛
خدایا دست دلم را میگیری؟!
حدیث هفته
امام کاظم (علیه السلام):
وچه نیکوست صبروانتظار فرج. مگرنشنیده اید گفتار خداوند متعال را که فرموده « منتظرباشید
که من نیز با شما از منتظرانم».
سلام بر ماه رمضان
” اللهم سلمنا لشهر رمضان وسلمه لنا وتسلمه منا حتی ینقضی شهر رمضان وقد غفرت لنا “
خدایا مارا سالم سازکه ماه رمضان را روزه بداریم وهم از وسوسه ها ما را سالم بدارتا ماه
رمضان بگذرد در حالی که همگی مارا در این ماه آمرزیده ای.
آیا خبر داری که ماهی نو فرا می رسد؟ وآیا میدانی که نو شدن ماه خدا نشانه هایی دارد باید تمام
اعضا وجوارح وقلب تغییر بکند؟ چون ماهی که میاید ماه خداست، ماه توبه ، بخشش ، ماه دعا
وبهار قران است.
خودت را خبر کن وبگو ای نفس(قد دخل شهرالله المعظم) وبعد از آگاهی در عظمتش بکوش
(شهرفضله الله وعززه فلا تهنه).
ماه مبارک، مهمان است، ماهی که فردی مثل پیامبر (صلی الله علیه واله)منادی اوست، حال چه
قسم مهمانداری می کنی؟ باید اورا عزیز بداری، سلامش کنی، اکرامش کنی، روی عبوس به او
نشان ندهی، تاخیر نکنی ، استقبالش کنی.
منظور این است که سلام حقیقی به او بکنی: «السلام علیک یا شهرالله الاکبر ویا عید اولیاء الله »
دراین ماه شب قدر است پس سلام بر تمام این ماه « السلام علیک وعلی لیلة القدر التی هی
خیرمن الف شهر».
در سلام گفتی «عید اولیاء الله » پس تمام این ماه مبارک عید اولیاء خداست نه اینکه تنها عید فطر
،عید باشد.
گفتیم سلام حقیقی به ماه مبارک؛ سلام حقیقی آن است که از دستت سلامت باشد آیا بر شهر
رمضان سلام می کنیم وتعهد می نمایی، که اورا نکشی، دشنامش ندهی؟
یا هیچ عهدی نمی کنی؟ ویا عهدمی کنی ومی شکنی؟
بدان که این ماه ماهی است که درآن نداهاست:
ندای اول از خداوند عالم است: « یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من
قبلکم لعلکم تتقون»
ندای دوم ندای پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)است که خطبه معروف شعبانیه را قرائت فرمود.
حال که خدا وپیامبر تورا صدازده چه جوابی می دهی؟ آیا لبیک می گویی؟ یعنی می گویی که
حاضرم دعوتتان را بپذیرم یا خیرمثل کسانی که در حقشان گفته شد: « وما انت بمسمع من فی
القبور». گوش شنوا نداری .
پس بیا از حالا خودرا برای استقبال از این ماه آماده کنیم وبگوییم لبیک لبیک باجان ودل فرمان
می بریم وسپس بگوییم: « سمعنا واطعنا معترفاً بالتقصیر»
خدایا کاری برای تو نکرده ایم شرمنده ایم وبه گناه خود معترفیم.
خودت راآماده کن، مبادا کاری کنی که از روزه شهرالله ، غیر از تشنگی وگرسنگی برایت
چیزی برایت بماند.
«ماه پاکی است به گناهان آلوده اش مکن»
ولادت خورشید مشهد
لطف خدا به مردم دنیا ارائه شد
یکباره شوره زار زمین باغ لاله شد
پس کوچه های خاکی مشهد پر از شعف
خورشید شهر خامنه 73ساله شد.
نسب آیت الله خامنه ای به حضرت سلطان سید محمد که از سادات حسینی است.وبا چهار واسطه
فرزند امام سجاد (علیه السلام) می شود می رسد.
ایشان به دلیل ظلم وجور عباسیان به مناطق مرکزی ایران وتفرش،آشتیان وفراهان می آیند واز
سوی مردم آن مناطق مورد استقبال قرارمیگیرند،ولی ماموران عباسی در تفرش ایشان را
دستگیر وشهید می کنندوهم اکنون فرار ایشان در میقان اراک قرار دارد.
سید محمدفرزندمحمد تقی، فرزندسید میرزا، فرزندسید میرزا اکبر،فرزند سید فخر الدین از
شجره مبارک حضرت سلطان سید محمد است.که از تقرشبه آذربایجان مسافرت می کنندودر
شهر خامنه 80کیلومتری شمال غربی تبریز-ساکن می شوند.
بعد از وی سید حسین، فرزند محمددر خامنه مشغول هدایت وارشاد مردم می شود والبته به نجف
اشرف سفرمی کنندودر آنجا به درس وبحث اشتغال می ورزن.ایشان جد حاج سید علی خامنه ای
بودند.
سید علی خامنه ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی در 24تیر ماه
سال 1318 شمسی برابر با 1358قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشود.
او دومین پسرخانواده می باشد،زندگی مرحوم سید جواد خامنه ای هم مانند بیشتر روحانیون
ومدرسان علوم دینی ف بسیار ساده:«پدرم روحانی معروفی بود اما خیلی پارسا وگوشه
گیر…»بسیار ساده بود وهمسر وفرزندانش نیز معنای عمیق قناعت وساده زیستی رااز او
یادگرفته بودند وباآن خو داشتند.
آمدآن ختم امم
نیمه ی شعبان گل نرگس شکفت چلچله از شادمانی شب نخفت
آبشار یک لحظه آرام شد ، نریخت
تا که رازش با گل نرگس بگفت
سرو حیران شد از آن فر و جلال
ماه فرو مانده در آن حسن جمال
آسمان از شوق بارش سر گرفت
کوه حیران ماند از آن عرف و کمال
اطلسی در باغچه خندید و شکفت
لحظه ی سبز دعا با غنچه گفت:
هر چه زیبایی خداوند افرید
جملگی در غنچه ی نرگس نهفت.
برگزاری دوره مهارتهای زندگی وازدواج موفق
در تاریخ 13/4/91دوره ی یک روزه به عنوان مهارتهای زندگی وازدواج موفق برای طلاب متاهل ومبلغان مدرسه به همراه همسران ایشان برگزار گردید این دوره با حضور استاد دانشگاه ومشاور محترم استانداری آذربایجان غربی جناب حجه الاسلام دردوجلسه مجزا برگزار شد
درجلسه اول که مشترک بین زوجین بود…(بقیه در ادامه مطلب)
صفحات: 1· 2
دلتنگم آقا
سلام آقا دلم گرفته! کوچه وبازار پرازنام تو شده هرجا پا میگذارم جشنی برپاست اما این جشنها برای من مولا نمیشود
روز جمعه رفتم به سراغ حافظ میدانی چه آمد؟
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور….
نه؛ غم میخورم؛ غم میخورم بخاطر روزهایی که نبودهای تا لحظات تلخ غم را کنارم باشی. غم میخورم به خاطر روزهایی که به یادت نبودهام و با گناه شب شدهاند. همان روزهایی که در تقویم خاطرهها در منجلاب گناه و زشتی با قلم جهل ثبت کردهام.
بهترین روز تنها روز ظهور توست. کی میآید؟ کی میشود که با قلم عقل و راستی بر صفحه دل حک کنم و با صدای بلند فریاد بزنم و به گوش جهانیان برسانم.«بهترین روز ، روز ظهور مولاست»
با تمام جهل و مستی تصمیم گرفتهام دفترچه رزوگار را با پاک کنِ مهر و عطوفت پاک کنم و از اول با نام تو روزگار را آغاز کنم. هنوز در نخستین صفحات آن ماندهام و مطلبی برای نوشتن ندارم. تا پایان نوشتن انتظارت میکشم.
ای منجی عالمیان جهان درانتظار توست.مسافرمن !نیستی تا ببینی مردم روز میلادت چه میکنند!چگونه بغض سنگین خود را در گلو نگه داشته اند وانتظار میکشند بیا تا بعدازاین درکوچه های غریب شهرروز میلادت را بابودنت جشن بگیریم…
میلاد سه نور
الهی! رجب گذشت وما از خود نگذشتیم! الهی تو از ما
بگذر!
فرا رسیدن ماه شعبان واعیادش را بر همه منتظران
عاشق تبریک وتهنیت عرض میکنیم.
هر گل خوشبو که گل یاس نیست
هرچه تلالو کند الماس نیست
ماه زیاد است وبرادر بسیار
هیچ یکی حضرت عباس نیست
سلام اى چارمین نور الهى
کلیم وادى طور الهى
تو آن شاهى که در بزم مناجات
خدا مى کرد با نامت مباهات
تو را سجاده داران مىشناسند
تو را سجده گزاران مىشناسند
حدیث ناب
امام حسین (علیه السلام ): “مَن حاول امراً بمعصیه الله کان افوت لما یرجوا واَ سرعَ لما یحذَر”
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصد برسد،دیرتر به آرزویش می رسد وزودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.
خواهي که ببيني رخ پيغمبر را
بنگر رخ زيباي علي اکبر را
در منطق و خلق و خوي او مي بيني
با ديده ي جان محمدي ديگر را
ميلاد عشق
امشب بهشت و گلشن رضوان مزین است ، امشب رواق منزل جانان مزین است.
امشب عرش وزمین برای جشن ، غرق زیور و جبرئیل درآسمان و زمین در حال صعود و
نزول.
درهای آسمانی گشاده و بر بام عرش، پرچم رحمت در اهتراز.
ملائک کمر به خدمت بسته و در حال آمد ورفت.
شب است و زمین نور باران، گویا خورشید هم منتظر است.
چشم بود و افق بی انتهای آسمان ، گوش بود و نغمه بی پایان ملکوت .
خدایا ارض و سماء را چه شده که اینگونه در هیجانند ؟
بیا دل را به گلستان مدینه ، خانه فاطمه ببریم .
اینجا چه خبر است که همه اهل بیت جمع اند و منتظر؟
احمد و علی (علیهما السلام ) را بنگر که چگونه چشم به فاطمه دوخته اند.
آه گوش کن صدای دلنواز نوزادی را نمی شنوی ؟
آری انتظار به پایان رسید و دومین فرزند علی و فاطمه ( علیهما السلام )، نور چشم پیامبر به دنیا
آمد ، ملائک را ببین که با آب کوثر شستشویش می دهند .
آنطرف را بنگر حوران رضوان ، حریر بهشتی آورده اند تا فرزند فاطمه را با آن بپوشانند.
به راستی کدام دل است که از لبخند چشمان نازنین و نگاه عرشی آن نوزاد ، به تلاطم در نیاید ؟!
نبی کودک را به دامان گرفته ، از عرش ندا می رسد که نامش را” حسین ” بگذار. او را به سینه
می چسباند ومی بوید.
شادی و شعف خانه علی (ع) را پر نموده، ملائک ندا می دهند:
به به ازاین شکوفه باغ محمدی به به ازاین چراغ فروزان احمدی
عزت مومن؟
ميلاد نهمين اختر تابناك امامت وولايت ، جوادالاْئمه (عليه السلام) بر شيعيان جهان مبارك
خوش باش كه قلب شيعه شاد است امشب
كار همه بر وفق مراد است امشب
درهاي بهشت آرزو باز شده ست
جون شام ولادت جواد است امشب
قال الجواد(ع): عزُالمؤمن غناهُ عن الناس عزت مومن در بي نيازي اوست
بحارالانوارـ ج75ـ ص 109
اعتکاف
خداوند میهمانی تدارک دیده،برای همه.شرکت برای عموم آزاد است.هرکه هر گناهی دارد اعم از صغیره وکبیره و…
فرصتی برایش مهیا کرده که بیاید وزار بزند از دست خودش ودلش.
اعتکاف به معنی اعتراف است.روز اول ودوم اگر اعتکاف را ترک کردی جایز است اما روز سوم اگر محل اعتکافت را ترک کردی حرام کرده ای. روز سوم انگار دیگر در آغوش خدایت هستی.روز سوم تو هستی وخدایت و اشکهایت.روز سوم انگار خدا تورا به مباهات تمام نگه داشته اگردوروز در خانه اش ماندی روز سوم مال اویی.
باز پنجره های ملکوت به بهانه ای دیگر گشوده شد چه خداي عاشقي كه گناه مي خرد و بهشت مي فروشد وناز بنده مي كشد!!
اين الرجبيون؟
در صحراي محشر بيرقي افراشته مي شودوهمه مردم از اولين تا آخرين زير لواي آن قرار ميگيرند با اينكه وادي وسيع است اما جاي سوزن انداختن نيست ومردم همانند تير در تركش به سختي در كنار هم قرار ميگيرند(1)
جملگي در انتظار موعد رسيدگي به اعمال بندگان هستندكه ناگهان منادي ندا سر ميدهد (اين الرجبيون)،اهل ماه رجب كجايند؟
جمعي بر مي خيزند كه چهره شان چون ماه تمام درخشان است؛صفوف پريشان ومحير اهل محشر را ميشكافند ودر محضر مالك اين روز مي ايستند.منادا ندا سر ميدهد كه بهشت بر شما گوارا باد وايشان باآرامشي رشك برانگيز به سمت مامنامن الهي حركت ميكنند. زمزمه اي بر مي خيزد كه اينان چه كساني بودند كه اينچنين با احترام از صراط گذشتد؟
يكي از همان سيرتان مي گويد ما رجبيون هستيم،زنان ومرداني كه وقتي ماه رجب با تمام رحمتش بر ما سايه افكندبا روي گشاده به استقبالش رفتيم روزهاي از آن را روزه گرفتيم و شبهايش را به عبادت صاحبش گذرانديم.(2) ما در ماه او كه همان ماه رجب است از بذل مال
دريغ نورزيديم تا براي آخرت خويش توشه اي فرستاده باشيم وخداوند بخشاينده به پاس اين اعمال مرحمتي فرموده كه نه چشمي ديده ونه گوشي شنيده.(3)
دروازه هاي مهر و مهباني باز شده است وسفير مهرباني حضرت حق بشارت مي دهد كه :"ا ي مردم خدا همرابا بركت و رحمت ومغفرت رو به سوي شما آورده و درهاي رحمت در اين ماه گشوده است"،پس كساني كه پس از گشايش در آن را ميبندند چه عذري دارند
1)بحارالانوار،ج7،ص 111
2)ثمرات الحياه،ص 451
3)بحارالانوار ج20
واي بر هتاكان
بیانیه هتک حرمت به حرم مطهر امام هادی (علیه السلام )
در حریمت گر چه گنبدی نیست ، اما اشکواره های شیعیانت حریمت را گنبدی از مروارید می سازد ، مگر جاودانگی به حرم و گنبد و گلدسته است .
صدای یا بن الحسن هر شیعه در سامرا حرمی است با شکوه از جنس دل , که دل و دریا با هم در آنجا می آمیزند . تا ملائکه الله را به وجد آورند و این برای دشمن بد خواه اسلام ناب , تیری است که در جانشان نفوذ می کند و ویرانگر هر چه که بر باطل است می باشد .
مدیر , معاونین , اساتید و طلاب مدرسه علمیه الزهراء ( سلام الله علیها ) میاندوآب این حرمت شکنی خصمانه و ددمنشانه دشمنان قسم خورده اسلام و قرآن را محکوم نموده و آماده هر گونه جان فشانی در جهت دفاع از حریم آسمانی و الهی ائمه اطهار (علیهم السلام ) می باشند
طرح «زمزمه قرآنی» در مدرسه علميه الزهرا(س) اجرا شد
طرح «زمزمه قرآنی» با محوريت سورههای نساء، نور، قمر، تحريم و با حضور 110 نفر از طلاب در مدرسه علميه الزهرا(س) برگزار شد.
اين طرح در رشتههای روخوانی، روانخوانی، تجويد و قرائت قرآن بود.
كلاسهای آموزشی اين طرح در طول ترم و طی شش جلسه به صورت فشرده با حضور «سيدهمرضيه موسوی» از اساتيد قرآن اجرا شد.
يادآور میشود، در پايان اين طرح از شركتكنندگان آزمون به عمل آمد و نمرات به مركز مديريت حوزههای علميه خواهران ارسال شد.