دعاکنید بیاید مسافری که نیامد...
20 دی 1392 توسط پرهیزگار
درد قلبم از نوای نای تو/درد چشمم دوری صهبای تو
تا نشایدعشق خود پنهان کنم/در نهایت قلب من مهبای تو
ای حریم عاقلانت عشق محض/در کمین عارفان شهبای تو
مرده شد روح من از آلودگی/ای که عالم جملگی اهبای تو
قلب عاشق هم چرا محزون بود/تا که باشد حوریان احبای تو
بر دلم دستی و بر چشم، پا بنه/تا شوم بر درگهت محبای تو
شاعر:عظیم اکبری راد