چکیده پایان نامه
پایان نامه خانم آمنه فتحی زاده با عنوان بررسی وارزیابی کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان و مغایرت های آن با شرع مقدس اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با راهنمایی استاد فاطمه پرهیزگار مدیر مدرسه علمیه الزهرا (س) میاندوآب
چکیده : کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان از مهمترین عهدنامه های بین المللی است که در صدد جهانی کردن حقوق زنان براساس آموزه ها و مبانی فرهنگ غرب است .نوشته حاضر ،بر آن است که با تحلیل ونقد این مبانی به بیا ن ناسازگاری ماهوی آنه با مبانی وحیانی دین اسلام وشرع مقدس وقانون اساسی وهمچنین به بررسی وابهامات موجود در کنوانسیون وسیر الحاق ایران پرداخته وبر این نکته تاکید ورزد که نمی توان صرفا با اعمال حق شرط وحق تحفظ وایجاد تغییرات جزئی در کنوانسیون به نتایج ولوازم آن ملتزم شد.
ما در عصری به سر می بریم که غرب در صدد جهانی کردن فرهنگ خود وحاکمیت آن بر همه جوامع است وتلاش گسترده وبرنامه ریزی شده ای را به کار گرفته است تا ارزش ها وملاک های خود را تحت عناوین مختلف برهمه کشورها چیره سازد . یکی از مهمترین وکارآمدترین ابزارهای دستیابی به این هدف ، تدوین کنوانسیون وعهدنامه های بین المللی با توجه به مبانی فرهنگ غرب است . برای پرهیز از اتهام این هدف را از طریق مجامع ونهادهای بین المللی بخصوص سازمان ملل متحد دنبال می کند که متاسفانه تحت نفوذ فرهنگی ،اقتصادی وسیاسی غرب هستند وبیشتر این کنوانسیون ها براساس مبانی فرهنگ غرب تنظیم شده اند مبانی فرهنگ اسلامی ناسازگارند. در کشورهای اسلامی ، تلاش گسترده ای برای تطبیق آنها با فرهنگ دینی حاکم بر ملت های مسلمان صورت می گیرد ف ولی چون این کار بدون توجه به ناسازگاری بنیادین مبانی و پیشرفتهای آموزه های غربی با تعالیم دین اسلام انجام می گیرد ، غالبا منفعلانه توجیه گرایانه است.
نمی توان آموزه هایی را که با توجه به مبانی فرهنگ غرب شکل گرفته اند ، با آموزه هایی الهی ووحیانی دین اسلام تطبیق داد . زیرا آن مبانی وپیش فرض ها نتایج خاص خود را در پی دارند (کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان ) یکی از مهمترین کنوانسیون هایی است که با رویکرد پیش گفته تدوین شده وکشورهای زیادی به عضویت آن در آمده اند غرب می کوشد از طریق همین کنوانسیون فرهنگ ونگاه خود به زن را به دیگر کشورها نیز صادر نماید. به همین دلیل تلاش فراوانی در جهانی کردن آن دارد . پیام اصلی این کنوانسیون ، یکسان سازی و برقراری تشابه کامل بین حقوق زن ومرد ورفع هر گونه تبعیض براساس جنسیت است .
در حال حاضر ، با توجه به الحاق بسیاری از کشورهای جهان به این کنوانسیون ، در کشور ما نیز این دیدگاه وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران باید همانند برخی کشورهای اسلامی با اعمال حق شرط به آن ملحق شود ،تا هم از مزایای آن استفاده نمودهواز این رهگذر بتواند دیدگاههای خود را اعلام کند تا تاثیر مثبتی برروند تصویب هر کنوانسیونی راجع به حقوق زنان بگذارد وهم با اعمال حق شرط از مبانی دینی خود دفاع نماید واز اجرای آن دسته از مواد کنوانسیون که در تعارض با تعلیمات وحیانی دین اسلام وقانون اساسی است خودداری کند ولی سوال این است که آیا می توان بین مبانی این کنوانسیون ها که همان بن مایه های فرهنگ غرب است ،با مبانی وزیر ساخت های تعالیم اسلامی جمع نمود ؟ آیا می توان صرفا با حق شرط کنوانسیون را پذیرفت وآن را با نگاه اسلام به انسان وجهان تطبیق داد؟ بخصوص که ماده 28 کنوانسیون منافات داشته باشد ، قابل پذیرش نیست.
همچنین برفرض آن که اعمال تحفظات ناسازگار با ماهیت واهداف کنوانسیون جایز باشد ، آیا با توجه به اختلاف ماهوی وجوهری مبانی آن با مبانی وحیاتی ما وقانون اساسی کشور ، کشورهای اسلامی می توانند به آن ملحق شوند یا خیر؟
اعتقاد ما بر این است کا پرداختن به مبانی نظام حقوقی غرب ، بخصوص معاهدات وکنوانسیون های بین المللی ، بایسته ترین کاری است که می باید توسط اندیشمندان مسلمان صورت بگیرد . در راستای همین احساس نیاز ، در این تحقیق پایانی به بررسی مبانی کنوانسیون ومغایرت های آن با شرع مقدس وقانون اسلامی پرداخته تا شاید از این طریق ، بسیاری از پرسش ها وابهام ها پاسخ شایسته خود را بیابیم.