خداحافظی یک معتکف
زیر این سقف یه ارامشی هست که هیچ جای دنیا نمیشه تجربه کرد مهمون کسی هستی که ………خداست
امشب مثل همه ی شبها نیست.یه بنده ی خدا به دنیا می اید که خدا به خاطرش مهمونی گرفته.همه بنده هاش هم دعوتن خوب،بد ،زشت.
سه روز و سه شب به خاطر عزیز کرده اش به بنده هاش فرصت داده. در خونشو باز گذاشته که بنده هاش بیان و ازش حاجت بخوان.بیان و روی سیاهشونو بخاطر علی،خدا سفید کنه.
این صاحبخونه ی مهربون اینقدر با سخاوته اینقدر مهربونه که من مطمئنم اگر من قطره ی اشکی از چشام بیاد .قبل من گریه کرده …
چقدر عاشقه این خدا…. چقدر ناسپاسم منه بنده…..
کاش تا دیر نشده بفهمم چه کسی بالای سرمونه
میفهمیدم وقتی تمام درهاشو بسته به روم.از سر مهربونیه از سر عشققه اون میدونه بیرون طوفانه نمیخواد آسیب ببینیم نمیخواد بشکنیم….
تو این سه روز عین یه پروانه پرورش میده توی دستهای خودش…عاشقانه
موقع پرواز با کلی گریه راهیت میکنه که شاید یه روزی مشت خدا رو یادت بیاد و برگردی حتی شده برای چند ثانیه…..
برگردی به سمتش واون بدونه که به یاد مهرش بودی که برگشتی نه وقتی که بالت شکست یا ازروی خستگی بیای یابرای شکایت
با اینکه میدونستم فقط مهمون سه روزه ی خدام ولی به این شب که رسیدم به این لحظه که رسیدم دلم نمیخواد سحر بشه دلم نمیخواد خدا که درهای خودشو بسته تا بیرون نرم فردا در رو باز کنن و بگن برید
خدا بگه برید در امان من ………دوباره زندگی کنید
کاش این درها وقتی باز میشن یه ندا…….یه حس ……. یه چیزی ته دلمو بلرزونه
که برو من بخشیدمت
برو ولی برگرد
برو ولی فراموشم نکن
کاش وقتی دم در با چشای گریون میرم یه لحظه برگردمو ببینم نگرانمه ببینم خوشحاله
می رم ولی خدا جونم تورو به خودت قسم……این نگاه نگرون این نگاه عاشقتو ازم نگیر
میرم ولی با علی عهد بستم به علی قول دادم که کاری نکنم که دلت بگیره
پای رفتن ندارم دلم میلرزه تیک تاک ساعت عذابم میده وقتی فکر فردارو میکنم که باید برم برم و غرق در زندگی بشم برم و خدایی نکرده تورو و عهدهایی که بستمو فراموش کنم
“دلم گرم خداییست… که با دستان من گندم برای یا کریم خانه میریزد.چه بخشنده خدای عاشقی دارم .که میخواند مرا با انکه میداند گنه کارم
دلم گرم است و میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم”
دلم گرم اینه که تو خدای من حتی صدای ماهی هارو میشنوی پس صدای من رو هم شنیدی
چیزی ازت نمیخوام که ازت برنیاد یعنی کاری نیست که نتونی انجام بدی
من فقط یه خواسته دارم
خدایا تنهایم نگذار
می رم ولی برمی گردم=== بنده ات مریم توحیدی