مدرسه علميه الزهرا مياندوآب

اللم عجل لولیک الفرج
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نمازی آسان با فضیلتی شگرف(یکشنبه ذی القعده)

23 شهریور 1393 توسط پرهیزگار

آيا مي خواهيم توبه اي مقبول داشته باشيم؟
آيا مي خواهيم گناهانمان آمرزيده شود ؟
آيا مي خواهيم طلبكاران ما در روز قيامت از ما راضى شوند ؟
آيا مي خواهيم با ايمان بميريم ؟
آيا مي خواهيم هنگام مرگ ،دينمان گرفته نشود ؟
آيا مي خواهيم قبرمان گشاده و نورانى گردد ؟
آيا مي خواهيم والدينمان از ما راضى گردند ؟
آيا مي خواهيم مغفرت شامل حال والدين ما گردد؟
آيا مي خواهيم ذريه و نسل ما آمرزيده گردند ؟
آيا مي خواهيم توسعه رزق پيدا كنيم ؟
آيا مي خواهيم ملك الموت با ما در وقت مردن مدارا كند و به آسانى جان ما بيرون آيد؟
تمام اينها از فضايل نماز يكشنبه ي ذي القعده است
و كيفيت آن چنان است كه در روز يكشنبه غسل كند و وضو بگيرد و چهار ركعت نماز گزارد ( 2 نماز دو ركعتي)در هر ركعت حمد يك مرتبه و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سه مرتبه و معوذتين (سوره ي ناس و فلق )يك مرتبه و بعد از اتمام چهار ركعت هفتاد مرتبه استغفار كند و بعد يك مرتبه بگويد لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ و بعد از آن بگويد يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ
منبع : مفاتيح الجنان ،اعمال ماه ذي القعد

 نظر دهید »

جوان در آیینه ی روایات

19 خرداد 1393 توسط پرهیزگار

رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم): اوصيكم بالشبان خيرا فانهم ارق افئده ان الله بعثنى بشيرا ونذيرا فحالفنى الشبان و خالفنى الشيوخ ثم قرا «فطال عليهم الامد فقست‏قلوبهم‏». (1)
به شما درباره جوانان به نيكى سفارش مى‏كنم كه آن‏ها دلى رقيق تر وقلبى ‏فضيلت پذيرتر دارند. خداوند مرا به پيامبرى برانگيخت تا مردم را به رحمت ‏الهى‏ بشارت دهم و از عذابش بترسانم جوانان سخنانم را پذيرفتند و با من پيمان‏ محبت ‏بستند ولى پيران از قبول دعوتم سر باز زدند و به مخالفتم برخاستند.سپس ‏به اين آيه اشاره فرمود كه دوره‏اى طولانى بر آن‏ها گذشت و دلهايشان زنگ قساوت ‏گرفت.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم): « الشاب الجواد الزاهد هو احب الى الله من الشيخ البخيل‏العابد». (2)
جوان بخشنده زاهد نزد خداوند محبوب‏تر از پيرمرد عابدى است كه بخل بورزد.
امام على(علیه السلام): «اهجروا الشهوات فانها تقودكم الى ركوب الذنوب والتهجم على‏السيئات‏». (3)
از تمايلات ناروا اعراض كنيد (شهوات نفسانى را ترك گوييد) كه شما را به وادى ‏گناهكارى مى ‏كشاند و غافلگيرانه شما را در آغوش سيئات مى ‏افكند.
امام على(علیه السلام):(لاتقسروا اولادكم على آدابكم فانهم مخلوقون لزمان غير زمانكم). (4)
آداب و رسوم زمان خودتان را با زور به فرزندان خويش تحميل نكنيد، زيرا آنان‏براى زمانى غير از زمان شما آفريده شده‏اند.
امام على(علیه السلام): «لاتترك الاجتهاد فى اصلاح نفسك فانه لايعينك عليها الا الجد». (5)
هرگز از مجاهده و كوشش در اصلاح خويش باز نايست زيرا چيزى جز سعى و كوشش تو رادر اين كار يارى نخواهد كرد.
امام على(علیه السلام): «اياك و صحبه من الهاك و اغراك فانه يخذلك و يوبقك‏». (6)
بپرهيز از رفاقت‏با كسى كه اغفالت مى‏كند و فريبت مى‏دهد كه سرانجام مايه خوارى‏و هلاكت‏خواهد بود.
امام على(علیه السلام): «اقمعوا هذه النفوس فانها طلقه ان تطيعوها تنزع بكم‏الى شر غايه‏». (7)
اين نفوس سركش را مقهور كنيد كه خودسر و بى‏قيدند. اگر خواسته‏هاى آن‏هارا پيروى نماييد سرانجام شما را در بدترين پرتگاه مى‏افكنند.
امام على(علیه السلام): «غلبه الشهوه تبطل العصمه و تورد الهلك‏». (8)
غلبه و فرمانروايى شهوت، مصونيت اخلاقى را از بين مى‏برد و آدمى را به وادى‏هلاكت مى‏رساند.
امام على(علیه السلام): «اولى الاشياء ان يتعلمها الاحداث الاشياء التى اذا صاروا رجالااحتاجوا اليها». (9)
بهترين چيزى كه شايسته است جوانان ياد گيرند چيزهايى است كه در بزرگسالى موردنيازشان است.
امام صادق(علیه السلام): «يا معشر الاحداث اتقوا الله و لاتسالوا الروساء، دعوهم حتى‏يصيروا اذنابا». (10)
ابان بن تغلب گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم مى‏فرمود: اى گروه‏جوانان از خدا بترسيد و گرد فرمانروايان ستم‏كار نگرديد، آنان را ترك كنيد تااز مقام بزرگى تنزل كنند و دنباله‏روى جامعه باشند.
امام جواد(علیه السلام): «اياك و مصاحبه الشرير فانه كالسيف يحسن منظره و يقبح‏اثره‏». (11)
از رفاقت‏با شرور بپرهيز كه مانند شمشير، ظاهرى خوب و اثرى بد دارد.
امام جواد(علیه السلام): «راكب الشهوات لاتقال عثرته‏». (12)
كسى كه بر مركب شهوات خويش سوار است (و خودسرانه مى‏تازد) هرگز از لغزش و سقوطرهايى نخواهد داشت.
على عليه‏السلام:
«من نصب نفسه للناس اماما فعليه ان يبدء بتعليم نفسه قبل تعليم غيره وليكن‏تاديبه بسيرته تاديبه بلسانه، و معلم نفسه و مودبها احق بالاجلال من معلم الناس‏و مودبهم‏» (13)
كسى كه خود را پيشواى مردم قرار دهد بايد قبل از آموزش ديگران به آموزش خودبپردازد و بيش از آن كه به زبان آموزش دهد با سيرت و رفتار آموزش دهد، آن كه‏به آموزش و پرورش خويشتن بپردازد بيشتر سزاوار ستايش است تا آن كه به آموزش وپرورش ديگران مى‏پردازد…..
پی‏نوشت‏ها:
1) كتاب شباب قريش، ص‏1.
2) تاريخ يعقوبى، ج‏2، ص‏97.
3) غرر الحكم، ص‏132.
4) نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج‏20، كلمه‏102، ص‏267.
5) غرر الحكم، ص‏818.
6) همان، ص‏152.
7) همان، ص‏138.
8) همان، ص‏507.
9) شرح ابن ابى الحديد، ج‏20، كلمه‏817، ص‏333.
10) تفسير برهان، ص‏412.
11) بحارالانوار، ج‏17، ص‏214.
12) همان، ج‏17، ص‏214.
13) وسايل الشيعه، ج 11، ص 419)

منبع: ماهنامه پاسدار اسلام


 نظر دهید »

سفرمعنوی

25 فروردین 1393 توسط پرهیزگار

 

عرفا سفر درونی(انفسی) را، به سفر بیرونی و صوری تشبیه کرده‌اند براساس این تشبیه مراحل یک سفر معنوی چنین است:
1- مبدء: جهل و نقصان طبیعی است که با آن به دنیا آمده‌ایم.
2- مقصد و معرفت به آن: رسیدن به فوق همه کمالات یعنی وصول به حق است. «وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى»و «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ». امام صادق (ع) می‌فرماید: کسی که از روی بصیرت مسیرش را طی نکند باهرگامش، بیشتر از مقصدش دور می‌شود؛ « الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطّرِيقِ لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السّيْرِ إِلّا بُعْداً »
3- راه شناسی: مراتب کمالات علمی وعملی است که روح مرحله به مرحله ان را طی می‌کند.
4- منازل سفر: اخلاق پسندید است که مقامات روح آن‌ها را گام به گام در یک روند صعودی طی می‌کند.منزل اول آگاهی و منزل آخر، توحید است.
5- سعی در پیمودن راه: با مجاهده، ریاضت، و تحمل تکالیف و محاسبه و مراقبه لحظه به لحظه حاصل می‌شود.
گرچه وصلش نه به کوشش می‌دهند *** آن قدر ای دل، که توانی بکوش
6- توشه راه: زاد این راه تقوی، و علم و معرفت مترتب برآن است. در سفر صوری به قدرت بدن نیازمندیم و در سفر معنوی به قوت روح؛ « تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوی.»
7- مَرکب: تحصیل معاش برای کسب انرژی لازم جهت سلوک به قدر ضرورت نه بیشتر.
8- همسفر: علما، عابدان همسفران این مسیرند. آن‌ها مدد کار ما هستند. همسفران همدیگر را به پیشرفت ترغیب می‌کنند، همه دیگر را به عیوب و موانع رشدشان آگاه می‌کنند.
9- راهنما و راهنما شناسی: پیغمبر (ص) و ائمه معصومین (ع) و سنن و آداب آن‌ها جهت روشن ساختن مصالح و مفاسد. راهنماها خود مسیر را رفته‌اند و امت خود را به پيروي از خویش خوانده‌اند،« لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» و «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ. »
واصلان، سالکان را به پیشی گرفتن از همدیگر تشویق می‌کنند و می‌گویند اگرچه رسیدن به حق، هدف نهایی سالک است اما آن‌ها مرگ در این راه را شهادت می‌دانند.« مَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلی اللّهِ ».
اگر در راه او مردی شهیدی*** وگر بُردی سَبَق، زین العبیدی
اگربه مقصود رسیدی زهی سعادت*** وگر در راه مردی زهی شهادت
10- مانع شناسی: همانگونه که در سفر صوری ممکن است با موانع فکری، طبیعی و انسانی روبه رو شویم در سفر معنوی نیز آشنایی با موانع ضرورت دارد. موانع دو نوع است:
10-1- موانع نظری: این موانع عبارتنداز:
الف)وسوسه عملی؛ این‌جا موهوم و متخیّل، معقول جلوه می‌کند.
ب)پندارگرایی ؛ فرد خود را غایب ازمحضر خدا می‌داند.
ج)عقل متعارف؛که معاش اندیش صرف است نه معاد اندیش.
10-2- موانع عملی: این موانع شامل هوس مداری، خودبینی، کمینگاه‌های شیطان و بازیگری ودنیا گرایی است
11- مانع زدایی: بزرگان اخلاق و عرفان برای رفع و دفع موانع مراحل مختلفی بیان کرده‌اند. به عنوان نمونه، برخی این مراحل را شامل توبه، زهد، ریاضت، و مراقبه و محاسبه می دانند.
12- ارمغان و سوغات: آداب وسنن که در ابتدا بع عنوان «زادالمسافر» مطرح است، نتیجه ره آورد سالکان واصل است که به مقصد رسیده‌اند. بهترین ارمغانی که سالکان این راه آورده‌اند این است که«نشانه» هر منزلی را به خوبی ارائه داده‌اند، مثل کوه نوردی که از راه سخت می‌رود و برای دیگران علامت می گذارد.[1]


پی نوشت :
1- پايان تهيه و ساخت آزمون هدف در زندگي با تكيه بر اسلام، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره).

 نظر دهید »

.

16 فروردین 1393 توسط پرهیزگار

امام صادق علیه السلام می‌فرمایند:

1ـ در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ» (آل‌عمران/173) پناه نمی‌برد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: «پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.»

2ـ در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ‏ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء/87) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می‌بخشیم.»

3ـ در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «اُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ» (غافر/44) پناه نمی‌برد. زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.»

4ـ در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیبایی‌های دنیاست چگونه به ذکر «ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» (کهف/39) پناه نمی‌برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمت‌های دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمت‌ها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می‌دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»


منبع: بحارالانوار، ج90، ص184 و 185، به نقل از کتاب خصال شیخ صدوق

 نظر دهید »

هرکس وی را زیارت کند پاداشش بهشت است....

20 بهمن 1392 توسط پرهیزگار

عنایت حضرت به زوّار مرقدش

آقای شیخ عبدالله موسیانی از حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی نقل کردند:

«شب زمستانی بود که من دچار بی خوابی شدم; خواستم حرم بروم; دیدم بی موقع است;
آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد، خواب نمانم
در عالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد .

قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی کنم .
او به من فرمود: «سید شهاب! بلند شو و به حرم برو، عده ای از زوار من پشت در حرم از سرما هلاک می شوند، آنها را نجات بده .»

ایشان می فرماید: «من به طرف حرم راه افتادم; دیدم پشت در شمالی حرم (طرف میدان آستانه) عده ای زوار اهل پاکستان یا هندوستان (با آن لباسهای مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در حرم دارند به خود می لرزند

در را زدم، حاج آقا حبیب - که جزو خدام حرم بود - با اصرار من در را باز کرد; من از مقابل (جلو) و آنها هم پشت سر من وارد حرم شدند و در کنار ضریح آن حضرت به زیارت و عرض ادب پرداختند; من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجد وضو ساختم . (1)

پی نوشت:
1- فروغی از کوثر، نشر زائر، ص 58-59

کلیک کنید گوش جان بسپارید التماس دعا…

 نظر دهید »

دلایل نابودی گناهان توسط بیماری چیست؟

22 دی 1392 توسط پرهیزگار

 

همه ما تجربه بیماری را داریم. برخی بیماری ها به سرعت بهبود می یابند و برخی مدتها انسان را آزار می دهند و برخی ممکن است منجر به مرگ شوند، اما آنچه که در هر نوع بیماری مهم است میزان صبر ما در برابر آن است و اینکه دنیا را سرمنزل مقصود خود ندانیم و باور داشته باشیم زندگی واقعی و جاودانه ما بعد از مرگ تازه آغاز می شود در اینصورت تلخی بیماریها مثل تلخی دارو قابل تحمل می شود.
خدای ما حکیم و مهربان است و صحت بدن ما به دست اوست پس حتماً مریضی ما اتفاقی عارض نشده بلکه اسراری در آن نهفته است.
امّا این كه بیمارى، گناهان را از بین مى ‏برد به دو جهت است:
1- براستى نیروى شهوت و غضب بیمار، كه ریشه تمام گناهان و مفاسد است. شكسته و سست مى‏ شود.
2- اقتضاى بیمارى این است كه انسان، در آن حال، با توبه و پشیمانى از گناه به طرف پروردگارش باز مى‏ گردد و تصمیم بر ترك آن قبیل كارها مى‏ گیرد.
همان طورى كه خداى تعالى فرموده است: “وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ یَدْعُنا إِلى‏ ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفینَ ما كانُوا یَعْمَلُون؛
هنگامى كه به انسان زیان(و ناراحتى) رسد، ما را(در هر حال:) در حالى كه به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، مى‏ خواند؛ امّا هنگامى كه ناراحتى را از او برطرف ساختیم، چنان مى‏ رود كه گویى هرگز ما را براى حل مشكلى كه به او رسیده بود، نخوانده است! این گونه براى اسرافكاران، اعمالشان زینت داده شده است (كه زشتى این عمل را درك نمى‏ كنند)!"‏(3).
به این ترتیب آن گناهانى كه در حقیقت نفس جایگزین نشده ‏اند، بزودى از بین مى‏ روند، و گناهانى كه به صورت ملكه در آمده ‏اند، بسا كه در طول‏ بیمارى، با ادامه پشیمانى و بازگشت به جانب خدا، برطرف مى‏ گردند. امام (علیه السلام) كلمه حطّ: نابودى را براى نابودى گنا هان استعاره آورده از باب تشبیه(در قدرت نابودسازى و زدودن) به محو كردن اوراق كتاب.
آن گاه امام (علیه السلام) با عبارت: انّ اللّه… بر این نكته توجه داده است كه هرگاه بنده خدا رنج بیمارى خود را به حساب خدا بگذارد، این خود، زمینه رسیدن اجر و پاداش بر او شده و باعث ورود او به بهشت مى‏ گردد. و از بین بردن ملكاتى كه با قصد قربت به خدا همراه اند نیز وارد در این قسمت اند.

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: “إِنَّ فِی الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً لَا یَبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِالِابْتِلَاءِ فِی جَسَدِه"(4) در بهشت جایگاهی هست که هیچ بنده ای به آن نمی رسد مگر در اثر مبتلا شدن بدنش (به بیماری).
بدیهی است کسی به چنین جایگاهی می رسد که در بیماری خود صبر کرده باشد و زبان به کفران نعمت نگشوده باشد زیرا طبق همین کلام امیرالمومنین (علیه السلام) که مورد بحث ماست خود بیماری فی نفسه اجر و ثوابی ندارد بلکه صبر در بیماری اجر دارد.
پس بسیار مهم است که در هنگام مواجهه با مریضی ها مأیوس نشویم بلکه با یاد خدا و توبه و صبر سعادت ابدی را برای خود رقم بزنیم.
نکته دیگر اینکه درست است که بیماریهای ما می توانند برای ما خیر باشند اما این دلیل نمی شود کسی از خدا سلامتی نخواهد یا طلب بیماری کند، زیرا پروردگار ما کریم است و به هر که بخواهد بدون حساب بالاترین اجر و پاداش را می دهد. پس باید به فضل خدا امید داشت و از او خواست خیر دنیا و آخرت را برای ما جمع کند منتها اگر خواست خدا این بود که ما بیمار شویم باید تسلیم خواست او باشیم و راضی به رضای او. و الا رسم بندگی را به جا نیاورده ایم!
آنچه از کلام امام علی(علیه السلام) می رسد اینست که بیمار به جهت صبر بر درد و توکل برخداوند، گناهانش آمرزیده می شود؛ وگرنه خود بیماری فی نفسه اجر و پاداشی در پی ندارد.
—————————————
پی نوشتها:
1ـ نهج البلاغه، حکمت 42.
2ـ نور الثقلین، ج4، ص56.
3ـ یونس/12.
4ـ وسائل ‏الشیعة، ج 3، ص 258

 نظر دهید »

کتاب قلب

06 آذر 1392 توسط پرهیزگار

قال مولی الموحدین علی علیه السلام: القلب مصحف البصر« قلب انسان کتاب چشم است» پس باید مواظب باشیم چشمانمان را از چه صحنه هایی پر می کنیم کتاب دلمان با انچه چشم می بیندنوشته می شودوممکن است انسان یک صحنه را یک لحظه ببیند واثرآن تا آخرعمر بماند….(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد20 صفحه46)

رو بـه قـبلـه مـی نـشـیـنـم.
خـسـتـه بـا حـالـی عـجـیـب از تـه دل مـی گویــــم.

 

اَنـتَ فـی قَـلـبی عَـزیـز

 نظر دهید »

فکر خوب

26 آبان 1392 توسط پرهیزگار

قال علی علیه السلام: فکرخوب  موجب ← گفتارخوب← رفتار خوب ← عادت خوب ← شکوفایی استعداد ← هویت فرد← وسرنوشت خوب می شود.

 نظر دهید »

باتوگویم که چیست غایت حلم؟

25 آبان 1392 توسط پرهیزگار

قال علی علیه السلام:اول عوض الحلیم من حلمه ان الناس انصاره علی الجاهل « اول پاداشی که شخص بردبار از صبروحلمش دریافت میکند این است که مردم اورا درمقابل انسان جاهل یاری می کنند» شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید  جلد 19 صفحه 26 ؛صبر وبردباری  ازچنان اهمیتی برخوردار است که رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید کادالحلیم ان یکون نبیا… .

باتوگویم که چیست غایت حلم                هرکه زهرت دهد شکر بخشش

کم مباش از درخت سایه فکن                 هرکه سنگت زند ثمر بخشش

التماس دعا

 

 نظر دهید »

غفلت نکنیم

18 آبان 1392 توسط پرهیزگار

قال امیرالمومنین علی علیه السلام :ازهد فی الدنیایبصرک الله عوراتها ولاتغفل فلست بمغفول عنک ترجمه«دردنیا به کمترین چیز قناعت کن خدا زشتیهای آنرا به تو نشان می دهد وغفلت نکن که ازتوغافل نیستند» شرح نهج بلاغه ابن ابی الحدید ج19 ص339

بفرمایید می ارزد بخاطراین دنیای ناچیز سربه  هرکس وناکس ودشمن خم  بکنیم؟

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخبار
  • دل نوشته های طلاب
  • درمحضربزرگان
  • سربازنمونه
  • دستورالعمل های مجرب
  • سنگر
  • طب سنتی
  • مهارتهای زندگی
  • مناسبتها
  • اهل بیت
  • ولایت فقیه
  • احادیث
  • شهدا
  • شهدا
  • احادیث
  • پایان نامه ها
  • بسیج طلاب
  • بسیج طلاب
  • دعا
  • دعا
  • دعا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

لوگوی ما



ثانيه هاي انتظار

log

لینکها

آماربازدید

کد آمارگیر

درمحضر نور

دریافت کد ابزار آنلاین
بلاگ گروه مترجمین ایران زمین

روز شمار محرم

ابزار پرش به بالا
کدهای عکس و تصویر
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس