مکتب عشق(حوزه)
یابن الحسن ای گل زهرا از آن زمان که در مکتب عشق تو (حوزه) گام نهادم آنجا که با نام پر برکت مادرت زهرای اطهر عطر آگین گشته دلم در حال وهوای دیگری است . خدا را چگونه شکر کنم براین منت که بر من نهاد.
خدا یا تو مرا به جایی کشاندی که گویی سالها یه دنبال آن گشته ولی نیافته بودم واین دست تقدیر بود که مرا به اینجا کشانید وچگونه وصف کنم جایی را که از حد بیرون است.
دانستم افرادی که در این مکان (حوزه) علم می آموزند عنوان سربازی تورا دارند از خود می پرسم یک سرباز وظیفه شناس و متعهد چه مسولیتی دارد و چه باید بکند . تا چنین عنوانی برای او شایسته یاشد.
ای پنهان از چشمها و پیدا در دیده مومنان ،اگر هرکس در این مکان درس بخواند سرباز تو است پس سربازانت از حد گذشته اند. چرا ظهورت را به تاخیر می اندازی؟ چرا چشم دوستدارانت را به جمال دلربایت روشن نمی نمایی؟ چرا منتظران چشم به راه را از انتظار در نمی آوری؟
ومی یابم آنچه که از خود پرسیده بودم .آری سرباز تو بودن لیاقت می خواهد وشاستگی می طلبدو مسئولیتی بس سنگین است.
محصلین حوزه تنها نام وعنوانی را به دوش می کشند در حالی که تو اگر اندکی یار ویاور مخلص داشتی حتما طلوع می کردی ،همچون خورشیدی که سپیده دمان می دمد و جهان را نورانی می کند .
ما همچون کشتی هایی در گل مانده منتظر نجاتیم وبه دنبال ساحلی امن می گردیم .
مادر انتظار توائیم وتودر انتظار اذن خداوند.
اللهم عجل لولیک الفرج
آغاز امامت امام مهدی (عج)
نهم ربیع الاول روز تجلی حاکمیت مستضعفان برجهان وروز نوید دهنده شکست نمرودیان وروز شادی شیعیان در تاجگذاری امام زمان (عج) مبارک باد.
بیاییم برای تعجیل درفرج آقامون دعا نه ،گناه نکنیم
مراسم شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در مدرسه علمیه الزهرا(س) میاندوآب
مراسم شهادت امام حسن عسکری علیه السلامدر مدرسه علمیه الزهرا(س) میاندوآب
به مناسبت شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام مراسم بزرگداشت آن امام همام توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا(س) با حضور طلاب در تاریخ 93/10/10 برگزار شد . سخنران مراسم مدیر مدرسه خانم فاطمه پرهیزگار ،ضمن عرض تسلیت شهادت امام حسن عسکری علیه السلام وتبریک فرا رسیدن آغاز امامت وولایت امام زمان (عج) و همچنین تقدیر وتشکر از حضور پرشکوه طلاب در حماسه 9 دی ،به حدیثی از امام حسن عسکری علیه السلام اشاره کردند که امام عله السلام می فرمایند: چه زشت است برای مومن دلبستگی به چیزی که او را خوار می کند سپس توضیحی مختصر در مورد حدیث داده وآن را با شرایط کنونی تطبیق داده وفرمودند: اگر کسی بصیرت داشته باشد دیگر به چیزی یا افرادی که با دستورات دین مبین اسلام مغایرت دارد دلبستگی پیدا نمی کند سپس ضمن اشاره مختصری به نحوه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ، نماز گزاردن امام زمان (عج) بر پیکر پدر بزرگوارشان ، خیانتهای جعفر کذاب و…تبیین نموده افزودند این مساله بیانگر این است که دشمن حتی به نزدیکان و بستگان وخویشان امت اسلام به جهت نفوذ طمع دارد .لذا بصیرت مورد تاکید تعالیم دین ومقام معظم رهبری برای همه امت خاصه طلاب عزیز می باشد.
همایش میثاق با ولایت در مدرسه علمیه الزهرا(س) میاندوآب
همایش میثاق با ولایت در مدرسه علمیه الزهرا(س) میاندوآب به مناسبت بزرگداشت حماسه 9 دی
در مورخه 93/10/9 همایش طلاب ومبلغان مدرسه علمیه الزهرا(س) میاندوآب با سخنرانی مسئول سیاسی سپاه تهران بزرگ جناب آقای دکتر رحیم نظری از ساعت 9 صبح در نماز خانه مدرسه علمیه برگزار گردید . ایشان ابتدا به مقدمه ای تاریخی از وقایع انقلاب که منجر به فتنه 88 وحماسه 9 دی شد اشاره کرده وفرمودند امروز اینجا جمع شده ایم تا گرامی بداریم اوج بصیرت دینی وسیاسی ملت ایران را ، زیرا مردم در آن روز بزرگ در صحنه حضور پیدا کرده و وفاداری خود را به امام راحا (ره) و نظام وانقلاب و رهبرشان نشان دادند چنانچه اگر حماسه 9 دی نبود امروز شاید در جای دیگری بودیم و سرنوشت کشورهایی مثل عراق ویمن و… را داشتیم اگر رهبری پیامبرگونه مقام معظم رهبری نبود ، اگر حضور به موقع مردم در صحنه نبود شاید امروز بجای زن وبچه مردم عراق وپاکستان و افغانستان وسوریه ناموس وحیثیت ما بود که لگدمال می شد. هم بی نظیر بود تحلیل وروشنگری های مقام معظم رهبری وهم حضور مردم ،زیرا اگر مردم ورهبری کنار یکدیگر نبودند کاری از پیش نمی بردند. چنان چه امام علی علیه السلام می فرمایند: اگر ملتی با رهبرشان هماهنگ نباشند ولو بهترین رهبر دنیا باشد زمین گیر می شود. ایشان همچنین به دوران قبل وبعد از انقلاب وجنگ تحمیلی علیه ایران و… اشاره کردند که دشمنان قسم خورده کشور دست به تحریم ها ، کودتاها ، حمایت از ضد انقلابها ، راه انداختن جنگ هشت ساله وزدند اما شکست خورده وکاری از پیش نبردند سپس روش مبارزه با جمهوری اسلامی ایران وراه براندازی آنرا عوض کرده وجنگ نرم را آغاز کردند، براندازی در سکوت بدون اینکه کسی متوجه شود، پوچ کردن محتوای جمهوری اسلامی ایران از درون ، انقلاب مخملی ،کودتای دموکراسی وکودتای مخملی و… بهترین راه برای کودتای مخملی انتخابات بود ومردم هم در انتخابات بی تقصیرند زیرا کسانی که به آنها صلاحیت داده شده از اسطوره ها بودند باید بعد از انتخابات دید که چه کسانی از آنها حمایت کردند زیرا رقابت بین کاندیداها وطرفدارانشان هست ومردم برای سهیم شدن در قدرت تلاش می کنند ودشمن برای تک تک ملت ایران برنامه ریزی می کند . پس اگر به حماسه 9دی به عنوان یک نماد و الگوی بصیرتی نگاه نکنیم وبه فراموشی سپرده شود متضرر خواهیم شدهنوز که از فتنه 88 چندین سال می گذرد آثارش به جای مانده ودود می کند واگر مواظبت نکنیمآتش زیر خاکستری که از این مرحله مانده بروز پیدا کرده و عده ای را با خودش خواهد برد. بعد ایشان خطاب به طلاب حاضر در جلسه فرمودند: طلاب که وظیفه هدایتگری مردم وجامعه را برعهده دارند باید این جریانات را به خوبی تبیین ومسائل پشت پرده را بازگو کنند،علاقه مردم را به رهبری وارکان انقلاب مستحکم کنند تا جامعه در آینده گرفتار اتفاقات ناگواری نشود. واز فتنه ها هم نباید ترسید زیرا فتنه ها در همه زمانها بوده وخواهند بود اگرچه خسارت وارد می کنند . سپس بعد از اتمام سخنرانی طلاب به صورت نمادین به طرف مصلای نمازجمعه حرکت کرده تا از برنامه عمومی سطح شهر استفاده کنند.
جلسه توجیهی به مناسبت 9 دی
جلسه توجیهی به مناسبت 9دی
مورخه 93/10/7 جلسه توجیهی وسخنرانی توسط حاج خانم پرهیزگار با حضور طلاب از ساعت12 در نمازخانه مدرسه تشکیل شد.این جلسه که به مناسبت فرا رسیدن حماسه 9 دی تشکیال گردید ایشان ضمن تبریک فرا رسیدن این روز بزرگ ضمن اشاره به اتفاقات فتنه 88 طلاب را به شرکت گسترده و منسجم در مراسم بزرگ حماسه 9 دی که در مدرسهعلمیه الزهرا (س) ومصلی امام خمینی (ره) برگزار می شود دعوت کرده و فرمودند که طلاب گرامی با این که فصل امتحانات است ولی باید در روز 9 دی، روز بصیرت ومیثاق امت با ولایت با جدیت تمام شرکت نموده وبا اجتماع باشکوه خود میثاق دوباره با آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی وبیعتی دوباره با ولی امر مسلمین امام خامنه ای (دام ظله العالی ) داشته وبا وحدت وهمدلی وحضور خود قلب امام زمان (عج) وهمچنین نائب برحقش را شاد وچشم دشمنان انقلاب واسلام را کور کنند.
فضا سازی مدرسه علمیه الزهرا(س) به مناسبت حماسه بزرگداشت 9 دی
ماجرای شهادت امام حسن عسکری (ع) واثبات امامت امام زمان (عج)
ماجرای شهادت امام حسن عسکرى (ع)واثبات امامت امام زمان (ع):
یکی ازمسائلی که میتوان از طریق آن وجود مقدس امام زمان (عج) را به اثبات رساند ماجرای شهادت پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری (ع)واتفاقات همراه آن است
همانطور که میدانیم و از روایت ها و حکایت های تاریخی به روشنی به دست می آید, سال ها پیش از آن که هشتم ربیع الاول سال260 هجری فرا رسد, پیشوایان معصوم و به ویژه واپسین فرستاده خداوند, پیامبر خاتم,(ص) امامت آخرین حجّت الهی, حضرت مهدی(عج) را نوید داده بودند. با شهادت یازدهمین پیشوای شیعیان در هشتم ربیع الاول سال 260 هجری (1)
در حالی که بیش از پنج بهار(2) از عمر آخرین ذخیره الهی سپری نشده بود, فصل بهره مندی انسان ها از امام ظاهر به پایان رسید. و در پی آن دورانی بسیار مهّم در زندگی پیروان اهل بیت پیش آمد. این دوران هم زمان با دو رخ داد مهمّ آغاز شد نخست: رسیدن آخرین حجّت الهی به مقام امامت؛ دیگر: قرار گرفتن آن حضرت در پرده پنهان زیستی. اگر چه برگزیدگانی از شیعه برای این مرحله آمادگی کامل داشتند, اما می بایست هر دو رخداد (امامت و غیبت(، برای عموم شیعیان به اثبات برسد, چرا که حضرت مهدی(عج) نخستین روز امامت را در حالی آغاز کرد, که جز افرادی اندک، ـ که پیش از آن، در دوره امام عسکری(ع) ایشان را دیده بودند(3)
کسی او را ندیده بوداو باید حاضر میشد وامامت خود را به اثبات میرساند اما چگونه ؟!!آیا کسی حرف کودکی 5 ساله راقبول دارد ؟
پیشتر امام حسن عسکری (ع) این روز را پیش بینی کرده بود وتدابیری برای آن اندیشیده بود: مثلا طبق گفته تاریخ امام حسن عسکری (ع) قبل از شهادت خود سه نشانه وعلامت را برای یار دیرینه خود ابوالادیان بیان میکند که هرکس هنگام شهادتش آن نشانه ها را داشته باشد او امام وجانشین وی خواهد بودآن سه نشانه از این قرار بودند:
1- کسی که بر پیکر امام نماز بخواند
2- کسی که جواب نامه ها را از ابوالادیان طلب کند
3- کسی که از اموال وهمیان خبر دهد
همانگونه که شاهد خواهیم بودزمان شهادت امام حسن عسکری (ع) امام زمان (عج) نشانه ها یی از خود نشان میدهد…ماجرایی که ده ها تن شاهد وجود مقدس امام زمان (عج) بودند ونشانهای بارز امامت ایشان رادیدند وآن را قبول داشتند
واینک چگونگی ماجرا:
چگونگی شهادت امام حسن عسکری (ع) :
معتمد در ربیع الاول سال 260 هجری قمری بوسیله یکی از نزدیکانش امام حسن عسکری(ع) را با زهر مسموم نمود. امام در اثر آن ، چند روز در بستر بیماری قرار گرفتند و در این ایام معتمد پیوسته پزشکان درباری را بر بالین امام می فرستاد تا مردم گمان کنند که حضرت از بیماری طبیعی رنج می برد.از طرفی ضمن مداواى حضرت و کسب وجهه عمومى اوضاع و شرایط را زیر نظر بگیرند و رفت و آمدها را به کنترل در بیاورند اگر صحنه مشکوکى در رابطه با جانشینى و امامت پس از امام حسن(ع) دیدند آن را گزارش کنند(4)
امام پس از مدت کوتاهی بیماری شدید، در روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری هنگام نماز صبح به شهادت میرسد
ایشان در بیست و هشت سالگى از دنیا رفتند و دوره امامتشان فقط شش سال طول کشید. بنابر تواریخ، تمام این مدت شش سال یا در حبس بودند یا اگر هم آزاد بودند ممنوع المعاشر و ممنوع الملاقات بودند. از نظر معاشرت آزادى نداشتند
لحظه شهادت :
مرحوم شیخ طوسی و برخی دیگر از بزرگان ، به نقل از قول اسماعیل بن علی - معروف به ابوسهل نوبختی حکایت میکنند: در آن روزهائی که امام حسن عسکری علیه السلام در بستر بیماری قرار گرفته بود - که در همان مریضی هم به شهادت نائل آمد - به ملاقات و دیدار حضرت رفتم . پس از آن که لحظه ای در کنار بستر آن امام مظلوم با حالت غم و اندوه نشستم و به جمال مبارک حضرتش می نگریستم . ناگاه دیدم حضرت ، خادم خود را(که به نام عقید معروف و نیز سیاه چهره بود) صدا کرد و به او فرمود: ای عقید! مقداری آب - به همراه داروی مصطکی - بجوشان و بگذار سرد شود. همین که آب ، جوشانیده و سرد شد، ظرف آب را خدمت امام حسن عسکری علیه السلام آورد تا بیاشامد. موقعی که حضرت ظرف آب را با دست های مبارک خود گرفت ، لرزه و رعشه بر دست های حضرت عارض شد، به طوری که ظرف آب بر دندان های حضرت می خورد و نمی توانست بیاشامد. آب را روی زمین نهاد و به خادم خویش فرمود: ای عقید! داخل آن اتاق برو، آن جا کودکی خردسالی را می بینی که در حال سجده و عبادت می باشد، بگو نزد من بیاید. خادمِ حضرت گفت : چون داخل اتاقی که امام علیه السلام اشاره نمود، رفتم کودکی را در حال سجده مشاهده کردم که انگشت سبّابه خود را به سوی آسمان بلند نموده است ، بر او سلام کردم ، آن حضرت نماز و سجده را مختصر کرد. پس از پایان نماز عرض کردم که آقای من میفرماید شما نزد او بروید. در همین لحظه ، کنیزی صقیل نام نزد آن فرزند عزیز آمد و دست کودک را گرفت و پیش پدرش برد. ابوسهل نوبختی گوید: هنگامی که کودک - که بسیار زیبا و همچون ماه نورانی بود موی سرش به هم پیچیده و مجعد است و ما بین دندانهایش گشاده است. - نزد پدر آمد، سلام کرد و همین که چشم پدر به فرزند خود افتاد، گریست و به او فرمود: ای سید اهلبیت خود مرا آب بده، همانا من به سوی پروردگار خویش میروم. آن کودک قدح آب جوشانیده را به دست خویش گرفت و بر دهان پدر گذاشت و او را سیراب کرد. آنگاه فرمود: مرا آماده کنید که میخواهم نماز بخوانم، پس آن کودک حوله ای را که در کنار پدر بود، روی دامان امام علیه السلام انداخت و سپس پدرش را وضوء داد. و چون حضرت ابومحمّد، امام عسکری علیه السلام نماز را با آن حال مریضی انجام داد، روی به فرزند کرد و فرمود: پسرم بشارت باد تو را که تویی مهدی و حجّت خدا بر روی زمین و تویی پسر من و منم پدر تو و تویی (م ح م د) بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن ابیطالب و پدر توست رسولخداص و تویی خاتم ائمه طاهرین و نام تو همنام رسول خدا است و این عهدی است به من از پدرم و پدران طاهرین تو صلّی الله علی اهل البیت ربّنا، انّه حمیدٌ مجید و در همان هنگام به شهادت رسید.(5)
سیمای سامراءو شهادت امام حسن عسکری (ع)
روز هشتم ربیع الاول سال 260 هجری، روز دردآلودی در شهر سامراء بود خبر شهادت امام عسکری علیه السلام در عنفوان شباب همه جا را فراگرفت.
بازارها تعطیل شدند و مردم شتابان و گریان به سوی خانه امام رفتند. مورخان این روز غمبار را به روز قیامت تشبیه کرده اند، چرا که توده های محرومی که مهر و محبت خود را نسبت به امام، از ترس سرکوب نظام همیشه در خود نهان می داشتند، آنروز عنان عواطف خروشان خویش را از کف دادند.
احمد بنعبیدالله بنخاقان مىگوید: …چون خبر وفات آن حضرت در شهر سامره پخش شد، رستاخیزى در شهر پدید آمد و ازهمه مردم صداى ناله و شیون برخاست. خلیفه در پى فرزند نیکبخت آن حضرت برآمد و گروهى از ماموران را به خانهامام گسیل داشت تا وى را بیابند. خلیفه حتى زنان قابله را فرستاد تا ازباردارى احتمالى کنیزان حضرت آگاه شوند …
آه که اهل بیت نبوت در راه تحکیم شالوده های دین و نشر ارزشهای توحید چه رنجها که متحمل نشدند…
چه خونها که از آنان نریختند و چه حرمتها که ندریدند و حقوق و قرابت آنان را به رسول خدا رعایت نکردند…
براستی محنت اولیای خدا در طول اعصار چه بی شمار بوده و پایگاه و پاداش آنان در پیشگاه پروردگار چه بزرگ است!
این امام بزرگواری که اینک از دنیای آنان رخت برمی بندد در حالی که هنوز از عمر مبارکش 28 سال نگذشته، با انواع محنتها دست و پنجه نرم کرد
یک شبهه :
آیا امام به مرگ طبیعی وفات یافت؟ یا آنکه توسط زهر به شهادت رسید؟
برای اثبات شهادت ایشان همین یک روایت کافی است که:
امام حسن مجتبی (ع) میفرمایند: جدم رسول خدا به من فرمودند :دوازده امام از اهل بیت آن حضرت و برگزیدگان خالصش ،صاحب امر(خلافت وامامت )گردند هیچیک از ما خاندان نیست مگرآنکه کشته شده یا مسموم میگردد(6)
دانشمند نامدار جهان تشیع، طبرسی ، مینویسد: بسیاری از دانشمندان ما گفتهاند: امام عسکری-علیه السلام-بر اثر مسمومیتبه شهادت رسید، چنانکه پدرش و جدش و همه امامان، با شهادت از دنیا رفتهاند. کفعمی ، دانشمند معروف شیعه، میگوید: او را معتمد مسموم ساخت و محمد بن جریر بن رستم ، از دانشمندان شیعی در قرن چهارم، معتقد است که: امام عسکری-علیه السلام-در اثر مسمومیتبه درجه شهادت رسید.
معتمد، که امام عسکرى(ع)را در برابر دستگاه ستمپیشه عباسیان سدىنفوذناپذیر مىدید، بر آن شد آخرین ضربه را بر حضرت وارد آورد و راه را براىتحقق آرمانهاى پلیدش هموار کند. او امام را با زهر مسموم ساخت و چناننمایاند که حضرت به مرگ طبیعى از دنیا رفته است; ولى این توطئه نیز ناکامماند و چهره واقعى وى بر همگان آشکار شد.
زهر یکی از مشهورترین ابزارهای ترور در نزد زمامداران آن عهد بوده و ترس آنان نسبت به وجود رهبران دینی محبوبی مثل امام آنها را وا می داشته که با اتخاذ این روش ایشان را تصفیه کنند.
دلیل دیگر ما بر اتخاذ این شیوه از سوی خلیفه، طرز برخورد آنان با امام به هنگام بیماری اش می باشد. ابن صباغ مالکی ، یکی از دانشمندان اهل سنت، از قول عبید الله بن خاقان ، یکی از درباریان عباسی مینویسد:
«… هنگام در گذشت ابو محمد حسن بن علی عسکری-علیه السلام-معتمد، خلیفه عباسی حال مخصوصی پیدا کرد که ما از آنشگفت زده شدیم و فکر نمیکردیم چنین حالی در او (که خلیفه وقتبود و قدرت را در دست داشت) دیده شود. وقتی «ابو محمد» (امام عسکری) رنجور شد، پنج نفر از اطرافیان خاص خلیفه که همه از فقیهان درباری بودند، به خانه او گسیل شدند. معتمد به آنان دستور داد در خانه ابو محمد بمانند و هر چه روی میدهد به او گزارش کنند، نیز عدهای را به عنوان پرستاروپزشک فرستاد تا ملازم او باشند، و همچنین به قاضی بن بختیار فرمان داد ده نفر از معتمدین را انتخاب کند و به خانه ابو محمد بفرستد و آنان هر صبح و شام نزد او بروند و حال او را زیر نظر بگیرند. دو یا سه روز بعد به خلیفه خبر دادند حال ابو محمد سختتر شده و بعید استبهتر شود. خلیفه دستور داد شب و روز ملازم خانه او باشند و آنان پیوسته ملازم خانه آن بزرگوار بودند تا پس از چند روزی رحلت فرمود. وقتی جنازه آماده دفن شد، خلیفه برادر خود، عیسی بن متوکل ، را فرستاد تا بر جنازه آن حضرت نماز بگزارد. هنگامی که جنازه را برای نماز روی زمین گذاشتند، عیسی نزدیک رفت و صورت آن حضرت را باز کرد. و به علویان و عباسیان و قاضیان و نویسندگان و شهود نشان داد و گفت: این ابو محمد عسکری است که به مرگ طبیعی درگذشته است و فلان و فلان از خدمتگزاران خلیفه نیز شاهد بودهاند!!!!(7)
علت این امر چه بود؟ دو علت می توان برای چنین رفتار شگفت آوری پیدا کرد:
نخست: برائت جستن از مسئولیت ترور امام در برابر توده ها بر حسب ضرب المثلی که در میان سیاستمداران معروف است: او را بکش و زیر جنازش اش گریه کن…
دوم: همه مردم و بویژه زمامداران می دانستند که ائمه اهل بیت (ع) همواره از احترام بسیار توده های مردم برخوردارند و شیعه بر این باور است که امامت در میان آنان یکی پس از دیگری منتقل می شود. و اینک این امام یازدهم است که می خواهد از دنیا رخت بربندد. بنابراین باید حتماً او را جانشینی باشد، اما این جانشین چه کسی است؟
خلفای عباسی پیوسته می کوشیدند به هنگام شهادت یکی از ائمه پی ببرند که جانشین او کیست؟ به همین علت ائمه (ع) نیز به هنگام احساس خطر بر جانشین خود او را پنهان می کردند تا وقتی که خطر از بین برود.
از دیگر سو احادیثی که درباره حضرت مهدی(عج) وارد شده، از خاور تا باختر را فراگرفته است و دانشمندان می دانند که مهدی دوازدهمین جانشین است و اگر بگوییم که زمامداران عباسی چیزی از این احادیث نمی دانستند، نامعقول می نماید. از همین روست که می بینیم آنان پیوسته و با هر وسیله ای می کوشند تا نورالهی را فرو نشانند اما هیهات…
به این دلیل است که معتمد عباسی، به هنگام شدت گرفتن بیماری امام تدابیری استثنایی می اندیشد.
پس از آنکه امام چشم از جهان فرو می بندد، معتمد دستور می دهد خانه او را بازرسی کنند و کنیزانش را زیر نظر بگیرند. او نمی دانست خداوند خود رساننده فرمان و کار خویش است و امام منتظر بیشتر از پنج سال است که به دنیا آمده و از دید جاسوسان مخفی شده است و برگزیدگان شیعه با وی بیعت کرده اند…
بدین گونه امام بواسطه زهر معتمد شهید شد.(8)
اما همانگونه که میدانیم امام زمان (عج) حاضر شده وخود بر پیکر پدر نماز میگذارد
آخرین وصیت امام حسن عسکری :
آفتاب امامت غروب می کرد، زیرا خداوند این گونه مقدّر کرده بود که این آفتاب از پس پرده غیبت صغرا و سپس غیبت کبرا پرتو افشانی کند. از این رو امام حسن عسکری(ع) بر دو بینش بسیار مهم تأکید کرد:
نخست: تأکید بر شناخت غیبت و گرفتن بیعت برای ولی الله اعظم امام منتظر(عج).
دوم: تحکیم شالوده های مرجعیت دینی
ماجرای نماز گزاردن حضرت حجة (عج) بر جنازه پدر بزرگوارش:
نخستین اقدام حضرت مهدی در آغاز امامت:
روزِ در گذشتِ امام یازدهم، و نخستین روز امامت ایشان, فرا رسید. وآن حضرت ناگزیر میان مردم آمده، بر پیکر پدر نماز گزارد. این رخداد به گونه هایی چند روایت شده است. که در یک روایت شیخ صدوق آن را به صورت مفصل از زبان «ابوالادیان» یکی از خدمت کاران خانه و متصدی امور نامههای امام عسکری7 گزارش کرده است. (9) ودیگران هم به این روایت را از زبان دیگران روایت کرده اند …
شیخ ابوعبدالله محمدبن هبه الله طرابلسی در کتاب فرج کبیرش نقل کرده، و به سند خود از ابی الادیان که یکی از چاکران حضرت امام (ع) بود، روایت کرده که او گفت: به خدمت حضرت امام عسکری (ع) شتافتم. آن حضرت را ناتوان و بیمار یافتم. آن جناب چند نامه ای نوشته و به من داد و فرمود که این ها را به مداین برسان و به فلان و فلان از دوستان ما بسپار، و بدان که بعد از پانزده روز دیگر به این بلده خواهی رسید و آواز نوحه از خانه خواهی شنید و مرا در غسل گاه خواهی دید. ابوالادیان می گوید: گفتم ای مولای من! چون این واقعه روی دهد، حجت خدا و راهنمای ما که خواهد بود؟ فرمود: «آن کسی که جواب نامه های مرا از تو طلب کند.» گفتم: زیاده از این هم نشانی بفرمایید. فرمود: «آن شخصی که بر من نماز گزارد، او حجت خدا و امام و راهنما و قائم به امر است بعد از من.» پس نشانی زیاده بر آن از آن حضرت طلب نمودم، فرمود: «آن شخصی که خبر دهد به آنچه در همیان است.» پس هیبت آن حضرت مرا مانع شد که بپرسم که چه همیان و کدام همیان و چه چیز است در همیان…
پس از سامرا بیرون آمده، نامه ها را به مداین رساندم و جواب آنها را گرفته و بازگشتم. روز پانزدهم بود که داخل سر من رای (سامرا) شدم بر وجهی که آن حضرت به اعجاز آن خبر داده بود، آواز نوحه از خانه آن حضرت شنیدم و نعش آن امام بزرگوار را در غسل گاه دیدم. برادرش، جعفر، را بر در خانه آن حضرت دیدم که مردم دورش جمع شده بودند و او را تعزیت می نمودندوجانشینی اورا تبریک !!! با خود گفتم که اگر امام بعد از حضرت امام حسن عسکری (ع) او باشد، پس امر امامت باطل خواهد بود، زیرا می دانستم که شراب می آشامد و طنبور می زند و قمار می بازد. پس او را تعزیت نمودم. هیچ چیزی از من نپرسید و جواب نامه را نطلبید. بعد از آن عقید خادم بیرون آمد و خطاب به جعفر گفت: ای خواجه! برادرت را کفن کردند، برخیز و بر او نماز بگزار. جعفر برخاست و داخل آن خانه شد و شیعیان گریان وارد خانه شدند. در آن حال امام (ع) را کفن کرده بودند. جعفر پیش رفت که نماز بگزارد. با خود گفتم: عجبا! اگر امام مردم بیدین بشود، معلوم میشود که همواره دین از اول سست بوده است!!! من هم دنبال جعفر به راه افتادم تا ببینم جریان به کجا منتهی میشود!
کنار جنازه امام عسکری (ع) رسیدیم، جعفر پیش ایستاده و همراهان پشت سرش، با خود گفتم: دیگر کار از کار گذشت.
جعفر چون قصد آن کرد که تکبیر بگوید، ناگهان پرده سفیدی که در حجره آویزان بود بلند شد، دیدم کودکی نورانی پیدا شد گندمگون و مجعد موی (صلوات الله علیه) و ردای جعفررا گرفته و کشید، و فرمود: «ای عمو! دور شو که من به نماز گزاردن بر پدر خود از تو سزاوارترم.» جعفر رنگ پریده کنار رفت ونمیدانست چه بگوید وشوکه شده بود و آن برگزیده خداوند غفار بر پدر عالی مقدارش نماز گزارد. و امام عسکری (ع) را در کنار مرقد پدر بزرگوارش، امام علی نقی (ع)، دفن کردند. سپس آن کودک خردسال و آن ولی ایزد متعال به من خطاب کرد که: «ای بصری! جوابهای نامه ها را بیاور.» جوابها را به او تقدیم کردم ایشان رفتند به حجره و با خود گفتم : حمد و سپاس خدا را که دو علامت از علاماتی که امام عسکری(ع) به من فرموده بودند، ظاهر شد،فقط علامت همیان مانده است !! نزد جعفر آمدم و گفتم : این طفل که بود؟ گفت: من اصلا چنین کودکی را ندیدهام و نمیشناسم!!! (10)
شیخ طوسی هم پس ازروایت بالا روایت دیگری را نیز نقل کرده که بیانگر آن است که حضرت مهدی عجل الله فرجه خود آغاز به نماز کرد و گروهی از شیعیان (تعدادآنها 39 نفر ذکر شده است) در این مراسم حضور داشتند؛ از کسانی که در این مراسم حضور داشت، ابراهیم پسر محمّد تبریزی بود. وی در این باره میگوید:«روز رحلت امام حسن عسکری علیه السلام در سامرا وارد خانه امام شدم، جنازه آن حضرت را آوردند، و ما 39 نفر بودیم که یک کودک به ظاهر ده ساله بیرون آمد، عبای خود را بر سر مبارکش کشیده بود، و هنگامی که در صحن خانه ظاهر شد، همه ما پیش از آن که او را بشناسیم، در مقابل شکوه، هیبت، عظمت و وقار او بی اختیار برخاستیم. در برابر جنازه ایستاد و همگی پشت سرش صف کشیدیم و به امامت او بر پدر بزرگوارش نماز خواندیم. چون از نماز فارق شد به یکی از اتاقهای منزل وارد شد که از غیر آن بیرون آمده بود».(11)
ذکر این نکته لازم است که امام حسن عسکری (ع عین همین مطلب از زبان یکی دیگر از حاضران به نام احمدبن عبدالله هاشمی نیز نقل شده است(12)
لازم به ذکر است که امام حسن (ع) را فرزند بزرگوارشان امام زمان (عج) غسل وکفن کردند
اما سئوالی که پیش می آید چرا امام حسن عسکری این علامات را نشانه جانشینش معرفی میکند ؟
آغاز پیشوایی در خردسالی در این رخ داد آنچه از همه شگفتی آورتر بود این که آنها با کودکی پنج ساله روبه رو بودند که می گفت جانشین امام عسکری(ع) است. امامت در دوران کودکی فقط مختص امام زمان (عج) نبود بلکه امامان دیگری همچون امام جواد (ع) هم این شرایط را دارا بودند اما شرایط حاکم بر امامت حضرت مهدی(عج) این روند را به گونه ای دیگر رقم زد, تردیدهای شکننده ای را در ذهن شیعه پدید آورده, کار امام حسن عسکری(ع) را مشکل ساخت. ایشان نه فقط در سن و سالی کمتر از دیگر امامان به امامت رسید, بلکه به خاطر مصالحی ولادتش نیز پنهانی بود. و تا زمان امامت ایشان, جز اندکی, جمال دل آرای او را ندیده بودند…او چگونه میتوانست خود را به اثبات برساند ؟!!
پس میبینیم که امام حسن عسکری (ع) بیجهت نشانه دانش وآگاهی زیاد را برای فرزندش انتخاب نکرده بود چون فقط از این طریق مردم میتوانستند گفته کودک 5 ساله را باور کنندواین نشانه هایی بود که کسی جز امام دارای آن نبود
همان گونه که یاد شد پیش از آن با هدایت های پیوسته پیامبر و ائمه نور: شیعه به این نکته باور پیدا کرده بود که، خداوند متعال از طریق آخرین پیامبر خود، مقام امامت و ولایت را به جهت قابلیتهای ذاتی به افرادی خاصّ عطا فرموده و فقط از طرف اوست که امام بر جامعه نصب میگردد. و نیز این که, این قابلیت هیچ گونه ارتباطی به کمی و یا زیادی سن و سال ندارد جالب این که, این گونه پیشوایی پیش از آن نیز, هم در بین ائمه: و هم در زنجیرة پیامبران: دارای سابقه بود. یکی از دانشوران معاصر امامت در سنین کم را پدیده ای واقعی دانسته، چنین استدلال کرده است: زیرا امامی که در کودکی به پیشوایی روحی و فکری مردم رسیده, و مسلمانان حتی در کشاکش آن همه موج ویرانگر, باز خویشتنِ خویش را به پیروی و دوستی او گماشتند, به طور مسلّم باید از دانش و آگاهی و گستردگی دید, و دانا بودن به فقه و تفسیر و عقاید, بهره ای آشکار و چشمگیر داشته باشد. چون در غیر این صورت نمی توانسته مردم را به پیروی از خویش وادارد… به فرض محال که مردم نتوانستند حقیقت و واقعیت امر را دریابند, خلافت و نیروی حاکم که آن همه دشمنی علنی با امام داشته, چرا بر نخاسته و پرده از رخسار حقیقت نینداخته است؟ اگر امام خردسال, از دانش و سطح تفکر عالی برخوردار نبود, خلفای معاصر, خیلی خوب می توانستند جنجال به پا کنند, امّا سکوت آنها و سکوت تاریخ گواه است که امامت در سنین کم پدیده ای حقیقی بوده نه ساختگی» (13) .
جعفر کذاب کیست؟
امام هادی(ع) پنج فرزند داشت(چهار پسر و یک دختر)، به نامهای: امام حسن عسکری(ع)، حسین، محمد، جعفر و علیه،لازم به ذکر است که اکثر علماى شیعه چهار فرزند پسر براى امام هادی(ع) ذکر کرده اند، اما در تعداد دختران ایشان اختلاف وجود دارد البته با توجه به قرائن و شواهد امکان دارد که امام هادى(ع) فقط دارای یک دختر بود که نامهاى متفاوتى داشته است….
در میان این فرزندان امام، جعفر انسانی بدکار و دروغگو بود. به طوری که لقب«کذاب» را گرفت. وی که برادر امام حسن(ع) و عموی امام زمان(عج) بود، ادعای امامت داشت و پس از درگذشت امام هادی(ع) می گفت: امام مسلمین من هستم نه برادرم؛ حتی پس از امام هادی(ع) نزد خلیفه رفت و گفت: هزار اشرفی برای تو می فرستم و از شما خواهش می کنم که فرمان دهی تا بر مسند امامت بنشینم، و این مقام را از برادرم سلب کنی! خلیفه در جواب او گفته بود : عجب آدم احمقی هستی، اگر امامت در دست ما میبود، آن رابرای خود قرار میدادیم، اگر امام شناسان و شیعیان آنچه از برادرت و پدرت از معجزات و… دیدند از تو ببینند، تو را امام خود میدانند، دیگر نیازی به کمک ما نداری و گرنه هرگز به تو ایمان نخواهند آورد.
کارشکنیهای او در عصر امامت برادرش امام حسن عسکری(ع) به جایی نرسید ولی پس از شهادت برادرش دوباره شروع به ادعا کرد و اعلام داشت که امام بعد از برادرم من هستم.
و از آن جایی که امام عسکری(ع) فرموده بود: «امام بعد از من کسی است که بر جنازه ام نماز بخواند». امام حسن عسکری(ع) برای اینکه این امر بر مردم اشتباه نشود و امامت امام مهدی (عج) را از کارشکنیهای جعفر حفظ کند، در آخرین لحظات عمرشان،به ابوالادیان وصیت کرده ونشانه های دیگری را برای اثبات امامت امام زمان (عج) به ایشان دادند …. بعد از درگذشت آن حضرت،همانگونه که دیدیم جعفر کذاب خواست بر پیکر برادر نماز بخواندکه جانشینی خود را ثابت کند اما دست خداوند مکر او را برملا ساخت ونقشه هایش رابرآب کرد وهمانگونه که امام حسن عسکری (ع) پیش بینی کرده بودند شد وامام زمان (عج) بر پیکر پدر نماز خواند ومعجزاتی از خود نشان دادوامامت خود را ثابت کرد
برای اطلاع بیشتراز زندگی نکبت بار وادعای دروغ جعفر کذاب به زندگینامه جعفر کذاب مراجعه کنید
واینک بقیه ماجرا:
قمی ها وامام زمان (ع):
ابوالادیان گوید:
ما نشسته بودیم که عده ای از قم آمدند که اموال بسیاری با خود حمل میکردند که به محضر امام حسن عسکری (ع) تقدیم کنند آنها وارد شدند و احوال حضرت را پرسیدند، گفته شد: از دنیا رفت.بسیار متاثر شدند بخوص اینکه جانشین وی را نمیشناختند پرسیدند: جانشین او کیست و به چه کسی باید تسلیت بگوییم؟ مردم به جعفر کذاب اشاره کردند، آمدند سلام کردند و پس از تسلیت، مقام امامت او را تبریک گفتند و ظهار نمودند که نامه ها و اموالی با خود داریم، بگو نامه ها از کیست و اموال چقدر است؟ جعفر برخاست و با عصبانیت گفت: توقع دارید علم غیب داشته باشم؟!در این هنگام خادمی بیرون آمد و گفت: نامه هایی از فلان و فلان، و همیانی محتوی یک هزار دینار که ده دینارش قلب است، همراه شماست، پس نامه و اموال را به وی دادند و گفتند: آن کسی که این پیغام را به وسیلۀ تو فرستاده امام است.»(14)
البته این ماجرا اینگونه هم نقل شده که:
جعفر کذاب تلاش بسیاری کرد تا اموال را از دست قمی ها درآورد ولی نتوانست وآنها را به زور تهدید کرد(15)
قمی ها که خود را با خطر مواجهه دیدند به خلیفه متوسل شدند که آنها را به هر وسیله ای از آنجا بیرون آورد تا از راهی که آمده اند بازگردند
وهنگامی که از سامرا با ناامیدی بیرون رفتندخادم حضرت را دیدند که به آنها نزدیک میشد ویک یک آنها را به اسم صدامیزد در حالی که هیچ ملاقات قبلی با آنها نداشت اسامی آنها را امام زمان (عج) گفته بود تا آنها دلگرم شده وبا آرامش خاطر به شهر بازگردند آنها به شهر برگشته با راهنمایی خادم پیش امام رفتند داستان این دیدار از زبان قمی ها به این قرار است :
«وارد خانه امام حسن عسکری (ع) شدیم حجت خدا را دیدیم که روی تختی نشسته صورت مبارکش چون ماه تابان وبرتنش جامه سبز بود سلام گفتیم وپاسخ فرمود آنگاه دقیقا اموال ما ومقدار آن را باز گو کرد همه ما به شکرانه شناخت حجت خدا به سجده شکر افتادیم …حضرت به مافرمودند دیگر چیزی را به سامرانیاوریم فرمود کسی را در بغداد تعیین خواهد کرد که دستخط امام به دست او بیرون خواهد آمد وبه ما امر فرمود که اموال را به او تحویل دهیم …»(16) دیدیم که این هم نشانه ای بود که امام حسن عسکری (ع) آن را پیشگویی کرده بودواین علم وآگاهی فراوان امام زمان (عج) را میرساندونشانه ای است محکم برای امامت او
یک شبهه:
چه دلیلی بر این موضوع وجود داشت که حضرت، همه خطرها را به جان خریده و در مقابل دید مردم قرار گرفته بود؟حضرت مهدی(عج) پس از شهادت پدر در نخستین ساعت های غیبت با حضور در کنار بدن وی و اقامه نماز بر ایشان, مسائلی را مورد توجه قرار داد, که همگی به نوعی در ارتباط با بحث امامت ایشان بودیکی از استادان معاصر می نویسد: در این روز، چهار امر باعث شد، تا مهدی علیه السلام ، خود را به گروهی از مردم بنمایاند، و به حوزه کسانی که برای مراسم تشییع و خاکسپاری امام یازدهم حاضر شده بودند آشکارا پا نهد:
1- این که باید امام برجنازه امام نماز گزارد. مهدی علیه السلام برای رعایت این سنّت الهی، و سرِّ ربانی، لازم بود و واجب بودکه ظاهر شود و بر پیکر پدر نماز گزارد.
2- پیش گیری از اعلام ختم امامت یعنی این که جلوگیری شود از این امر، که کسی از سوی خلیفه بیاید و بر پیکر امام نماز بخواند، و سپس جریان امامت ختم شده اعلام گردد، و خلیفه عباسی، وارثِ امامت ِشیعی معرفی شود.
3- این که جلوگیری شود از روی دادن انحراف داخلی در جریان امامت؛ زیرا که جعفربن علی الهادی، معروف به جعفر کذّاب، که برادر امام عسکری علیه السلام بود، و در صدد ادعای امامت بود، آمد تا بر پیکر امامِ درگذشته نماز گزارد.
4- این که ادامه جریان امامتِ حقِّه و ولایتِ اسلامیه تثبیت شود، و بر معتقدان به امامت معلوم گردد، که پس از امام حسنِ عسکری علیه السلام ، امام دیگری، امام دوازدهم، حامل این وراثت معنوی، رسالت اسلامی، و ولایت دینی و دنیایی است، و او هست، تولد یافته و موجود است. وامامت درامام زنده استمرار یافته
به این علتها بود که مردمی که برای انجام مراسم آمده بودند ناگاه دیدند، که کودکی خردسال، اما در نهایت شکوه و حشمت هم چون خورشیدی فروزان، از اندرون سرا به درآمد، و عموی خود جعفر را، که آمادة نمازگزاردن بر پیکر پیشوای فقید شده بود، به یک سوزد، و بر پیکر پدر نماز گزارد.(17)
بنابراین میتوان گفت: یگانه دیدار عمومی آن حضرت در دوران غیبت، همین برنامه اقامه نماز بر بدن مبارک امام عسکری علیه السلام بود، و از آن پس چنین اتفاقی نیفتاده است.
یک شبهه :
چگونه میتوان ادعاکرد که کسی که بر امام نماز خوانده واو را غسل وکفن نموده امام است و آیا غسل دادن کفن کردن و نماز گزاردن بر پیکر امام معصوم با دیگر افراد فرق دارد؟و بر فرض این که امام مهدى(ع) بر جنازه پدر بزرگوارش نماز گزارده باشد چگونه مى توان تصور کرد که با وجود مراقبان وجاسوسان خلیفه و کنترل اوضاع ایشان دستگیر نشد و به آسانى در میان جمعیت ظاهر گردید؟
پاسخ :
اولا خود امام حسن عسکری (ع) قبل از شهادتشان در میان شیعیان عنوان کرده بودند کسی که بر پیکر من نماز بخواند او امام است واین را یکی از نشانه های بارز او معرفی کرده بودند
اگرکسانی این نشانه را به باد مسخره میگرند مشکل را باید در بی ایمانی آنها جستجو کرد زیرا سخن امام حسن عسکری (ع) را دروغ دانسته اند و ولایت الهی ایشان واینکه ایشان از غیب خبر دارند را انکار کرده اند وطبق روایات ائمه معصومین میدانیم انکار امامت با کفر فرقی ندارد
بالافرض هم که امام حسن عسکری (ع) این سخن را نفرموده باشند طبق روایاتی که داریم این یک امر مسلم است که امام را امام غسل وکفن میکند نه کس دیگری !!
در این زمینه روایاتى داریم که: امام معصوم را جز امام معصوم نباید غسل دهد (وطبعاً نباید نماز بگزارد) در این زمینه کلینى در کافى سه حدیث از امام رضا(ع) نقل کرده که حاصل آنها عبارت است از:
(الأمام لایغسله الا الأمام)(18) .
یا امام صادق مى فرماید:
(…فیما اوصانى به ابى(ع) ان قال: یا بنیّ اذا انامت فلا یغسّلنى احد غیرک فان الأمام لایغسّله الاامام.)(19)
از سفارشهاى پدرم [امام باقر(ع)] این بود که فرمود: فرزندم! هنگامى که من از دنیا رفتم جز تو کسى مرا غسل ندهد; زیرا امام را جز امام غسل نمى دهد.
کسانی که اینگونه سخنان واهی را میگویند مقام والای امامت را نشناخته اند آنها نمی دانند که امام میتواند طی الارض کرده ودر یک لحظه از مکانی به مکان دیگر برود در حالی که دیگران متوجه عدم حضور او نشوند
پس ما میبینیم که غسل وکفن امام با دیگران تفاوت دارد
غسل دادن کفن کردن و نماز گزاردن بر میّت مسلمان واجب کفایى است و همه مسلمانان وظیفه دارند که به این امور اقدام کنند. سزاوارتر به این امر خویشان میّت هستند و به نظر بسیارى از فقها اجازه آنان نیز در این مسأله شرط است ولی امام را امام باید غسل داده وکفن کند (20) ما حتی میبینیم که امام حسین (ع) وقتی به شهادت میبرسند امام سجاد (ع) با اینکه در کوفه در اسارت بودند بنابر مشیت الهی مخفیانه طی الارض کرده وخود پدر برگوارشان وهمچنین حضرت اباالفضل (ع)را به خاک میسپارندوکسی در زندان متوجه عدم حضور ایشان در زندان نشد وقبیله بنی اسد فقط در دفن کردن شهدای دیگر کربلا نقش داشتند وحتی کار شناسایی شهدا توسط امام سجاد(ع) صورت گرفت واو بود که نام هر کدام را میگفت والا قبیله بنی اسد حتی حیران بودند که این اجساد پاره پاره شده که سر نداشتند از آن چه کسانی است !!!
یا وقتی که امام رضا(ع) در طوس به شهادت رسید و امام جواد(ع) در مدینه زندگى مى کردوفاصله زیادی بین آنها وجود داشت وایشان در همان هنگام در شهر طوس ظاهر شد وپدر را غسل وکفن نمود وبر وی نماز گذارد
امام موسى کاظم(ع) در بغداد شهید شد و امام رضا(ع) در مدینه بودوبرپیکر مطهر پدر ظاهر شد واورا به خاک سپرد اثبات این امر را در سخن خود امام رضا (ع) میبینیم
هنگامی که پدر بزرگوارشان امام کاظم (ع) به شهادت رسیدند وعده ای (گروه واقفیه ) منکر امامت امام رضا (ع) شدند زیرا امام رضا (ع) آن زمان در مدینه بودند ودور از پدر بزرگوارشان …
سه نفراز گروه واقفیه نزد امام آمدند وبا امام گفتگو کردند یکی از موضوعات بحثشان هم همین موضوع بود !!
علی بن ابی حمزه بطائنی به امام گفتند :
همانا ما روایت میکنیم از پدران شما که فرموده اند :
همانا امام عهده دار کارهای او (مانند غسل وکفن ) نمی شود مگر امامی که مثل او باشد امام رضا فرمودند : من را آگاه کن از حضرت حسین بن علی (ع) آیا امام بود یا نه ؟
علب بن ابی حمزه گفت : آری امام بود حضرت امام رضا (ع) به او فرمودند : پس چه کسی امور او را به عهده گرفت ؟ابن ابی حمزه گفت : فرزندش علی بن الحسین (ع)
امام فرمودند : امام زین العابدین (ع) کجا بودند ؟ وی گفت :در کوفه به دستور عبیدالله بن زیاد زندانی بودند آن حضرت از زندان خارج شدند وبرای کفن ودفن پدر بزرگوارشان به کربل آمدند ولشکر ابن زیاد ندانستند
امام رضا فرمودند :وقتی برای امام سجاد ممکن باشد که از کوفه به کربلا بیاید با اینکه درغل وزنجیر بود پس برای صاحب این امر (خود حضرت ) ممکن است که به بغداد برود وعهده دار امور پدرش (امام کاظم (ع) ) شود وبه مدینه بازگرددوحال آنکه نه در حبس بود ونه دراسارت(21)
امام رضا (ع) با این سخن ثابت کردند که خود ایشان بر بالین پدر حاضر شده اند وایشان را غسل وکفن نموده اند ونماز گزارده اند واینکه در تاریخ گفته میشود
بر جنازه امام کاظم(ع) سندى بن شاهک نماز گزارد.(22) یا سخنی واهی وباطل است که احتمال آن زیاد میرود ویا اگر هم اینگونه بود مسلما پس از غسل وکفن دادن ونمازگذاردن امام رضا (ع) صورت گرفته واین چیزی را عوض نمی کندزیرا بوده که پس از نمازگذاردن خانواده امام بر او به طور خصوصی که فقط خویشاوندان ویاران نزدیک حضور داشتندپس از آن عموم مردم بر پیکر امام نماز میخواندندحال به امامت هرکه میخواهد باشد زیرا قبلا اصل کار توسط جانشین امام انجام شده است
پس روزی که امام حسن عسکری (ع) به شهادت رسیدند بنا به سنت اسلامی ، می بایست ابتدا حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز میگزارد ، تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند ، و یا بد خواهان آن را از مسیر اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی و رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند .
واگر در تاریخ سخنانی میبینیم که این امر را دروغ میپندارد نباید آن را پذیرفت زیرا دشمنان آل پیغمبر همواره با بیان این موضوعات سعی در بطلان امامت امامان داشته اند وبا بیان این موضاعات درپی دستیابی به منافع شومشان بوده اند
پس به خواست خداوند امام زمان (ع) پدر را غسل وکفن کردند در حالی که کافران ودشمنان با خبر نشدند
سئوالی که از این افراد دارم این است که آیا خداوندی که امام ما را سالها در خفا ودر تندرستی حفاظت کرده آیا نمیتوانسته چند دقیقه ای او را محافظت کند تا پدرش را غسل وکن نماید ؟!!
یک پرسش
چه کسانی شاهد نمازخواندن امام زمان (عج) بر پیکر پدرش بودند ؟آیا میتوان به گفته آنها اعتماد کرد وآن را درست پنداشت ؟
کسانی که بر جنازه امام حسن عسکری (ع) نماز خوانده ودر مراسم تشیع جنازه وجود اقدس حضرت امام زمان (عج) را دیده اند 39 نفر میباشند که اسامی برخی از آنها :
1-ابراهیم بن محمد تبریزی
2- احمدبن عبدالله هاشمی
3- ابوالادیان
4- ابوسهل ،اسماعیل بن علی نوبختی
5- ابوالحسن ،ضراب اصفهانی
6- راشداسدآبادی
7- ابوراجع حمامی
8- کامل بن ابراهیم
9- رشیق صاحب المادرای
10- وسی نفر دیگر از شیعیان خالص ومورد اعتمادکه همگی آنها به این امر شهادت داده اند
همانگونه که در بالا دیدیم اکثر کسانی که شاهد ماجرا بوده اند از یاران با اخلاص امام حسن عسکری (ع) بوده اند کسانی که اکثرا از عالمان عصر خود ومورد اعتماد وامین مردم بوده اند وچه لزومی دارد بخواهند موضوع به این مهمی را به دروغ بر زبان برانندجریانی که به آینده امر خطیر ومهم امامت ارتباط دارد !!! از طرفی در میان آنها جعفر کذاب وفرستاده متوکل هم بودند واگر امام زمان (عج) حاضر نشده بود چه لزومی داشت که جعفر فورا خود را به دارالعماره برساند واز وجود فرزند امام حسن عسکری (ع) خبر دهدتا سربازان اورا دستگیر کنند
یک شبهه :
طفل پنج ساله چگونه نمازش بر جنازه امام صحیح است؟
پاسخ : منشأ این اشکال و اشکالات مشابه این است که امام را با دیگران مقایسه کردهاند وبراى او امتیاز خاص قائل نیستند. ولى اگر معتقد شویم که امام -اگر چه کودک باشد- کسى است که با معجزه ونصّ، امامتش ثابت شده وعقلش به عنایت الهى کامل گردیده است، دیگر او را با مردم عوام مقایسه نمىکنیم. ونیز پاسخ این سؤال داده مىشود که چگونه ممکن است طفلى هدایت تکوینى وتشریعى وباطنى داشته باشد، در حالى که هر یک از آنها وظیفه بسیار سنگینى است که احتیاج به قابلیتهاى خاص دارد.
پاسخ همان است که قبلاً اشاره شد، زیرا اگر خداوند به کسى مقام هدایت وامامت مىدهد قابلیتش را نیز عنایت مىکند وعقل او را به حدّ اعلاى رشد وکمال مىرساند، اگر چه اختیار خود نیز در رسیدن به کمال دخیل است، ولى همه به لطف وعنایت الهى است
جعفر کذاب با دیدن این جریانات چه اقدامی انجام داد ؟
عصبانیت جعفر کذاب :
جعفر عمری در تلاش بود تا خود را امام معرفی کند واز هیچ کاری در این زمینه دریغ نکرده بود یکی از کارهای شنیع وی دامن زدن به شایعه دروغ عقیم بودن برادرش امام حسن عسکری (ع) بود تا در اذهان جانشینی خود را اثبات کند ولی اکنون با کمال ناباوری میدید که برادرش کودکی دارد که او از آن بی خبر بوده کودکی که تمام آرزوهای باطل وخبیث جعفر را بر باد میداد باید چاره ای می اندیشید ناگهان در ذهنش آمد که این همان کودکی است که حکومت سالها در انتظار به دست آوردن اوست تا او را به شهادت برساند بی درنگ خود را به دارالعماره رساند و واقعة روی داده را برای خلیفه تعریف کرد و خلیفه وقت عباسی که از طریق اخبار بارها شنیده بود که از نسل این امام مهدی این امت بدنیا خواهد آمد و تخت و تاج ستمکاران را نابود خواهد گردانید دستور داد تا مأموران به خانه امام حمله کرده ووی را دستگیر کنند …
چقدر خوب پیشاپیش امام محمد باقر (ع) فرموده بودن «اگر اولاد فاطمه جایگاه او را بدانند بسیار حریص میشوند که او را قطعه قطعه کنند » (23)
گفتار امام باقر (ع) در آغاز امر بدست جعفر کذاب تحقق یافت!!!
همانطور که در این مقاله شاهد بودیم امامت امام زمان (عج) ووجود ایشان در همان ساعات اولیه امامت هم امری مسلم بوده وبه اثبات رسیده و به نظر من حتی نیازی به توضیح دلایل دیگر برای اثبات وجود وامامت ایشان وجود ندارد چون شواهد این جریان آنقدر روشن وپرواضح است که اگر کسی به آن شک داشته باشد باید مشکل را در جای دیگر جستجو کرد آنهم در عدم داشتن عقل سالم !!!
سئوالی که به ذهنم میرسد اینست که چرا عده ای خود را گول میزنند و چرا اینقدر مغلطه بازی در می آورند برای اینکه وجودی را انکار کنند که جهان به وجودش مقدسش استوار است
همانگونه که گفته شده :
لو بقیت الارض بغیر امام لساخت باهلها (24)
اگر زمین خالی از امام بماند ، ساکنانش رادرکام خود فرومیبرد.
منابع وپی نوشتها :
1- شیخ کلینی، کافی، ج1، ص503.
2- شیخ مفید, الارشاد, ج2, ص339
3- ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج2, صص 384 و 457.
4- بحارالأنوار ج50/328.
5- رجوع شود به غیبت ، ص165؛ منتهی الآمال ، ص 1038.
6- کفایه الاثر صفحه 162
7- - حیاة الامام العسکری، ص267، به نقل از ارشاد، شیخ مفید، ص383.* الفصول المهمة، چاپ قدیم، ص 307-308*اعلام الوری، الطبعة الثالثة، دار الکتب الاسلامیة، ص 367.* حاج شیخ عباس قمی، الانوار البهیة، مشهد، کتابفروشی جعفری، ص 162.* دلائل الامامة، نجف، منشورات المکتبة الحیدریة، 1383 ه. ق، ص 223.
8- حیاة الامام العسکری، ص 267، به نقل از ارشاد، ص 383.
9- شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج 2، ص 475؛ باب 43، ح 25. همچنین ر.ک: نیلی نجفی, منتخب الانوار المضیئة، ص 157؛ راوندی، قطبالدین، الخرائج والجرائح، ج 3، ص1101.
10- رجوع شود به شیخ صدوق, کمالالدین و تمام النعمة، ج 2، ص 475، باب 43، ح 25. هم چنین ر.ک: نیلی نجفی, منتخب الانوار المضیئة، ص 157؛ قطب الدین راوندی, الخرائج والجرائح، ج 3، ص1101. و شیخ ابوعبدالله محمدبن هبه الله طرابلسی در کتاب فرج کبیر و بحارالانوار ج 52 ص 67،منتخب الاثر ص 367،الزام الناصب ض 108،وفاة العسکری ص 39،ینابیع المودة ج 3 ص 124
11- شیخ طوسی, کتاب الغیبة, ص257.
12- الزام الناصب ص 94 وروزگار رهایی ص 164
13- صدر، سیّد محمد باقر, جست و جو و گفت و گو پیرامون امام مهدی(عج) ص47ـ48.
14- رجوع شودبه کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ص475 * 2- یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(ع)، ص74
15- منتخب الاثر ص 368 تا 370 ،بحارالانوار ج 52 ص 49 ،وفاة العسکری ص 44 وینابیع المودة ج 3 ص 125
16- الزام الناصب ص 106 وارشاد شیخ مفید ص 320 و325
17- رجوع شود به محمّد رضا حکیمی, خورشید مغرب، ص24ـ 25.
18- اصول کافى ج1/384.
19- بحارالأنوار ج27/288; (عیون اخبار الرضا) شیخ صدوق ج1/106 رضا مشهدى.
20- روض الکافی ص 332 وداستان دوستان ص 342
21-اختیارمعرفه الرجال ج 2 ص 746وعیون الاخبار الرضا وکتاب سقای معرفت ص 363و364
22- کمال الدین/38; (عیون اخبار الرضا) ج1/98.
23- بحارالانوار ج 52 ص 98 والزام الناصب ص 127 وتحف العقول ص 229
24- اصول کافى، ج 1، ص 79، الزام الناصب ص 4و245،غیبت نعمانی ص 69 ،ینابیع الموده ج 3 ص 148 ،عیون الاخبار ج 1 ص 212 غیبت شیخ طوسی ص 132
9دی در نگاه رهبر انقلاب
9دی در نگاه رهبر انقلاب
«…ملت ایران همانگونه که در هشت سال جنگ تحمیلی با ابتکار، فداکاری، شجاعت و حضور در صحنه، بر دشمن غلبه کرد، در هشت ماه جنگ نرم هم با عنایت خداوند متعال از خود مهارتی مثال زدنی نشان داد و در نهم دی سال گذشته به برکت یاد حضرت سیدالشهدا علیه السلام و با همت، بصیرت، آگاهی، و هوشیاری خود، بساط فتنه گران را جمع کرد…»
متن بالا بخشی از بیانات حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین سالگرد 9 دی در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم استان گیلان است.
به همین مناسبت مروری داریم بر اشاراتی که ایشان در سالهای مختلف در مورد این روز داشته اند.
«… دشمنان این ملت، روز نهم دی را فراموش کردهاند. آن کسانی که فکر میکنند در این کشور یک اکثریتی خاموش و مخالف با نظام جمهوری اسلامیاند، یادشان رفته است که سی و چهار سال است که هر سال در بیست و دوم بهمن، در همه شهرهای این کشور، جمعیتهای عظیم به دفاع از نظام جمهوری اسلامی بیرون میآیند و «مرگ بر آمریکا» میگویند…»
بیانات در مراسم بیست و چهارمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی در حرم امام خمینی رحمتالله (۱۳۹۲/۰۳/۱۴)
«…اگر در مواردی نصرت الهی شامل حال مؤمنین نمی شود، به دلیل ضعف ایمان یا غلط بودن ایمان و یا ایمان بدون بصیرت است؛ زیرا نداشتن بصیرت همچون نداشتن چشم است و فردی که چشم ندارد، راه را تشخیص نمیدهد و به بیراهه میرود. علت اینکه بنده بر موضوع بصیرت در حوادث 9 دی تأکید فراوان داشتم به همین علت است…»
رهبر معظم انقلاب در دیدار پر شور هزاران نفر از مردم قم (۱۳۹۲/۱۰/۱۹)
«… حضور عظیم و خروشان مردمی در 9 دی 88 ، تجلّی بارزی از هویت و ماهیت انقلاب یعنی روح دیانت حاکم بر دلهای مردم بود.
نهم دی 88، حادثه کوچکی نیست بلکه آن حرکت عظیم و ماندگار مردمی، شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهای اول انقلاب است و باید تلاش شود در سالگرد این حماسه، حرف اصلی ملت ایران، یعنی حرکت در سایه دین و تحقق وعده های الهی تبیین شود.
هنر اصلی امام خمینی(ره)، وارد کردن مردم به صحنه بود و در هرجایی که مردم با شجاعت، بصیرت و عمل متناسب با ایمان خود، وارد میدان شدند تمام مشکلات و بزرگترین موانع در مقابل اراده مردم از بین می رود.
در هر نقطهای از جهان چنانچه مردم با هدف و شعار مشخص و ایمان و عمل متناسب، به عرصه بیایند هیچ عاملی قادر به مقاومت نیست و این یک نسخه کلی برای تمام ملتهاست، که امام خمینی (ره) به آن عمل کرد و ملت ایران هم با اعتماد به امام راحل عظیم الشان، آن را بصورت عملی اثبات کرد.
آن معجزهگری که همه مردم را بسیج کرده، به صحنه میآورد و با وجود همه سختیها آنان را در صحنه نگه میدارد، ایمان قلبی و دینی است؛ چراکه بر اساس ایمان دینی، شما در هر شرایطی پیروز خواهید بود و شکست معنایی ندارد.
در این روز(نهم دی) ، مردم براساس وظیفه دینی خود به میدان آمدند تا نشان دهند بر خلاف تبلیغات فتنهگران، مردم ایران ضمن پایبندی به نظام جمهوری اسلامی از عزم و اراده دینی استوار برخوردارند.
این فتنه(88)، صرفا منحصر به حضور عده ای افراد در خیابانها نبود، بلکه ناشی از یک بیماری بود که با اقدامات سیاسی و امنیتی قابل دفع شدن نبود و به یک حضور عظیم مردمی نیاز داشت که چنین هم شد.
همانگونه که در ابتدای انقلاب، محرم به کمک این مردم آمد و امام خمینی (ره) فرمود؛ خون بر شمشیر پیروز است، در قضایای 9 دی هم، عاشورا به کمک ملت آمد و حماسه بزرگ و ماندگاری را خلق کرد.
در بزرگداشت نهم دی جنبههای شعاری غلبه پیدا نکند و ثانیاً به عمق شعارها که حرف اصلی ملت ایران بود، توجه شود.»
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت ۹ دی (۱۳۹۰/۰۹/۲۱)
«… حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به فتنه 18 تیر سال 78 و فتنه سال 88 در تهران بعنوان یکی از چالش های پیچیده پیش روی نظام، خاطر نشان کردند: حضور مردم، این دو فتنه را نیز به شکست کشاند بگونه ای که پنج روز بعد از فتنه 18 تیر، حرکت عظیم 23 تیر در سراسر کشور بوقوع پیوست و در فتنه 88 ، دو روز بعد از حوادث عاشورا، حرکت عظیم و کم نظیر مردم در 9 دی روی داد…»
رهبر معظم انقلاب در اجتماع پرشور مردم کرمانشاه تبیین کردند(۱۳۹۰/۰۷/۲۰)
«… رهبر انقلاب اسلامی اشتباهات غرب در بحث تحریم نظامی و ایجاد جریان موازی و افراطی اسلامی در همسایگی ایران را از دیگر مسائلی دانستند که در نهایت باعث تقویت ایران شد.
ایشان افزودند: در فتنه 88 نیز آنها به قدری جنجال و هیاهو کردند که ملت به صحنه آمد و حماسه عظیم 9 دی را آفرید.
یک انقلاب اگر بخواهد بر دیگران تأثیر بگذارد باید خصوصیات ویژهای داشته باشد که مهمترین آنها استقامت و ایستادگی است…»
حضرت آیت الله خامنهای در اجتماع مردم مومن و انقلابی تهران(۱۳۸۹/۱۱/۱۵)
«… همه باید مراقب ایجاد شکاف، ایجاد فتنه، ایجاد بدبینی نسبت به دستگاه باشند. اینهائی که میبینید گوشه و کنار، بدون هیچ قیدوبندی، بدون هیچ ملاحظهای، نظام اسلامی را، دستگاه جمهوری اسلامی را متهم میکنند؛ هرچه از دهنشان درمیآید، به نیابت از دشمن میگویند؛ برای اینکه اگر صدای دستگاههای تبلیغاتی جبهه ضداسلام و صهیونیستها و آمریکائیها به گوش کسی نرسید، اینها جبران کنند و همان حرفهای آنها را به گوش مردم برسانند، اینها به ملت خیانت میکنند؛ این در حقیقت یک خیانت واضح است. مردم را نسبت به یکدیگر، نسبت به مسئولین، نسبت به خدمتگزاران بدبین کردن، فضای یأسآلود به وجود آوردن، یکی از این راههاست…»
بیانات در دیدار مردم اصفهان در روز عید قربان(۱۳۸۹/۰۸/۲۶)
«… در زمینه تضعیف وفاداری مردم نسبت به نظام هم کارهای زیادی میکنند؛ شایعه میسازند، برای اینکه مردم را از مسئولین کشور، از رؤسای قوا مأیوس کنند. تخم بدبینی میپراکنند. هر کار شایسته باارزشی که در سطح کشور انجام بگیرد، این را در وسائل تبلیغات گوناگون مورد تردید قرار میدهند. اگر ضعفهائی هست، چند برابر میکنند و نقاط قوت را نشان نمیدهند، برای اینکه مردم را ناامید کنند، بخصوص نسل جوان را ناامید کنند. افق آینده را در مقابل نسل جوان و مردم تیره و تار نشان میدهند، برای اینکه مردم را از صحنه خارج کنند. لیکن نکته اساسی این است که دشمنان ملت ایران و دشمنان نظام اسلامی در طول این سالها، همه تلاشی را که در این دو مورد انجام دادهاند، سرمایهگذاریهای خسارتباری بوده است؛ نتیجهای نگرفتند و شکست قطعی خوردند. آنها خیال میکردند میتوانند مردم را از نظام اسلامی جدا کنند. روزبهروز که گذشته است، میبینید مردم پایبندیشان به مسائل دینی و ارزشهای معنوی بیشتر شده است. کِی در کشور ما این همه جوان در مراسم معنوی شرکت میکردند؛ در مراسم عبادی ماه رمضان، در روز عید فطر؟ این اجتماعات عظیم، این روشنبینی مردم در زمینه مسائل سیاسی سابقه نداشته است. بعد از اهانتی که در روز عاشورای سال 88 به وسیله یک عده تحریک شده نسبت به امام حسین(ع) انجام گرفت، دو روز فاصله نشد که مردم در روز 9 دی توی خیابانها آمدند و موضع صریح خودشان را علنی ابراز کردند. دستهای دشمن و تبلیغات دشمن نه فقط نتوانسته مردم را از احساسات دینی عقب بنشاند، بلکه روزبهروز این احساسات تندتر و این معرفت عمیقتر شده است…»
بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم (۱۳۸۹/۰۷/۲۷)
«… فتنه سال گذشته(88) جلوهای از توطئهی دشمنان بود؛ فتنه بود. فتنه یعنی کسانی شعارهای حق را با محتوای صددرصد باطل مطرح کنند، بیاورند برای فریب دادن مردم. اما ناکام شدند. هدف از ایجاد فتنه، گمراه کردن مردم است. شما ملاحظه کنید؛ مردم ما در مقابله با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دی در سرتاسر کشور مشت محکمی به دهان فتنهگران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت - همان طوری که گویندگان و بزرگان و همه بارها گفتهاند - یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلی معنا دارد؛ این نشانهی این است که این مردم بیدارند، هشیارند. دشمنان ما باید این پیام را بگیرند. آن کسانی که خیال میکنند میتوانند میان نظام و میان مردم جدائی بیندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است. امتیاز نظام ما به این است که متعلق به مردم است. آن کسانی که با همه وجود نظام جمهوری اسلامی را و اسلام را و این پرچم برافراشته را در این کشور نگه داشتهاند، در درجه اول خود مردمند؛ دشمنان ما این را بفهمند. سردمداران دولتهای مستکبر - و در رأس آنها آمریکا - علیه ملت ما حرف میزنند، توطئه میکنند، گاهی شعار میدهند، گاهی اظهارات مزوّرانه میکنند، گاهی صریحاً دشمنی میکنند، گاهی در لفافه میبرند؛ اینها همه برای این است که تحلیل درستی از مسائل ایران و شناخت درستی از ملت ایران ندارند. ملت ما ملت بیداری است، ملت هشیاری است…»
بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم استان گیلان (۱۳۸۹/۱۰/۰۸)
«… روز نهم دی شما دیدید در این کشور چه اتفاقی افتاد و چه حادثهای پیش آمد. دشمنان انقلاب که همیشه سعی میکنند راهپیمائیهای میلیونی را بگویند چند هزار نفر آمدهاند - تحقیر کنند، کوچک کنند - اعتراف کردند و گفتند در طول این بیست سال، هیچ حرکت مردمیای به این عظمت در ایران اتفاق نیفتاده است؛ این را نوشتند و گفتند. آن کسانی که سعی در کتمان حقائق درباره جمهوری اسلامی دارند، این را گفتند. علت چیست؟ علت این است که مردم وقتی احساس میکنند دشمن در مقابل نظام اسلامی ایستاده است، میآیند توی میدان. این حرکتِ ایمانی است، این حرکتِ قلبی است؛ این چیزی است که انگیزهی خدائی در آن وجود دارد؛ دست قدرت خداست، دست اراده الهی است؛ این چیزها دست من و امثال من نیست. دلها دست خداست. ارادهها مقهور اراده پروردگار است. وقتی حرکت خدائی شد، برای خدا شد، اخلاص در کار بود، خدای متعال اینجور دفاع میکند. لذا میفرماید: «انّ اللَّه یدافع عن الّذین امنوا».(4) این را دشمنان نظام اسلامی نمیفهمند، تا امروز هم نفهمیدند؛ لذا تحریم میکنند، حرف میزنند، روشهای گوناگون را به کار میگیرند، به خیال خودشان میگردند نقطه ضعف برای جمهوری اسلامی پیدا کنند؛ گاهی اسم حقوق بشر را میآورند، گاهی اسم دموکراسی را میآورند؛ ترفندهائی که امروز برای مردم دنیا حقیقتاً ترفندهای مسخره است. میگویند افکار عمومی؛ اما افکار عمومی اگر این حرفها را از آمریکا و صهیونیسم باور میکرد، اینجور در دنیا، در کشورهای مختلف، ملتهای مختلف، در مواقع گوناگون، نفرت خودشان را از این سران مستکبر نشان نمیداند، که میبینید نشان میدهند. هر جا سفر میکنند، گروهی از مردم علیهشان شعار میدهند. پیداست که افکار عمومی دنیا فریب ترفندهای اینها را نخورده است…»
بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروی هوائی ارتش (۱۳۸۸/۱۱/۱۹)
«… شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظه مناسب و مورد نیاز؛ این اساس کار است که مؤمن باید این را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن کاری را که باید انجام بدهد، بتواند انجام بدهد. خوب، الحمدلله شورای هماهنگی تبلیغات این خصوصیت را داشته است، نشان داده است؛ هم در دهه اول، در اوضاع و احوال گوناگون آن دهه - در دوران دفاع مقدس، قبل از دفاع مقدس، بعد از دوران دفاع مقدس - هم بعد از رحلت امام در مناسبتهای مختلف که قلههائی را در تاریخ ما به وجود آورد. یکی از این قلههای فراموش نشدنی، همین نهم دی امسال بود…»
علمدار زمانه ات را بشناس
در این وانفسای جهانی وفتنه های بی شمار دشمنان اگر نتوانی راه را از بیراهه تشخیص دهی کلاهت پس معرکه خواهد بود.
باید دقت کرد ، باید راه را شناخت ،علم را شناخت وعلمدار را….
علمدار زمانه ات را بشناس