امام حسین علیه السلام
آخه آدم امامشو می کشه؟
یک بار آقای قرائتی گفت : من بلد نیستم روضه بخونم
فقط چند تا جمله میگم :
آخه آدم امامشو میکشه ؟
اگه خواست اینجوری میکشه؟
تشنه میکشه؟
یا اسب رو بدنش میتازونه؟
وقتی اینجوری کشت سرشو ، سر نیزه میکنه؟
به بچه شش ماهش هم رحم نمیکنه ؟
به دختر سه سالش
به اهل وعیالش
……………..
عاشورا…….آه
عراق وعاشورا
عراق وعاشورا، قمه وداعش
1 - روزهای میانی هفته گذشته ، مصادف با تاسوعا و عاشورای حسینی است و شیعیان سراسر جهان در این ایام آیین های پرشکوه سوگواری برپا می دارند.
کربلا در این میان، اما شور و حال دیگری دارد و در این دو روز، انگار “بین الحرمین” مرکز دنیاست و پایتخت شور و اندوه.
2 - اگر در ایام تاسوعا و عاشورا به کربلا مشرف شده باشید یا پای صحبت زائران امام حسین(ع) که در این دو روز توفیق حضور در کنار بارگاه سیدالشهداء(ع) و ابوالفضل العباس(س) را داشته اند نشسته باشید، حتماً می دانید که تمام مسیر عزاداران به ویژه در اطراف حرم، آکنده از خون است. چنین وضعیتی در نجف اشرف نیز قابل مشاهده است.
خون هایی که مسیر هیأت ها را سرخ پوش کرده است، خون فرق عزادارانی است که در رثای حسین(ع) ، قمه ها را بر فراز سر می برند و بعد از درخشش در اشعه های خورشید، در حالی که حسین حسین می گویند و ندای “لبیک یا حسین” شان به آسمان است، بر سرشان فرود می آورند و آنقدر این صحنه در گروه های ده ها و صدها نفری تکرار می شود که خون، سنگفرش خیابان ها را می پوشاند.
3 - گروه تروریستی داعش، هم اکنون حدود یک سوم از خاک عراق را در دست دارد. داعشی ها تهدید کرده اند که با تصرف شهرهای مذهبی، حرم های ائمه اطهار(ع) را با خاک یکسان خواهند کرد. آنها پیش از این، وقتی به نزدیک سامراء رسیده بودند، با گلوله های خمپاره، حرم مطهر امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) را هدف قرار دادند. آن سوتر، در دمشق هم حملات مسلحانه متعددی را علیه حرم حضرت زینب(س) انجام داده اند و برخی از آرامگاه های بزرگان شیعه مانند حجربن عدی را منهدم و نبش قبر کردند.
وقتی داعش در عراق به عنوان یک تهدید جدی مطرح شد و جنایت های غیرانسانی اش را از سوریه به عراق گسترش داد، مرجعیت شیعیان عراق از آنها خواست علیه داعش بپا خیزند و یک قیام مردمی را علیه تروریست های تکفیری شکل دهند.
این روزها در حالی که بخش های عمده ای از عراق در دست داعش است، بسیاری از عراقی ها به جای آن که سلاح بردارند و علیه تکفیری ها جهاد کنند، ترجیح داده اند به لبیک یا حسین(ع) گفتن بسنده کنند و به جای آن که قمه هایشان را بر سر دشمنان داعشی شان فرود آورند، بر سر خود می کوبند و لابد با طیب خاطر و رضایت از این که عزای حسین(ع) را زنده نگه داشته اند، به همدیگر “تقبل الله” می گویند و قیمه ای می خورند و به خانه هایشان بر می گردند.
کسانی که از عاشورا، فقط “قمه” و “قیمه” اش را یاد گرفته اند و “قیام” ش را به باد نسیان سپرده اند، بدانند که دیر نخواهد بود روزی خود قربانی این غفلت یا تغافل شوند.
شیعیان عراق این روزها در حالی لبیک یا حسین(ع) ورد زبان شان است که مصداق عملی این لبیک، رفتن به نبرد با داعش است نه با قمه بر سر خود کوفتن.
در سویی داعش، مردان عراقی را می کشد ، زنان شان را به کنیزی می برد و اموال شان را به غارت می برد و در سویی دیگر ، عراقی ها با قمه بر سر خود می کوبند و به جای ریختن خون متجاوزان، خود را می ریزند و چه چیزی بهتر از این برای داعش؟!
اگر نبود کمک های ایران و سپاه قدس و اگر نبودند افرادی مانند قاسم سلیمانی، امروز کل عراق زیر سیطره سیاه پوشان سیاه دل داعش بود و لابد همان هایی که به جای قمه زدن بر دل دشمن، بر سر خود قمه می زنند، در پستوی خانه هایشان پنهان می شدند و همانند اجداد خود در 61 قمری، ندای مظلومانه حسین(ع) که “آیا کسی هست مرا یاری کند؟” را ناشنیده می گرفتند.
شیعه ای که در برابر دشمن نایستد و تمام شجاعتش در شکافتن فرق سر خود باشد، از تشیع، تنها نامی به “ارث” برده است.
چکیده پایان نامه
پایان نامه رقیه پرهیزگار با عنوان اعجاز علمی وعددی قرآن کریم با راهنمایی استاد فاطمه پرهیزگار مدیر یت مدرسه علمیه الزهرا(س) شهرستان میاندوآب
چکیده : در این تحقیق سعی شده است به گوشه ای جزئی از وجوه اعجاز عمیق علمی و عددی قرآن کریم اشاره شود این تحقیق در پنج فصل تهیه وتنظیم گشته است که بعد از بیان کلیات تحقیق و مفاهیم به اعجاز آفرینش جهان که با استنادبه آیات متعدد وحددت هستی وکرات آسمانی وباد وباران و حرکت زمین وماه وخورشید وغیره همراه با نکات تفسیری آیات پرداخته شده ، وسپس اعجاز آفرینش انسان طبق آیاتی که اشاره به نشانه های سر انگشتان ومیلیون ها ژن وسلول زنده در منی وخلقت انسان از آن آب و نکات تفسیری آنها مطرح گردیده وبه دنبال آن به اعجاز عددی قرآن ودر کنار آن اعجاز ریاضی ونظم عددی آیات مرتبط در این زمینه به صورت مختصری پرداخته شده است ودر آخر مساله اخبار غیبی که در باره گذشتگان وآیندگان که در قرآن به آنها اشاره شده است در حالی که در زمان نزول احدی از آنها اطلاعی نداشته است و قرآن کریم در این اخبار به وقایعی اشاره کرده است که هنوز اتفاق نیفتاده وبعد از آن همان که در قرآن خبر داده شده بود تحقق یافته است .
چکیده پایان نامه
پایان نامه خانم آمنه فتحی زاده با عنوان بررسی وارزیابی کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان و مغایرت های آن با شرع مقدس اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با راهنمایی استاد فاطمه پرهیزگار مدیر مدرسه علمیه الزهرا (س) میاندوآب
چکیده : کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان از مهمترین عهدنامه های بین المللی است که در صدد جهانی کردن حقوق زنان براساس آموزه ها و مبانی فرهنگ غرب است .نوشته حاضر ،بر آن است که با تحلیل ونقد این مبانی به بیا ن ناسازگاری ماهوی آنه با مبانی وحیانی دین اسلام وشرع مقدس وقانون اساسی وهمچنین به بررسی وابهامات موجود در کنوانسیون وسیر الحاق ایران پرداخته وبر این نکته تاکید ورزد که نمی توان صرفا با اعمال حق شرط وحق تحفظ وایجاد تغییرات جزئی در کنوانسیون به نتایج ولوازم آن ملتزم شد.
ما در عصری به سر می بریم که غرب در صدد جهانی کردن فرهنگ خود وحاکمیت آن بر همه جوامع است وتلاش گسترده وبرنامه ریزی شده ای را به کار گرفته است تا ارزش ها وملاک های خود را تحت عناوین مختلف برهمه کشورها چیره سازد . یکی از مهمترین وکارآمدترین ابزارهای دستیابی به این هدف ، تدوین کنوانسیون وعهدنامه های بین المللی با توجه به مبانی فرهنگ غرب است . برای پرهیز از اتهام این هدف را از طریق مجامع ونهادهای بین المللی بخصوص سازمان ملل متحد دنبال می کند که متاسفانه تحت نفوذ فرهنگی ،اقتصادی وسیاسی غرب هستند وبیشتر این کنوانسیون ها براساس مبانی فرهنگ غرب تنظیم شده اند مبانی فرهنگ اسلامی ناسازگارند. در کشورهای اسلامی ، تلاش گسترده ای برای تطبیق آنها با فرهنگ دینی حاکم بر ملت های مسلمان صورت می گیرد ف ولی چون این کار بدون توجه به ناسازگاری بنیادین مبانی و پیشرفتهای آموزه های غربی با تعالیم دین اسلام انجام می گیرد ، غالبا منفعلانه توجیه گرایانه است.
نمی توان آموزه هایی را که با توجه به مبانی فرهنگ غرب شکل گرفته اند ، با آموزه هایی الهی ووحیانی دین اسلام تطبیق داد . زیرا آن مبانی وپیش فرض ها نتایج خاص خود را در پی دارند (کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان ) یکی از مهمترین کنوانسیون هایی است که با رویکرد پیش گفته تدوین شده وکشورهای زیادی به عضویت آن در آمده اند غرب می کوشد از طریق همین کنوانسیون فرهنگ ونگاه خود به زن را به دیگر کشورها نیز صادر نماید. به همین دلیل تلاش فراوانی در جهانی کردن آن دارد . پیام اصلی این کنوانسیون ، یکسان سازی و برقراری تشابه کامل بین حقوق زن ومرد ورفع هر گونه تبعیض براساس جنسیت است .
در حال حاضر ، با توجه به الحاق بسیاری از کشورهای جهان به این کنوانسیون ، در کشور ما نیز این دیدگاه وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران باید همانند برخی کشورهای اسلامی با اعمال حق شرط به آن ملحق شود ،تا هم از مزایای آن استفاده نمودهواز این رهگذر بتواند دیدگاههای خود را اعلام کند تا تاثیر مثبتی برروند تصویب هر کنوانسیونی راجع به حقوق زنان بگذارد وهم با اعمال حق شرط از مبانی دینی خود دفاع نماید واز اجرای آن دسته از مواد کنوانسیون که در تعارض با تعلیمات وحیانی دین اسلام وقانون اساسی است خودداری کند ولی سوال این است که آیا می توان بین مبانی این کنوانسیون ها که همان بن مایه های فرهنگ غرب است ،با مبانی وزیر ساخت های تعالیم اسلامی جمع نمود ؟ آیا می توان صرفا با حق شرط کنوانسیون را پذیرفت وآن را با نگاه اسلام به انسان وجهان تطبیق داد؟ بخصوص که ماده 28 کنوانسیون منافات داشته باشد ، قابل پذیرش نیست.
همچنین برفرض آن که اعمال تحفظات ناسازگار با ماهیت واهداف کنوانسیون جایز باشد ، آیا با توجه به اختلاف ماهوی وجوهری مبانی آن با مبانی وحیاتی ما وقانون اساسی کشور ، کشورهای اسلامی می توانند به آن ملحق شوند یا خیر؟
اعتقاد ما بر این است کا پرداختن به مبانی نظام حقوقی غرب ، بخصوص معاهدات وکنوانسیون های بین المللی ، بایسته ترین کاری است که می باید توسط اندیشمندان مسلمان صورت بگیرد . در راستای همین احساس نیاز ، در این تحقیق پایانی به بررسی مبانی کنوانسیون ومغایرت های آن با شرع مقدس وقانون اسلامی پرداخته تا شاید از این طریق ، بسیاری از پرسش ها وابهام ها پاسخ شایسته خود را بیابیم.
امام حسین علیه السلام
حسرت امواج دریاها در روز عاشورا
آب شرمنده شد از غیرت سقای حسین
آسمان سرخ شد از خشکی لبهای حسین
بوسه می زد ز شرف خاک به پاهای حسین
اشک می ریخت فرات در غم زهرای حسین
از چاه آب پرسیدند بزرگترین افتخارت در این دنیای خاکی چیست؟ جواب داد چه افتخاری بزرگتر از این که سنگ صبور حضرت علی بن ابی طالب بوده ام که هر وقت دلش می گرفت به سراغم می آمد و در حالیکه زیباترین قطرات اشک عالم از چشمان گهربارش می ریخت ، با من از دردهایش سخن می گفت .در جهان امروزی بشر یقین یافته است که تمام ذرات این عالم حتی جمادات دارای درک و شعورند لکن اگر انسان دیده حق بین و ملکوتی ندارد و پرده های حجاب دنیوی مانعی در برابر چشمان انسانها ایجاد نموده و بشر را از درک واقعیت نظم زیبای الهی در جهان محروم کرده است این حجاب نمی تواند اندکی از عظمت وجود ی حس درک و فهم بین همه موجودات این عالم کم کند چرا که قرآن کریم به صراحت می فرماید که آسمانهای هفتگانه ،زمین و کسانی که در آنها هستند همه تسبیح خدا می گویند ولی بشر بیشتر این تسبیح را نمی فهمد و قرآن باز می فرماید که سنگها نیز فهم و درکشان به حدی است که از عظمت پروردگار خویش خائف و هراسانند .همه علما ،عرفا و دانشمندان معتقدند که کل کیهان سیستمی با شعور است و تمامی اجزایش طبق گفته قرآن ذکر خداوند می گویند اما این شعورشان قایم به ذاتشان نیست بلکه از خداوند دارند واراده خداوند می تواند روند طبیعت را دگرگون کند .خداوند در قرآن می فرماید که او زمان چنین اتفاقی را تعیین می کند هرچند عده ای از دانشمندان تصور می کنند که طبیعت خودش زمان تخریبش را تعیین می کند . امروزه در کشورهای کاملا پیشرفته مردم باور کرده اند که گلها و گیاهان با نوازش بشر شادابتر و شکوفاتر می شوند وموسقیی نیز در رشد آنها تاثیر می گذارد و این نشانگر آن است که حتی چاه نیز آنقدر درک دارد که از مصاحبت مولا علی (ع) بیشترین لذت را می برد و از غمهای او به حدی غمگین می شود که وقتی علی (ع) به شهادت می رسد چاه نیز از غصه او خشک می شود و نبودن را بر بودن ترجیح می دهد.در روایات متعددی آمده است که وقتی حضرت سیدالشهدا به شهادت رسید آسمان گریست و خون بارید ،خورشید شفق گون شد و عالم وجود چهره عزادار به خود گرفت، خاک بر پاهای امام و یارانش بوسه ها زد، انس و جن ،پرندگان و حیوانات بر حسین بن علی (ع) گریستند.
در حادثه کربلا ،آب و عطش لازم و ملزوم یکدیگرند .آبی که بقای تمامی موجودات جهان وابسته به آن است در کربلا ، توسط سپاه اموی به روی یاران و فرزندان حسین بسته می شود و این باعث تشنگی کودکان و یاران و اهل بیت مظلوم امام می گردد.این کار آنقدر با شرافت انسانی مغایر بود که حتی درندگان و پرندگان به حال حسین گریستندو یزید را به لعن و نفرین ابدی مبتلا ساختند.گویند که در آن روز :
بسیار گریست تا که بی تاب شد، آب
خون ریخت ز دیدگان و خوناب شد، آب
از شدت تشنه کامی ات ،ای سقا
آن روز ز شرم روی تو آب شد ، آب
بستن آب به روی کودکان حسین ، دریاها را به تلاطم واداشت .عده ای معتقدند که یکی از زیباترین و در عین حال شگفت انگیزترین اتفاقات جهان در روز عاشورا تلاطم بیش از حد امواج دریاها بوده است که با فشار آوردن بر سنگ صخره های سواحل می خواستند خود را به کربلا برسانندتا حسین و یارانش را سیراب کنند و از طرفی دشمنان امام را با قدرت خدادادی خود تار و مار نمایند اما چون اراده خداوند بر این بود که قیام امام حسین باعث :
1) رسوایی یزیدیان و حزب حاکم اموی
2) بیداری روح مبارزه در مردم
3)فرو ریختن ترسها و رعبها از اقدام و قیام بر ضد ستم
4)قطع نفوذ بنی امیه بر افکار مردم
5) امر به معروف و نهی از منکر
6) الهام بخش شدن نهضت عاشورا به همه نهضت های رهایی بخش و حرکت های انقلابی تاریخ
7) تبدیل شدن کربلا به دانشگاه عشق و ایمان و جهاد و شهادت برای نسل های انقلابی شیعه
8) به وجود آمدن پایگاه نیرومند و عمیق و گسترده تبلیغی و سازندگی در طول تاریخ بر محور شخصیت سیدالشهدا (ع)
گردد خداوند مانع حرکت دریاها به سوی دشت کربلا گردیداما از آن زمان امواج دریاها سمبل تاختن و خروش و عصیان بر سنگ صخره های طاغوتیان و یزیدیان شد و امواج دریاها و خروش آنها بر ساحل نماد سیلی زدن بر صورت کوفیان و آنهایی بود که حق را یاری نکردند و در ادای تکلیف خود کوتاهی نمودند و باعث اشاعه ظلم و ستم و تبعیض و گناه در سراسر جهان گردیدند.کوفیان نامسلمان بی شرمانه به غارت خیمه ها پرداختند و این در حالی بود که مسیحیان در کلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر کشته شدن حسین (ع) ناقوس نواختند . در هر کجا که از واقعه عاشورا صحبت شد مردم بر حسین و دودمانش سلام و درود فرستادند و امویان را لعن و نفرین کردند. در آن روز اگر دریا با آن همه خروش و طغیانش و با آن همه موج های عظیم و ویرانگرش از رسیدن به کربلا برای یاری حسین باز ماند بسیار گریست و حسرت کمک رسانی به امام حسین (ع) برای همیشه در دل امواج ماند ولی وقتی در مورد فداکاری امام حسین (ع)اندیشه کرد آرام گرفت و منشا خیر و برکت گردید و این خصیصه نیکو را از حادثه کربلا آموخت:
عالم همه قطره اند و دریا ست حسین
عالم همه بنده اند و مولاست حسین
ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش
از بس که کرم دارد و آقاست حسین
امام حسین در کربلا از دو مصیبت بزرگ دلشکسته شد از دوستانی که عهد بشکستند و از دشمنان دیو سرشتی که حتی برتشنگی کودکان رحم ننمودند:
دوستانش بی مروت ،دشمنانش بی امان
با کدامین سر کند مشکل دو تا دارد حسین
………
می برد تا کربلا هفتادو دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
خیانت کوفیان به امام حسین نوعی احساس گناه و شرمساری را در جامعه آن زمان پدید آورد که بخاطر یاری نکردن حق وجدان آنها را معذب می کرد و این خود باعث بوجود آمدن مکتب جدید اخلاقی و انسانی با تکیه بر ارزشهای عاشورایی و حسینی در میان مسلمانان گردید که همیشه با بزرگداشت یاد و نام حسین سعی کنند که با سپردن خودبه دریای بیکران فضائل خداوندی ،زشتی ها و پلیدی های درونی خود را پاک کنند و مصلحت خواهی ها و منفعت طلبی های فردی را قربانی عدالت ، آسایش و آرامش جامعه در جهت اجرای دستورات خداوند نمایند .
پیام عاشورا برای همه مسلمانان حفظ عزت ،آزادگی ،مقابله با ظلم و ستم و داشتن روحی بلند و ایمانی والاتر از گستردگی دریاها در مقابل بی عدالتی های موجود در جوامع است .امام حسین (ع) مسلمانان را به دوری جستن از ذلت و پستی و همسو نشدن با حاکمان فاسد و ترجیح مرگ با عزت به زندگی در ذلت برای حفظ شرف و افتخار جامعه اسلامی و ترویج جهاد و مبارزه برای پا بر جا نگه داشتن اصول دین اسلام و حفظ و حراست از ارزشهای فردی و اجتماعی انسانها در سراسر دنیارا ترغیب می کند .هیچ مسلمانی حق ندارد خود را ملعبه دست قدرت هایی کند که می خواهند آیین خداوندی را در جهان به بازی گرفته و یا آنرا کم رنگ تر کنند هر چند که خداوند نگهدار دین و آیین خود در جهان است و غدر و مکر کافران را به خودشان بر می گرداند لکن هر مسلمانی باید توانایی های خود را از درون بشناسد و در محکم تر کردن صلابت و استواری مسلمانان در سراسر جهان کوشا باشد و آنها را از خواری و خفت و ضعف بر حذر داردچرا که شکوه اسلام و مسلمانان در حفظ و گسترش ارزشهای والای اسلامی است و بداند که تا وقتی مسلمانی بخواهد عزت و بزرگی را گدایی کند و به دروغ خود را بزرگ شمارد از اصل وجودی خویش دور خواهد ماند .درک و دریافت خودی به معنای ساکن شدن در دنیای واقعی خویشتن است .انسان می تواند خودش را بجای موجود دیگری بگذارد و خود کاذبی بجای خود واقعی بنشاند و دنیایی به گرد خود بسازد که در آن عمری را با غرور و سرور به سر برد ، در حالی که آن که در آن دنیا زندگی می کند خود او نیست ، گر چه او تصور می کند خود اوست .امام حسین مسلمانان را از حقارت و پستی این نوع زندگی آگاه می سازد و مرگ با عزت را بهتر از زندگی کذایی با ذلت می داند.
یارب از دلهای ما شور و محبت رامگیر
این توکل این توسل این ارادت را مگیر
هستی ما بستگی دارد به عشق اهل بیت
هر چه میخواهی بگیر ،عشق حسین از ما مگیر.
انشاالله در پناه امام حسین همیشه زندگی باعزتی داشته باشیم.
منابع:
1- فرهنگ عاشورا
2- آغاز و پایان جهان در قرآن کریم/دکتر سلامه عبدالهادی/ترجمه احسان اشرفی
3- زمانه با تو نسازد، تو با زمانه ستیز/روزنامه جام جم/29 تیر 85 /محمد گل صنملو
التماس دعا
توبه
شهدا شرمنده ایم
خاطره ای از شهید زین الدین
دو سه روزی بود می دیدم توی خودش است. پرسیدم « چته تو؟ چرا این قدر توهمی؟ » گفت « دلم گرفته. از خودم دل خورم. اصلا حالم خوش نیست. » گفتم » همین جوری ؟ » گفت » نه. با حسن باقری بحثم شد. داغ کردم. چه می دونم ؟ شاید بهاش بلندحرف زدم. نمی دونم. عصبانی بودم. حرف که تموم شد فقط بهم گفت مهدی من با فرمانده هام این جوری حرف نمی زنم که تو با من حرف می زنی. دیدم راست می گه. الان د و سه روزه کلافم. یادم نمی ره.»
شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت « می خواهیم بریم سفر. تو شب بیا خونه مون بخواب. » بد زمستانی بود. سرد بود. زود خوابیدم. ساعت حدود دو بود. در زدند. فکر کردم خیالاتی شده ام. در را که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه آمده اند. آن قدر خسته بودند که نرسیده خوابشان برد. هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله می کرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی آن سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده.
شهدا شرمنده ایم
خاطره ای از شهید زین الدین
دو سه روزی بود می دیدم توی خودش است. پرسیدم « چته تو؟ چرا این قدر توهمی؟ » گفت « دلم گرفته. از خودم دل خورم. اصلا حالم خوش نیست. » گفتم » همین جوری ؟ » گفت » نه. با حسن باقری بحثم شد. داغ کردم. چه می دونم ؟ شاید بهاش بلندحرف زدم. نمی دونم. عصبانی بودم. حرف که تموم شد فقط بهم گفت مهدی من با فرمانده هام این جوری حرف نمی زنم که تو با من حرف می زنی. دیدم راست می گه. الان د و سه روزه کلافم. یادم نمی ره.»
شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت « می خواهیم بریم سفر. تو شب بیا خونه مون بخواب. » بد زمستانی بود. سرد بود. زود خوابیدم. ساعت حدود دو بود. در زدند. فکر کردم خیالاتی شده ام. در را که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه آمده اند. آن قدر خسته بودند که نرسیده خوابشان برد. هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله می کرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی آن سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده.