مدرسه علميه الزهرا مياندوآب

اللم عجل لولیک الفرج
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

کرسی آزاد اندیشی

04 خرداد 1393 توسط پرهیزگار

در مدرسه علمیه الزهرا سلام الله علیها کرسی آزاد اندیشی با موضوع ولایت مطلقه فقیه برگزار شد

در این جلسه اساتید پاسخگو، حاج آقا حسن زاده و آقای دکتر یوسف فرجی از اساتید دانشگاه و مدیریت حوزه علمیه حاج خانم پرهیزگار بودند.

امام جمعه محترم شهرستان حاج آقا حسن زاده در بحث مقدماتی ولایت فقیه را با ادله ی عقلی و نقلی اثبات نمودند و فرموردند با توجه به دلیل عقلی  نیاز جامعه به حکومت و حاکم و اینکه عقل به تنهایی و بدون کمک اولیا و انبیا نمی تواند عهده دار و پاسخگوی نیازهای فرد و جامعه باشد و مبحث هدایت و نبوت عامه و خاصه افزودند شرایط زندگی انسانها اقتضا می کند که افرادی باید باشند تا اورا مدیریت کنند و اوا را به سعادت برساند . ایشان بیان نمودند خداوند مستقیم به انسان ابلاغ نمی کند بلکه اختیارات خود را بر پیامبران تنفیذ می کند و آنها حجت خداودن در زمین هستند و همان برهان که بر نبوت  عامه و امامت عامه است بر ولی فقیه هم حاکم است . و همانطور که در حکم واقعه ی اولی و حکم واقعه ی ثانویه باید به متخصص آنها مراجعه شود که دارای 14 علم و تخصص است و بهترین مجری احکام این مسئولیت را بر عهده می گیرد. در ادامه استاد فرجی ضمن بیان اینکه ولایت یعنی حرکت در نورانیت افزودند عقل می داند که باید خدا و رسول  و ولی باشند اما نمی داند چطور باید این را از ولایت الله بگیرند . خداوند نمی تواند جسم باشد و مستقیم به ام دستور دهد . باید کسانی هم باشند که ولایت خود را در سه نوع بر جامعه اعمال کنند .

1-ولایت تکوینی عام

2- ولایت تشریعی

3- ولایت تکوینی خاص

در پایان جلسه شبهات و سوالاتی که از طرف طلاب در مورد ولایت فقیه مطرح شد پاسخ دادند .

 

 نظر دهید »

به زبان خودشون نوشتیم تا بوق فهم شوند

03 خرداد 1393 توسط پرهیزگار


Ayatollah Khamenei at the graduation ceremony of the cadets of ImamHossein Military University: Today the arrogant front is utterly outraged by the progresses of the Iran ‘s nation and the Islamic government, achieved without relying on the US and the western powers and by relying on the indigenous capabilities and potentials and in response to them, we repeat the famous quote by Shahid Beheshti that ” Be angry with us and die in your anger!”
۵/۲۱/۲۰۱۴

 نظر دهید »

.

23 اسفند 1392 توسط پرهیزگار

 نظر دهید »

اثبات حقانیت شیعه در یک دقیقه

19 اسفند 1392 توسط پرهیزگار


اثبات شیعه در یک دقیقه

کلیک کنید

 نظر دهید »

تصویر کدام شهید بر دیوار اتاق رهبر انقلاب است؟

07 اسفند 1392 توسط پرهیزگار

حمید داودآبادی نویسنده و وبلاگ نویس عرصه دفاع مقدس در جدیدترین مطلب زیبایی که در وبلاگ خود به نگارش در آورده به ذکر خاطره‌ای از دیدارش با رهبر انقلاب اشاره کرده که در زیر آن را می‌خوانید:
اوایل بهمن ماه ۱۳۷۷ بود و بعد از ماه مبارک رمضان. همراه «مسعود ده نمکی» و فرزندانم سعید و مصطفی - که آن موقع هفت، هشت سال بیشتر نداشتند - خدمت مقام معظم رهبری بودیم. نماز جماعت مغرب و عشا در جمع کوچک مان به امامت آقا خوانده شد و آقا همان جا روی سجاده برگشت رو به ما و حال و احوال و گپ و گفت شروع شد. تازه نشریه شلمچه، به ضرب و زور «عطاالله مهاجرانی» وزیر ارشاد اصلاحات تعطیل و قلع و قمع شده بود. مسعود تقویم زیبایی را که در نوع خود در آن زمان بی نظیر بود، با خود آورده بود تا تقدیم آقا کند. سررسید جالب «یاد یاران» با تصاویر رنگی شهدا که در نوع خود اولین بود. آقا، سررسید را گذاشت جلویش و شروع کرد به تورق. برای هر کدام از شهدا که تصویرش را می دید، خاطره یا نکته ای می گفت. از شهید «سیدمجتبی هاشمی» که فرمود: «آقا سید برای خودش در آبادان حال و هوایی داشت.» تا شهید «عباس بابایی» که آقا خواب زیبایی را که چند شب قبل از آن شهید دیده بود، تعریف کرد. شهید «محمود کاوه» که آقا از آشنایی اش با خانواده آن عزیز در مشهد گفت و شهیدان دستواره که چند روز قبل از آن، به سر مزار آن سه برادر شهید رفته بود و … هر کدام از تصاویر زیبا، احساس آقا را با خود همراه داشت. مثلا عکس شهید «علی اشمر» - قمرالاستشهادیین لبنان - برای آقا خاطره آخرین دیدار پدر آن شهید و برادر بزرگ تر او محمد را به همراه داشت، که حاج منیف گفته بود:«آقا، من حاضرم همین پسرم محمد را هم به راه اسلام و ولایت فدا کنم.» و آقا که بر پیشانی محمد بوسه زده بود؛ و چندی بعد، محمد اشمر در عملیات مقاومت جنوب لبنان، با گلوله صهیونیست ها که بر پیشانی اش نشست، به شهادت رسیده بود. از بقیه بگذریم. همه اینها را گفتم تا به این جا برسم. آقا در بین صحبت هایش فرمود: «تصویر شهیدی در اطاق من هست که بسیار زیباست و خیلی به آن علاقه دارم.» وقتی پرسیدم متعلق به کدام شهید است؟ ایشان فرمود که نامش را نمی دانم. سپس به آقا میثم - فرزندش - گفت که برود و آن عکس را بیاورد. دقایقی بعد که صحبت ها درباره عظمت شهدا گل انداخته بود، آقا گفت: «حتما باید شما اون عکس رو ببینید.» سپس رو به میثم کرد و مجددا گفت: «شما برو اون عکس شهید رو از اطاق من بیار.» که آقا میثم رفت و سرانجام عکس را آورد. کارت پستال کوچکی بود از شهیدی با بادگیر آبی، که بر زمین تفتیده شلمچه آرام گرفته بود. آن عکس را قبلا دیده بودم. عکسی بود که «موسسه میثاق» منتشر و پخش کرده بود. زیر آن هم نام شهید را نزده بودند. عکس را که آورد، آقا با احترام و ادب خاصی آن را به دست گرفت و رو به ما نشان داد. همان طور که آن را جلوی چشم ما گرفته بود، فرمود: «شما به چهره این شهید نگاه کنید، چقدر معصوم و زیباست … الله اکبر … من این را در اطاق خودم گذاشته ام و به آن خیلی علاقه دارم.» ناگهان یاد کلامی از دوست عزیزم «حسین بهزاد» افتادم. چندی قبل از آن، حسین همان عکس را نشانم داد و نکته بسیار مهمی را تذکر داد. آن شهید جوان با سربند خود لوله اسلحه اش را بسته بود و … به آقا گفتم: «آقا، یک نکته مهمی در این عکس هست که مظلومیت او را بیشتر می رساند.» آقا نگاه عمیقی به عکس انداخت و با تعجب پرسید که آن نکته چیست؟ که حرف حسین بهزاد را گفتم: « این بسیجی، با سربند خود لوله اسلحه اش را بسته که گرد و خاک وارد لوله اسلحه نشود. یعنی این شهید هنوز به خط و صحنه درگیری نرسیده و با اسلحه اش هنوز تیر شلیک نکرده است.» با این حرف، آقا عکس را جلوتر برد و در حالی که نگاهش را به آن عزیز دوخته بود، با حسرت و با حالتی زیبا فرمود: « الله اکبر … عجب … سبحان الله … سبحان الله » دست آخر، آقا مسعود زرنگی کرد و از آقا خواست تا اجازه دهد عکس آن شهید را به عنوان یادگار به او بدهد. آقا هم پذیرفت و روی دست راست شهید بر عکس، امضا کرد و به عنوان یادگار به مسعود داد.

تصویر شهید هادی ثنایی‌مقدم
دیدن این مطلب باعث شد تا این خاطره آقا را درباره شهید را ذکر کنم. مزار این شهید کجاست؟ چندی پیش در یکی از خبرگزاری‌ها مطلبی پیرامون این شهید به همراه نامش منتشر شد که باعث گردید این تصویر این شهید از گمنامی در بیاید. هادی ثنایی‌مقدم یازدهم تیرماه ۱۳۵۱ در شهرستان لنگرود به دنیا آمد. این نوجوان بسیجی روز ۲۳ دی‌ماه سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی «شلمچه» به شهادت رسید اما پیکرش هیچگاه بازنگشت. ظاهرا در گلزار شهدا، نمایشگاه عکسی از شهدای کشورمان برپا بوده است. مادر شهید ثنایی‌مقدم به تصاویر شهدا نگاه می‌کند و به یک عکس خیره می‌شود و ناگهان فریاد می‌زند این هادی منه…. این هادی منه… .

برای شادی ارواح طیبه ی شهدا صلوات

 1 نظر

.

23 آذر 1392 توسط پرهیزگار

 

«الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً»
آنان که ایمان دارند در راه خدا پیکار می‌کنند و آنان که کفر میورزند در راه طاغوت. پس با یاران شیطان بجنگید که محققاً کید شیطان سست و ضعیف است. نساء/ 76

 نظر دهید »

دقت کن...

11 شهریور 1392 توسط پرهیزگار

 

دقت کن….

نگاهشان به منو توست…

نکند گناهی از ما سرزده که اینگونه نگاهمون میکنند…

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخبار
  • دل نوشته های طلاب
  • درمحضربزرگان
  • سربازنمونه
  • دستورالعمل های مجرب
  • سنگر
  • طب سنتی
  • مهارتهای زندگی
  • مناسبتها
  • اهل بیت
  • ولایت فقیه
  • احادیث
  • شهدا
  • شهدا
  • احادیث
  • پایان نامه ها
  • بسیج طلاب
  • بسیج طلاب
  • دعا
  • دعا
  • دعا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

لوگوی ما



ثانيه هاي انتظار

log

لینکها

آماربازدید

کد آمارگیر

درمحضر نور

دریافت کد ابزار آنلاین
بلاگ گروه مترجمین ایران زمین

روز شمار محرم

ابزار پرش به بالا
کدهای عکس و تصویر
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس