مدرسه علميه الزهرا مياندوآب

اللم عجل لولیک الفرج
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

.

غباروبی مزار شهدای گمنام

23 بهمن 1393 توسط پرهیزگار

هم زمان با سا لگرد پیروزی انقلاب اسلامی و ایام الله دهه فجر  مزار شهدای گمنام  توسط طلاب مدرسه علمیه الزهرا(س)  میاندوآب غباروبی شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 نظر دهید »

افتتاحیه نیم سال دوم سال تحصیلی 94-93

23 بهمن 1393 توسط پرهیزگار

افتتاحیه نیم سال دوم سال  تحصیلی 94-93

مورخه 93/11/6 هم زمان با آغاز نیم سال دوم حوزه های علمیه مراسم افتتاحیه با حضور طلاب و ورودی های بهمن  با سخنرانی مدیر مدرسه علمیه الزهرا(س) میاندوآب حاج خانم پرهیزگاردر سالن اجتماعات   از ساعت 11 صبح برگزار شد . در این مراسم خانم پرهیزگار با ذکرحدیث «طالب العلم احبه الله واحبه الملائکه واحبه النبیون »از پیامبر بزرگوار اسلام(ص) فرمودند : هرکس طالب علم باشد خداوند وملائکه وتمام انبیاء او را دوست دارند وسپس در ادامه به حدیثی از امام صادق (ع) اشاره نمودند که علوم دو دسته است علم الابدان وعلم والادیان و در توضیح اشاره فرمودند که علوم عالم یک طرف وعلم دین به تنهایی در یک طرف دیگر قرار دارد بعد به بعضی از مسائل جامعه که عقاید را زیر سوال می برد اشاره کرده وفرمودند : اعتقادات مذهبی در حال شکستن است ودرمان آن در حوزه های علمیه می باشد . طلبه باید از بدو ورود شروع به خودسازی کند واز همان ابتدا فضایل اخلاقی را در خود تقویت کرده و رذایل را از بین ببرد سپس وارد جامعه شده واز نزدیکان خود شروع کند وبادلسوزی واحساس تکلیف شروع به تبلیغ دین نماید وتا انسان خودسازی را در خود تقویت نکند به فضایل اخلاقی نمی رسد.ودر پایان با بیان حدیثی از پیامبر اکرم (ص) بیاناتشان را به پایان بردند.که حضرت  می فرمایند : اگر زنان امت من سه چیز را رعایت کنند من بهشت را بر انها تضمین می کنم .انجام واجبات ، ترک محرمات وخوب شوهرداری کردن.

 

               

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 نظر دهید »

14 توصیه نجات بخش از مرحوم آیت الله نخودکی(ره)

06 بهمن 1393 توسط پرهیزگار

نکته های ناب از عالم عارف، آیةالله شیخ حسنعلی اصفهانی/ نخودکی

مرحوم نخودکی عالم و عارف کامل در توصیه هایی ارزشمند به فرزندشان راه رستگاری و نجات از مشکلات را با 14 توصیه به ایشان و سایر مخاطبین اعلام کردند.

حضرت حق صد و بیست و چهار هزار پیغمبر داشته است که شاید در مقابل هر نبی لااقل ده ولی بوده است، و همه آن‌ها برای هدایت طریق آمده‌اند. پیغمبری در مناجات عرض کرد: «رب این الطریق الیک» یعنی: «پروردگارا! راه به سوی تو کدام است؟» خطاب رسید: «دع نفسک و تعال» یعنی: «نفس خویش را رها کن و بیا».

حدیث است که خداوند می‌فرماید: «لاتجعل بینی و بینک عالماً مفتوناً بالدنیا فیصدّک عن طریق محبتی فان اولئک قطّاع طریق عبادی‌المریدین»، کافی 1/46؛ یعنی: «عالمی را که قلبش شیفته محبت دنیا است، بین من و خود قرار مده، که راه دوستی مرا به تو ببندد، زیرا آنان راهزنان بندگان پوینده من هستند».

از حضرت عیسی علیه‌السلام سۆال شد: «من نجالس؟» یعنی: «با چه کس همنشین باشیم» فرمود: «من یذکّرکم الله رۆیته و یزید فی علمکم منطقه و یرغّبکم فی‌الاخرة عمله» یعنی: «با کسی همنشین باشید که دیدن او شما را به یاد خدا بیندازد، و سخن او بر علم و دانش شما بیفزاید، و عمل او شما را به آخرت ترغیب نموده و مایل سازد». اما مردم طالب کسی هستند که میان آن‌ها و محبوبشان دلاله باشد. چون طالب دنیا هستند که آن‌ها را به دنیایشان برساند.

بکوش که تا همت بلند داری که با همت بلند، به سوی این پستی‌ها و بلندی‌ها نظر نخواهی کرد. صاحبان همت عالی هرگز خود را کارهای پست و مشاغل دون آلوده نساخته و نفس خویش را ارفع از آن می‌شمارند. به اسلاف و پیشینیان پاک و منزه خود، اقتدا و تأسی کن. از خداوند می‌خواهم که تو را در طریق مستقیم و راه راست داخل فرماید و کتاب تو را در علیین قرار دهد. حضرت صادق علیه‌السلام به فرزندش اسماعیل فرمود: فرزندم، در آموختن علم سرّ یا دانش پنهان کوشش بی‌شماری است، افزون از آن‌چه که درباره آن گمان رود. فرزندم، هر کس که علم ظاهر و آشکار را آموخت و از علم سرّ و پنهان، روی بتافت، به هلاکت فرو افتاد و به سعادت و نیکبختی نرسید.

عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال، دوم توجه در نماز و اصلاح آن. اگر این دو درست باشد باقی درست است. عمده همّ حقیر، اصلاح قلب است و ذکر «یا حیّ و یا قیوم» سحرگاه برای همین است

فرزندم، اگر خواهی که پروردگارت اکرام نموده و علم سرّ را به تو اعطا فرماید، در دنیا به چشم دشمنی بنگر و شناسای اهمیت و ارزش خدمت به صالحین باش و موقع و شرایط خویش را برای مردن محکم ساز. آن‌گاه که این سه خصلت در تو جمع شد، پروردگار متعال تو را با عطای علم سرّ، اکرام خواهد فرمود.»

توصیه‌های چهارده‌گانه

اول: آن‌که نمازهای یومیه خویش را در اول وقت آن‌ها به جای آوری.


دوم: آن‌که در انجام حوایج مردم، هرقدر که می‌توانی بکوشی و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست،‌ زیرا اگر بنده خدا در راه حق، گامی بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود.


سوم: آن‌که سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هرچه داری، ‌در راه ایشان خرج و صرف کنی و از فقر در این کار پروا منمایی. اگر تهیدست گشتی، دیگر تو را وظیفه‌ای نیست.


چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوا و پرهیز پیشه خود ساز.


پنجم: به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وارهی.


ششم: بدان‌که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا می‌شود و به عکس، اتیان مستحبات، مرتبه او را ترقی می‌بخشد.


از حضرت عیسی علیه‌السلام سۆال شد: «من نجالس؟» یعنی: «با چه کس همنشین باشیم» فرمود: «من یذکّرکم الله رۆیته و یزید فی علمکم منطقه و یرغّبکم فی‌الاخرة عمله» یعنی: «با کسی همنشین باشید که دیدن او شما را به یاد خدا بیندازد، و سخن او بر علم و دانش شما بیفزاید، و عمل او شما را به آخرت ترغیب نموده و مایل سازد». اما مردم طالب کسی هستند که میان آن‌ها و محبوبشان دلاله باشد. چون طالب دنیا هستند که آن‌ها را به دنیایشان برساند


هفتم: بدان‌که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده‌ام، به برکت بیداری شب‌ها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این اعمال، خدمت به ارجمند رسول‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است.


هشتم: عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال، دوم توجه در نماز و اصلاح آن. اگر این دو درست باشد باقی درست است. عمده همّ حقیر، اصلاح قلب است و ذکر «یا حیّ و یا قیوم» سحرگاه برای همین است.


نهم: بین‌الطلوعین را به چهار قسمت تقسیم کنید: یکی اذکار و تسبیح، دیگر ادعیه، سوم قرائت قرآن و بالاخره فکری در اعمال روز گذشته. اگر موفق به طاعتی بوده‌اید، شکری کنید؛ و اگر خدای نکرده ابتلا به معصیتی یافته‌اید، استغفار کنید.


دهم: دیگر آن‌که هر روز صدقه دهید، ولو به وجه مختصر. شب‌ها قدری در بی‌اعتباری دنیا و انقلاب آن فکر نمایید و ملاحظه کنید که دنیا با اهل دنیا چگونه سلوک می‌کند.

نخست موعظه پیر می‌فروش این بود/ که از معاشر ناجنس احتراز کنید


یازدهم: در مورد ذکر، در آغاز چند صلوات فرستاده و دل را حاضر کنید و بعد مشغول ذکر شوید.


دوازدهم: برای توفیق تهجد و گشایش در کار؛ هر صبح از تلاوت قرآن مجید مخصوصاً یس غفلت منما.


سیزدهم: حرارتی که بر اثر مصاحبت با مردان بد و شرور در مزاج آدمی پدید می‌آید، جز به وسیله سردی و برودت مصاحبت با نیکان و مردم صالح زایل نمی‌گردد.


چهاردهم: بزرگان خیلی بر احتراز از مجالست با منکرین تأکید دارند و گفته‌اند ضرری که یک وسوسه به وجود می‌آورد، در طول سال‌های دراز ممکن نیست بتوان آن را رفع کرد.

 1 نظر

برکات ورود حضرت معصومه علیها السلام به شهر قم

25 دی 1393 توسط پرهیزگار

بركات ورود حضرت معصومه عليها السلام به شهر قم

حضرت فاطمه معصومه عليها السلام در روز اول ذيقعده در مدينه منوره ديده به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام موسى كاظم عليه السلام و مادر گرامى‏اش حضرت نجمه خاتون مى‏باشد، كه بعد از تولد حضرت رضا عليه السلام به «طاهره‏» ملقب گرديد. (1)

بنابراين حضرت معصومه عليها السلام با امام رضا عليه السلام خواهر و برادر ابوينى هستند. در سال 201 قمرى در پى انتقال اجبارى امام رضا عليه السلام به خراسان، حضرت معصومه عليها السلام بعد از يك سال تحمل دورى برادر بزرگوارش از مدينه منوره عازم خراسان گرديد. از آن جايى كه حضرت فاطمه معصومه عليها السلام پيام آور فرهنگ و معارف اهل بيت عليهم السلام و مدافع مظلوميت امامان شيعه و تداوم بخش راه پدر بزرگوارش در مبارزه با طاغوت‏هاى زمان بود، عوامل حكومتى بنى عباس، در شهر ساوه به كاروان حامل آن حضرت حمله كرده و همراهان آن حضرت را به شهادت رساندند. حتى طبق نوشته استاد محقق شيخ جعفر مرتضى عاملى در كتاب حياة الامام الرضا عليه السلام، آن حضرت را نيز مسموم نمودند (2) . حضرت فاطمه معصومه عليها السلام بر اثر مسموميت و شدت غم و اندوه در شهر ساوه بيمار گرديد و فرمود: مرا به شهر قم ببريد; زيرا از پدرم شنيدم كه مى‏فرمود: شهر قم مركز شيعيان ماست (3) . براى همين حضرت معصومه عليها السلام در 23 ربيع الاول سال 201 قمرى به شهر قم وارد شده و مورد استقبال عده زيادى از مردم مشتاق و شيفته اهل بيت عليهم السلام قرار گرفت. آن بزرگوار بعد از 17 روز اقامت در منزل موسى بن خزرج كه به «بيت النور» شهرت يافت، در دهم ربيع الثانى سال 201 هجرى ديده از جهان فرو بسته و در «باغ بابلان‏» محل فعلى مزار آن حضرت دفن گرديد.

شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه عليها السلام

قم قبل از اسلام به صورت چند قلعه بوده كه عده‏اى زرتشتى و يهودى در آن زندگى مى‏كردند. بعد از اسلام با آمدن اشعرى‏ها (كه اصالتا شيعه و يمنى تبار بوده‏اند)، كم كم اين سرزمين توسعه يافت. در اوائل قرن اول و در سال 23 هجرى شهر قم توسط لشكر اسلام فتح گرديد و رفت و آمد مسلمانان عرب به قم آغاز شد. نخستين كسانى كه از اشعرى‏ها به قم آمدند عبدالله بن سعد و عبدالله احوص و عبدالرحمن و اسحاق از فرزندان سعد بن مالك بن عامر اشعرى بودند و به اين ترتيب ارتباط شيعيان خالص علوى با قم برقرار شده و مامن شيعيان گرديد. از آن زمان مردم قم به مذهب اهل بيت عليهم السلام علاقه خاصى پيدا كرده و به همين جهت مورد سختگيرى و بى مهرى خلفاى حاكم و ستمگر عصر خود بودند.

شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه عليها السلام از آبادانى ظاهرى بى بهره بود و اهالى شيعى مذهب آن در اثر بى‏توجهى حاكمان مورد آزار و اذيت‏بودند، اما از لحاظ ايمان و اعتقاد مذهبى، اين شهر بهترين فضاى معنوى را داشته و زمينه پذيرش اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله و ياران با وفاى آنان در اين منطقه كاملا فراهم بود.(4)

به همين جهت امامان معصوم عليهم السلام در مناسبت‏هاى مختلف، شهر قم و اهالى آن را مورد عنايت قرار داده و عبارات زيبايى را كه حاكى از علاقه‏مندى آن بزرگواران به اين خطه ايران بود، بيان مى‏كردند. حتى گاهى ائمه اطهار با فرستادن تحفه‏ها و هدايا اهل قم را مفتخر مى‏ساختند. از جمله مى‏توان به ابى جرير زكريا بن ادريس و زكريا بن آدم و عيسى بن عبدالله و چند نفر ديگر اشاره نمود كه به افتخار اخذ هداياى ارزشمندى همچون انگشترى و جامه و كفن از دست مبارك ائمه هدى عليهم السلام نائل شدند. (5)

به نظر مى‏رسد تعداد اخبار و احاديثى كه در مورد شهر قم از ائمه اطهار عليهم السلام روايت‏شده است درباره هيچ يك از شهرهاى ايران روايت نشده است. مرحوم شيخ حسين مفلس در كتاب «تحفة الفاطميين‏» چهل حديث در باره قم نقل كرده است (6) .

در كتاب‏هاى معتبر شيعى همچون بحارالانوار; سفينة البحار و مستدرك سفينة البحار و… در اين رابطه روايات جامع و قابل توجهى نقل شده است. براى آشنايى بيشتر به برخى از اين روايات اشاره مى‏كنيم:

1-سلام بر اهل قم

امام صادق عليه السلام روزى با اشاره به عيسى بن عبدالله قمى فرمود: «سلام بر مردم قم! خداوند شهرهاى آنان را با باران سيراب كند و بركت‏ها را بر آنان نازل كند و بدى‏هاى آنان را به خوبى مبدل گرداند. آن‏ها اهل ركوع و سجود و قيام و قعودند. آنان فقيه و دانشمند و اهل درك حقايق و روايت و عبادت نيكو هستند» . (7)

2- راهى به سوى بهشت

صفوان بن يحيى كوفى معروف به بياع سابرى از نزديكترين و مطمئن‏ترين ياران امام رضا عليه السلام مى‏گويد: روزى در حضور امام رضا عليه السلام نشسته بودم كه از شهر قم و اهالى آن سخن به ميان آمد و اينكه آنان در زمان ظهور حضرت ولى عصر عليه السلام به سوى آن بزرگوار ميل خواهند كرد. در اين لحظه امام هشتم عليه السلام به اهل قم درود فرستاده و فرمود: «رضى الله عنهم، ثم قال: ان للجنة ثمانية ابواب و واحد منها لاهل قم; و هم خيار شيعتنا من بين سائر البلاد، خمر الله تعالى ولايتنا فى طينتهم; (8) خداوند از آنان خشنود باشد، سپس فرمود: همانا بهشت داراى هشت در است كه يكى از آن درها مخصوص مردم قم است. آنان شيعيان برگزيده ما در ميان ساير شهرها هستند. خداوند ولايت و محبت ما [اهل بيت] را با طينت آنان عجين كرده است.»

3- پايگاه ياران مهدى عليه السلام

عفان بصرى مى‏گويد: روزى امام صادق عليه السلام به من فرمود: «اتدرى لم سمى قم؟ قلت: الله و رسوله و انت اعلم. قال: انما سمى قم لان اهله يجتمعون مع قائم آل محمد - صلوات الله عليه - و يقومون معه و يستقيمون عليه و ينصرونه; آيا مى‏دانى چرا شهر قم را «قم‏» ناميده‏اند؟ عرض كردم: خدا و پيغمبرش و شما آگاهتريد. امام عليه السلام فرمود: قم ناميده شده است‏براى اينكه اهل آن با قائم آل محمد صلى الله عليه و آله همراه مى‏شوند و با او قيام نموده و بر او استقامت مى‏ورزند و او را يارى مى‏رسانند.» (9)

در اين روايت نقش مردم قم و ساكنين اين شهر مقدس در حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام مشخص شده است. با توجه به اين حديث، اهالى قم به ويژه دانايان و آگاهان آن، وظيفه‏اى مهم‏تر و مسؤوليت‏سنگين‏ترى نسبت‏به ساير شهرهاى ايران به دوش مى‏كشند و اين حقيقت، تلاش آنان را در زمينه‏سازى براى حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام بيشتر از ساير سرزمين‏ها مى‏طلبد.

4- شهر قم در قرآن و وعده پيروزى بر اسرائيل

پيشواى ششم روزى با ياران خود نشسته و قرآن تلاوت مى‏كرد تا به اين آيه رسيد: «فاذا جاء وعد اوليهما بعثنا عليكم عبادا لنا اولى باس شديد فجاسوا خلال الديار و كان وعدا مفعولا (10) » ; «[اى بنى اسرائيل! ] پس هنگامى كه وعده [تحقق] نخستين آن دو فرا رسد، بندگانى از خود را كه سخت نيرومندند بر شما مى‏گماريم; تا ميان خانه‏ها [يتان] به جست و جو در آيند، و اين تهديد تحقق يافتنى است.»

ياران امام در اين لحظه پرسيدند: «جعلنا فداك من هؤلاء؟ فقال: ثلاث مرات، هم والله اهل قم (11) ; جانمان به فداى تو، اين گروه چه كسانى هستند؟ امام صادق عليه السلام سه بار فرمود: به خدا سوگند! آنان اهل قم هستند.»

5- پناهگاه فرزندان حضرت زهرا عليها السلام

امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: «اذا اصابتكم بلية و عناء فعليكم بقم فانه ماوى الفاطميين (12) ; هرگاه [در تنگناهاى زندگى قرار گرفتيد و] بلاها و مصيبت‏ها به شما روى آورد، به سوى قم برويد; چون آنجا پناهگاه فرزندان فاطمه عليها السلام است.»

چنانكه اشاره شد، روايات متعددى از ائمه اطهار عليهم السلام در تجليل و تقدير از قم و اهل آن وارد شده است و در آن‏ها، شهر قم با القاب و عناوين ويژه‏اى مورد تجليل قرار گرفته است، از جمله آن‏ها نام‏هاى زير مى‏باشد: قم (شهر قيام)، حرم اهل بيت، شهر امن و امان، مركز ياران ائمه، قطعه‏اى از بيت المقدس، كانون شيعيان، آسايشگاه انسان‏هاى با ايمان، مجمع انصار المهدى عليه السلام، سرزمين مقدس، پرتگاه و محل سقوط ستمگران و گردنكشان، منبع علم و فضيلت و تقوى، سالم‏ترين شهرها و غيره.

6- اگر مردم قم…

با اين همه فضائل و مناقب كه در مورد شهر قم و ساكنان آن در سيره و سخن اهل بيت عليهم السلام وارد شده است، بايد توجه داشت كه اين‏ها مشروط به تداوم ايمان و اعتقاد به ارزش‏هاى اسلامى و ادامه راه اهل بيت عليهم السلام توسط مردم قم مى‏باشد و گرنه اگر كسى خيال كند كه چون قمى هست و يا اينكه در شهر قم زندگى مى‏كند و بدون عمل، مشمول اين رحمت و بركات الهى خواهد شد، به خيالى باطل و پندارى بى‏پايه و سست دچار شده است; چرا كه امام صادق عليه السلام فرمود: «تربة قم مقدسة و اهلها منا و نحن منهم، لا يريدهم جبار بسوء الا عجلت عقوبته; ما لم يخونوا اخوانهم (و ما لم يحولوا احوالهم)، فاذا فعلوا ذلك سلط الله عليهم جبابرة سوء! ; خاك قم مقدس است و ساكنان آن از ما اهل بيت هستند و ما هم از آن‏هائيم، هيچ حاكم [گردنكش و] ستمگرى به آن‏ها قصد سوء نمى‏كند مگر اينكه خداوند در عذاب او تعجيل مى‏فرمايد. البته به شرط آنكه [اهل قم] به برادران خود خيانت نكنند (و احوال خود را تغيير ندهند)، زيرا در آن صورت خداوند متعال ستمگران بيدادگر را بر آنان مسلط خواهد كرد.»

بخشى از آثار و بركات حضرت معصومه عليها السلام در قم

ورود حضرت فاطمه معصومه عليها السلام به شهر قم و دفن پيكر مطهر آن بانوى كبريا در اين شهر، آثار و بركات فراوانى را به همراه داشته است. از لحظه ورود نبيره رسول الله صلى الله عليه و آله به قم، پيوسته اين شهر از جهات فرهنگى، سياسى، اجتماعى، عمرانى و اقتصادى رو به رشد و پيشرفت نهاده است. تاثير اين واقعه تاريخى را مى‏توان با مطالعه زواياى تاريخى اين شهر به دست آورد. بركات اين بانوى مجلله در شهر قم آنگاه به اوج خود مى‏رسد كه بدانيم تاثير وجود آن حضرت در تحولات تاريخى، فرهنگى، مذهبى، اجتماعى نه تنها در محدوده يك شهر بلكه گاهى در كل كشور ايران بوده و يا حداقل وقايع وحوادث كشور ايران به نوعى مرتبط با شهر قم مى‏باشد.

بركات حضرت معصومه در شهر قم و تاثير اين شهر بر كل ايران آنچنان مهم بوده و هست كه سال‏ها دل و ديده ميليون‏ها زائر و مجاور و جهانگرد را به خود مشغول داشته است. اين تاثير نه تنها براى زائران مشتاقى كه از راه‏هاى دور به عشق زيارت مرقد مطهر اين دخت عصمت و يادگار امام موسى عليه السلام با ارادت خالصانه به اين مكان مقدس مى‏شتابند ملموس است‏بلكه حتى براى كسانى كه با انگيزه‏هاى غير مذهبى وارد اين مكان شده‏اند و يا از اين ديار عبور كرده‏اند، پرجاذبه و شگفت‏انگيز بوده است. در عظمت و شكوه ظاهرى اين بارگاه مقدس، حقيقت و معنويت‏خاصى نهفته است كه ناخود آگاه هر بيننده‏اى را به سوى آن متوجه ساخته و دل و ديده‏اش را صيد مى‏كند.

در اينجا اعترافات چند تن از افراد خارجى را كه در قرن‏هاى گذشته از قم ديدن كرده و در لابلاى سخنان خود به نقش ارزنده اين بانوى ملكوتى و تاثير بارگاه آن حضرت در شهر قم اشاره كرده‏اند، مرور مى‏كنيم.

«اوژن فلاندن‏» جهانگرد فرانسوى و دانشمندى كه در زمان محمد شاه قاجار در سال‏هاى 1219 و 1221 شمسى به اتفاق هموطن هنرمند خود «پاسكال كست‏» به ايران آمده است، در مورد اهميت و نقش شهر قم و مرقد مطهر حضرت معصومه عليها السلام چنين مى‏نگارد: «مقبره فاطمه كه ايرانى‏ها «معصومه‏» مى‏نامند در تمام مشرق، احترامى به سزا دارد و مردم از اكناف به زيارتش مى‏آيند، فاطمه نوه على است. از پادشاهان ايران، شاه عباس دوم، شاه صفى و فتحعلى شاه در قم مدفونند. تيمور لنگ به قم چندان لطمه نرسانده و شايد از بركت فاطمه باشد» . (13)

«كارل بروگش‏» جهانگرد آلمانى نيز كه اوضاع ايران را در سده نوزدهم ميلادى از ديد مادى خود بررسى كرده است، در مورد عظمت ظاهرى شهر قم و حضرت معصومه عليها السلام چنين مى‏گويد: «دورنماى قم به معناى واقعى كلمه از فاصله چند ميلى مى‏درخشد، زيرا گنبد زيارتگاه اين شهر را با ورقه‏هايى از طلا پوشانده‏اند كه نور آفتاب را به شكل خيره كننده‏اى منعكس مى‏كند. شاهان ايران علاقه زياد دارند به اين كه گنبد بناهاى مقدس را با ورقه‏هاى طلا و نقره بپوشانند. طلا كارى‏ها و نقره كارى‏هاى زيباى ضريح مقدس واقعا چشم را روشن مى‏كنند. خدمتكارانم پيوسته از شكوه و جلال گنبد و مقبره فاطمه در قم سخن مى‏گفتند.

نه فقط زندگان بلكه مردگان نيز به سوى اين مزار جلب مى‏شوند; زيرا بسيارى از ايرانيان وصيت مى‏كنند كه پس از مرگ در جوار اين بانوى مقدس دفن شوند. قم مدفن قديسين هم هست. بنا به گفته اهالى محل، قم داراى 444 امامزاده كوچك و بزرگ است‏» . (14)

به هر حال بعد از ورود حضرت معصومه عليها السلام به قم و دفن پيكر مطهر آن حضرت در اين سرزمين مقدس، علويان و سادات بيشترى به اين شهر روى آوردند، توجه شيعيان به اين نقطه فزونى يافت و علما و مشاهير شيعه در طول تاريخ به‏اين مكان مقدس توجه نشان دادند، مهاجرت به اين شهر زياد شد و موقعيت مذهبى قم تثبيت و استحكام تاريخى يافت.

قم با اين ويژگى‏ها در ميان شهرهاى شيعه نشين از شهرت جهانى برخوردار شد و يكى از شهرهاى مهم جهان اسلام به شمار آمده و از مراكز مهم فرهنگى و فقهى شيعه گرديد و از همه مهم‏تر به عنوان هسته مركزى و پايگاه اصلى بزرگترين و باشكوهترين انقلاب در تاريخ جهان گرديد.

در اينجا به فهرست‏ برخى از نتايج ورود حضرت معصومه عليها السلام به شهر قم می پردازيم:

1- گسترش شهر قم

شهر قم به تدريج از شمال شرقى، به جنوب غربى كه محل دفن آن حضرت بود كشيده شد به طورى كه حرم فاطمه معصومه عليها السلام كه در حاشيه شهر قرار داشت، امروزه در مركز شهر و در آبادترين قسمت آن واقع است.

2- مورد توجه شدن قم

توجه پادشاهان و حاكمان و طبقات گوناگون مردم به اين شهر و كوچ بسيارى از افراد مشتاق اهل بيت عليهم السلام براى اقامت در آن، به خاطر مدفون بودن حضرت معصومه عليها السلام در اين شهر است.

3- استحكام مذهبى قم

قم از جنبه مذهبى استحكام ويژه‏اى يافته و مركز روحانيت‏شيعه شد. و عده‏اى از بزرگترين علماى شيعه از آنجا برخاسته يا در آن اقامت كردند.

4- كثرت سادات در شهر قم

بعد از دفن حضرت معصومه عليها السلام عده بسيارى از فرزندزادگان امام حسن و امام حسين و موسى بن‏جعفر و على بن موسى الرضا عليهم السلام و از فرزندان محمد حنفيه و زيد بن على بن الحسين عليهم السلام و اسماعيل فرزند امام صادق عليه السلام از اطراف به قم روى آورده‏اند. از آنجا كه اين شهر از ابتدا مورد نظر آل على عليهم السلام بوده است و مردم قم نسبت‏به اولاد پيغمبر صلى الله عليه و آله ارادت و علاقه خاصى داشته‏اند، به تدريج‏بعد از ورود حضرت معصومه عليها السلام از نظر كثرت سادات، موقعيت‏بى نظير و يا كم نظيرى يافته است.

امروزه كثرت سادات قم، به خوبى محسوس و مشهود است و چند محله به نام علويان وسادات است كه بيشتر آن‏ها سيد هستند، از جمله محله سيدان، محله موسويان و محله موسى سلام بر مردم قم! خداوند شهرهاى آنان را با باران سيراب كند و بركت‏ها را بر آنان نازل كند و بدى‏هاى آنان را به خوبى مبدل گرداند. آن‏ها اهل ركوع و سجود و قيام و قعودند. آنان فقيه و دانشمند و اهل درك حقايق و روايت و عبادت نيكو هستند.

مبرقع و همچنين وجود سادات برقعى و رضوى و چاووشى و غيره نشانگر اين حقيقت مى‏باشد.

5- توجه به امور امامزادگان

مردم قم از اوايل قرن سوم هجرى كه فاطمه معصومه عليها السلام در قم مدفون شد، در بزرگداشت مقابر اولاد پيامبر صلى الله عليه و آله همان تلاش را كردند كه در زمان حياتشان از آنان به عمل مى‏آوردند. ساختن بناهاى مجلل و بارگاه و گنبد و وقف اموال در اين راه از جمله اين تلاش هاست. در دوره صفويه و قاجاريه، بعضى از جهانگردانى كه به ايران آمده و از قم عبور كرده‏اند، در سفرنامه‏هاى خود امامزادگان قم را وصف نموده و حتى در پاره‏اى از آن‏ها در تعداد امامزادگان افراط كرده‏اند.

6- پرورش علماى بزرگ در شهر قم

يكى ديگر از بركات فاطمه معصومه عليها السلام، پرورش عالمان و انديشمندان بزرگ در اين شهر مى‏باشد كه به نام بعضى از آنان اشاره مى‏شود:

- على بن حسين بن بابويه قمى، پدر شيخ صدوق يا صدوق اول;

- محمد بن على بن بابويه قمى، معروف به شيخ صدوق و نويسنده نزديك به 300 كتاب در اصول و فروع;

- محمد بن حسن صفار، از ياران نزديك امام حسن عسكرى عليه السلام;

- احمد بن اسحاق قمى، وكيل امام عسكرى عليه السلام در قم و سازنده مسجد معروف امام به دستور آن حضرت;

- احمد بن ادريس قمى، از محدثان شيعى;

- زكريا بن آدم، از اصحاب امام رضا عليه السلام;

- ابوعبدالله محمد بن خالد برقى، اديب، محدث و نويسنده كتاب‏هاى مهمى همچون: التنزيل و التعبير، كتاب العلل، كتاب يوم و ليله (15) ;

- احمد بن محمد بن خالد برقى، منسوب به برقرود قم و نويسنده كتاب‏هاى فراوانى همچون: المحاسن، كتاب التبليغ و الرساله، كتاب التراحم و التعاطف، و ساير تاليفات وى كه به ده‏ها جلد بالغ مى‏شود (16) ;

- على بن ابراهيم قمى، مفسر معروف;

- خواجه نصير الدين طوسى جهرودى معروف به استاد البشر و از افتخارات جهان اسلام;

- صدر المتالهين شيرازى، كه آثار برجسته فلسفى از جمله: اسفار اربعه، شواهد الربوبيه، شرح كافى و… را پديد آورد;

- ملا عبد الرزاق لاهيجى، فيلسوف وحكيم نامدار شيعه در قرن 11 و صاحب كتاب‏هاى شوارق الالهام و گوهر مراد;

- حاج ملا مهدى قمى نراقى، نويسنده جامع السعادات;

- ميرزا ابوالقاسم قمى (ميرزاى قمى)، صاحب قوانين و داراى كرامات بى شمار.

وصدها عالم و دانشمند و شاعر و وزير و مورخ و رجال علمى و مردان سياست و وزارت از اين خطه ظهور نموده‏اند كه تفصيل آن در جاى خود بيان شده است. (17)

7- حوزه علميه قم

يكى ديگر از بركات مزار مقدس بانوى دو عالم، حضرت معصومه عليها السلام در شهر قم، رونق گرفتن حوزه علميه مى‏باشد. تاريخ اين كانون علم و فقاهت‏به قرن‏ها قبل بر مى‏گردد. ابراهيم بن هاشم قمى، سعد بن عبدالله قمى، احمد بن اسحاق قمى، على بن بابويه قمى و ده‏ها محدث و عالم شيعى از اوايل قرن سوم هجرى به بعد، زمينه گسترش علم و ادب و حديث را در اين شهر ايجاد كرده بودند. اين حوزه علمى كم و بيش تداوم داشت و ترويج علم در اين شهر همچنان در طول تاريخ ثمرات پربارى به همراه همانا بهشت داراى هشت در است كه يكى از آن درها مخصوص مردم قم است. آنان شيعيان برگزيده ما در ميان ساير شهرها هستند. خداوند ولايت و محبت ما [اهل بيت] را با طينت آنان عجين كرده است.

مى‏آورد تا آنكه مرحوم ميرزاى قمى عالم جليل القدر عصر قاجار، به اين شهر روى آورد و به حركت علمى اين ديار شتاب بخشيد.

هجرت ملاصدرا فيلسوف نامى شيعه به قم چهره ديگرى به اين حركت داد. سكونت مرحوم فيض كاشانى در قم و تاسيس مدرسه فيضيه در جوار حرم مطهر حضرت معصومه عليها السلام، رشد فكرى و فضاى علمى اين شهر را دگرگون نمود.

اين رشد علمى همچنان رو به بالندگى بود تا در سال 1315 شمسى مرحوم شيخ عبدالكريم حائرى پرچمدار علم و فضيلت از اراك به قم آمده و روحى تازه به كالبد اين كانون فقاهت و معنويت دميد. اقبال آيت الله العظمى بروجردى رحمه الله به قم، فعاليت‏هاى فرهنگى واجتماعى را در اين شهر تسريع نموده و همچنين ورود مراجع و دانشمندان بزرگ شيعى و همراهى آنان با حركت‏حوزه علميه در شكوفائى آن نقش به سزايى داشت.

امروزه به بركت معنوى حضرت فاطمه معصومه عليها السلام، مجمع بزرگى از مراجع، آيات عظام و فقيهان و مجتهدان در اين شهر نورانى و ملكوتى ايجاد شده است كه مورد توجه جهانيان مى‏باشد.

هم اكنون خيل عظيمى از طلاب و دانش پژوهان علوم اسلامى در اين حوزه مقدسه به تحصيل و تدريس اشتغال دارند كه با زعامت مراجع تقليد و تدبير مديريت‏حوزه علميه قم برنامه ريزى‏هاى خاصى براى توسعه و بارور نمودن هرچه بيشتر علوم اسلامى و تخصصى نمودن آن در حال انجام است كه آينده روشن و بالنده‏ترى را نويد مى‏دهد. لازم به ذكر است اين زمانى مى‏رسد كه از قم علم و دانش به ديگر شهرها از شرق تا غرب عالم منتشر مى‏شود، تا جايى كه اين شهر اسوه و الگوى شهرهاى ديگر گشته و هيچ كس در روى زمين باقى نمى‏ماند كه از قم به او بهره‏هاى علمى و دينى نرسد تا آنكه زمان ظهور حجت‏خدا و قائم ما فرا رسد.

رونق علمى شهر قم را امام صادق عليه السلام ده‏ها سال قبل از ورود حضرت معصومه عليها السلام به شهر قم، پيش بينى كرده و فرموده بود: «زمانى مى‏رسد كه از قم علم و دانش به ديگر شهرها از شرق تا غرب عالم منتشر مى‏شود، تا جايى كه اين شهر اسوه و الگوى شهرهاى ديگر گشته و هيچ كس در روى زمين باقى نمى‏ماند كه از قم به او بهره‏هاى علمى و دينى نرسد تا آنكه زمان ظهور حجت‏خدا و قائم ما فرا رسد» . (18)

8- انقلاب اسلامى ايران

از مهم‏ترين ويژگى‏هاى شهر قم و آثار و بركات حضرت معصومه عليها السلام تشكيل هسته‏هاى مركزى انقلاب اسلامى ايران در اين نقطه حساس كشور مى‏باشد. شهر قم بستر قيام و انقلاب و پرورشگاه بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران است.

اكثر حوادث انقلاب اسلامى با اين شهر مرتبط بوده است و البته به وقوع چنين حادثه‏اى در شهر قم در گفتار ائمه اطهار عليهم السلام نيز اشاره شده است و روايت معروف حضرت كاظم عليه السلام در اين مورد، قابل انطباق با انقلاب اسلامى ايران است. مطمئنا اگر انقلاب با عظمت اسلامى - كه از شهر قم ريشه گرفته و موج آن تمام نقاط عالم را تحت تاثير قرار داد - مصداق منحصر به فرد اين گفتار زيبا نباشد، حتما يكى از مصاديق آن خواهد بود; چراكه ويژگى‏هاى مورد ستايش امام هفتم عليه السلام دقيقا در مورد رهبر و مردم ايران صادق مى‏باشد. آن ويژگى‏ها عبارتند از:

1- رهبر آنان مردى از اهل قم است.

2- رهبر آنان مردم را به سوى حق مى‏خواند.

3- پيروان و طرفداران او اراده و استقامتى قوى و آهنين دارند.

4- خستگى در آنان راه ندارد.

5- طوفان‏هاى حوادث آنان را متزلزل نمى‏كند.

6- توكل بر خدا دارند.

7- به خاطر پارسايى پيروزند.

متن روايت چنين است كه امام موسى كاظم عليه السلام فرمود: «رجل من اهل قم يدعوا الناس الى الحق، يجتمع معه قوم كزبر الحديد، لاتزلهم الرياح العواصف و لا يملون من الحرب و لايجبنون و على الله يتوكلون والعاقبة للمتقين; مردى از اهل قم [به پا مى‏خيزد و] مردم را به حق فرا مى‏خواند. گروهى به يارى او بر مى‏خيزند كه مانند قطعه‏هاى آهن هستند، تندبادها [ى حوادث و مشكلات] آنان را متزلزل نمى‏كند و از جنگ خسته نمى‏شوند و نمی ‏ترسند و بر خدا توكل می كنند. پيروزى نهايى از آن پرهيزكاران است‏» . (19)

اين نوشتار را با كلامى از حضرت امام خمينى رحمه الله - كه به اين شهر افتخار می كرد - به پايان می بريم:

«قم حرم اهل بيت است. قم مركز علم است. قم مركز تقواست. قم مركز شهادت و شهامت است. از قم علم به همه جهان صادر شده است و مى‏شود و از قم شهادت به همه جا صادر مى‏شود. قم شهرى است كه در آن ايمان و علم و تقوا پرورش يافته، و… از زمان ائمه اطهار عليهم السلام مورد توجه اسلام بوده است، و از قم تقوا، شجاعت، شهامت، و همه فضايل به همه‏جا صادر مى‏شد و صادر خواهد شد.

علمايى كه در قم من ادراك كرده‏ام، كسانى بودند كه در دنيا نمونه بودند، در علم و در تقوا و من اميدوارم كه ادامه پيدا كند اين علم و تقوا در شهر شما تا زمان ظهور امام زمان سلام الله عليه‏» . (20)

 



1) مناقب، ج‏4، ص‏367; زندگانى حضرت موسى بن جعفر عليه السلام، عمادزاده، ج‏2، ص‏375.

2) حياة الامام الرضا عليه السلام، ص‏428.

3) وديعه آل محمد صلى الله عليه و آله، ص 12.

4) تاريخچه قم، ص‏16.

5) تاريخ مذهبى قم، ص‏92.

6) همان.

7) بحارالانوار، ج‏57، ص‏217; مستدرك سفينة البحار، ج‏8، ص‏598.

8) بحار الانوار، ج 57، ص 216.

9) بحارالانوار، ج 57، ص 216 و معجم احاديث المهدى عليه السلام، ج 3، ص 474.

10) اسراء/ 5.

11) بحارالانوار، ج‏57، ص‏216.

12) همان، ص‏215.

13) ماهنامه كوثر، ش‏9، ص‏73 و 74 با اختصار.

14) همان، ش‏12، ص‏65 و 66. با اختصار.

15) رجال نجاشى، ص‏335.

16) همان، 76.

17) براى اطلاعات بيشتر به «تاريخ مذهبى قم‏» مراجعه شود.

18) بحارالانوار، ج‏60، ص‏213.

19) همان، ج‏57، ص‏216.

20) صحيفه امام، ج 13، ص‏165.

 2 نظر

گاهی که چادرم خاکی می شود

23 دی 1393 توسط پرهیزگار

گـاهـی کـه چـادرم خـاکـی میشـود …

از طعنــه هــای مــردم شـهــر …

یاد چفیه هایی می افتم

که برای چادری ماندنم …

خــونـی شدند …!

 

 

 نظر دهید »

شهید ردانی پور

22 دی 1393 توسط پرهیزگار

خاطره ای از شهید ردانی پور

در فتح المبین به سختی مجروح شد. منتقل شد به بیمارستانی در تهران. وقتی حالش بهتر شد قصد بازگشت به جبهه داشت. اما هیچ پولی همراهش نبود. اما می دانست چه کند!

عصر جمعه بود. مشغول دعای فرج شد. از خود آقا تقاضای کمک کرد. بعد از نماز جمعه جمعیتی برای ملاقات با جانبازان به بیمارستان آمدند. سیدی از جمع خارج شد و به سراغ مصطفی آمد. یک کتاب دعا به او هدیه داد و رفت!

در میان صفحات کتاب چند اسکناس بود. این پول هزینه کرایه و شام او را تأمین کرد. به جبهه که رسید این پول تمام شد!

برای بچه ها مداحی می کرد. صحبت می کرد. کلام او بسیار مۆثر بود. سخنرانی او قبل از عملیات بیت المقدس آن چنان گیرا بود که بچه ها برگه های مرخصی را پاره کرده و ماندند. اولین گروهی که وارد خرمشهر شد نیروهای تحت امر او بودند.

مصطفی فرمانده سپاه سوم صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) بود. پنج تیپ و لشگر را فرماندهی می کرد. لشگرهای 25 کربلا، 17 علی بن ابی طالب(علیه السّلام)، 10 سیدالشهداء(علیه السّلام)، 8 نجف و 14 امام حسین(علیه السّلام) تحت امر او بودند.

از او خواسته بودند مسئولیت نیروی زمینی سپاه را به عهده بگیرد. اما قبول نکرد.

بعد از عملیات رمضان همه مسئولیتها را تحویل داد! چه شده بود نمی دانیم. می گفت تا حالا تکلیف بود مسئول باشم. اما حالا می خواهم بسیجی باشم.

برگشت اصفهان. آماده شد برای ازدواج. می خواست همسرش از سادات باشد. به خاطر علاقه به حضرت زهرا(علیها السّلام). برای همین با همسر یکی از شهدا که از سادات بود ازدواج کرد.

مجلس عروسی او بسیار ساده و با صفا بود. همه شاد و خوشحال بودند. در پایان مراسم خیلی باجدّیت گفت.

فکر نکنید من با ازدواج به دنیا چسبیده ام. ازدواج وظیفه ای بود. جبهه و جهاد هم وظیفه دیگری است.

سه روز بعد ازازدواج راهی شد. مرحله بعدی عملیات والفجر2 در حال انجام بود. با گردان یا زهرا(علیها السّلام) به جلو رفت. پیکر بچه هایی که بر روی تپه برهانی مانده بود به عقب منتقل کرد.

مصطفی ردانّی پور با سمت یک بسیجی به عملیات آمد و همانجا مشغول مبارزه شد.

قبل از عملیات به برادرش گفت: می خواهم جایی بمانم که نه دست شما به من برسد. نه دست دشمنان!

روز نیمه مرداد62 روز معراج مصطفی بود. پیکرش همانجا ماند. روی تپه برهانی در ارتفاعات پیرانشهر.

مدتی بعد نیروها عملیات دیگری کردند. پیکر ده ها شهید به عقب منتقل شد. ده سال بعد بچه های تفحص چهارصد پیکر شهید را از ارتفاعات پیرانشهر به عقب منتقل کردند.

به همه سپرده بودیم اگر همراه شهیدی انگشتر عقیق درشتی پیدا کردید خبر دهید. اما خبری از مصطفی نبود.

برای مصطفی این فرمانده بزرگ جنگ کسی مراسم نگرفت. اصلاً خبر شهادتش را کسی نگفت.

شاید فکر می کردند جنازه اش به دست دشمن افتاده. شاید فکر می کردند اسیر شده.

اما گویی گمنامی صفتی است که همه عاشقان حضرت زهرا(علیها السّلام) به آن آراسته اند.

 

وصیتنامه شهید مصطفی ردانی پور

(اشهد انّ لا الله الا الله و اشهد انّ محمدا رسول الله و اشهد انّ علی و اولاده المعصومین حجج الله)

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سپاس خداوندی را که انور جلال او از افق عقول بندگانش تابان است. و خواسته اش از زبان گویای کتاب و سنت نمایان. خدایی که دوستان خد را از دلبستگی به دنیای فریب کار رهانید و به شادی های گوناتگونشان رساند…واما شما ای روحانیون و طلاب عزیز همان طور که امام فرمودند تذکیه و تعلم را پیشه ی خود سازید و جوانان عزیز اسلام را هادی باشید و در آغوش هدایت الهی جای بگیرید.

کار شما بهترین کاراست همان کار پیغمبر و ائمه معصومین است ….   هدایت و ارشاد و اداره جامه ی اسلامی و پیاده کردن احکام نورانی اسلام.

 

و مانند علی بن ابی طالب(ع) در دعا میخوانیم “ولا تأخده فی الله لومة لائم” در راه خدا حرکت کردن سختی و رنج دارد، موانع زیاد است وبا صبر و استقامت راه انبیاء را ادامه دهید که امروز جوانان ما با ریختن خونشان موانع راه را برداشتند و بر می دارند و ما در قیامت در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی عذری نداریم و البته این حرف من با هم درسها و هم سنگران خودم است. نه به بزرگان که سخن گفتن در مقابلشان بی ادبی است. آنان مربی ما هستند و ما شاگرد آنان.

و شما ای پاسدار عزیز و جوان برومند که هدفتان مقدس است و راهتان روشن و حرکتتان حماسه آفرین است. چون هجرتتان آغاز بر هجرتها بود و خون سرختان پیام آور هدفتان و سرهای بریده و بدن های قطعه قطعه شده شما نشانگر مظلومیت تان است.

دست از دامان امام زمان و نوکرانش نکشید که اینان عمال اسلامند و اسلام اصیل راباید از امثال غفاری ها، سعیدی ها، مطهری ها، بهشتی ها، صدوقی ها، مدنی ها، دستغیبی ها و امثالهم گرفت.

 

 

بدانید اسلام منهای روحانیت اسلام نیست و این سد دشمن شکن را نگذارید بشکند.

مادرم … آن زمان که اسلام و انقلاب به خون احتیاج داشت تو ثمره ی سالها عمرت را که فرزندی مسلمان بود هدیه کردی، چه خوب امانت داری کردی و چه به موقع امانت را دادی. پس شاد باش و فرزندان دیگرت را هم بده و خود مانند زینب معلم دیگران باش.

مبادا بر من گریه کنی که اگر شهید باشم زنده ام، زنده تر از زنده ها. حلالم کن و به برادرانم و به بچه های خواهرانم بگو که

آنان باید خود را برای قربانی شدن آماده کنند و سربازی اسلام را بر عهده بگیرند.

خواهرانم،…در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنید. زهرا گونه زندگی نمایید و شوهرانتان را به راه خدا وادارید.

مادر خدا پدرم را رحمت و شما را عاقبت به خیر کند.

 

 

انشا الله اگر کربلا مشرف شدی مرا فراموش نکن. و از حضرت امام حسین(ع) تقاضا کن که قربانیت را بپذیرد.

هر وقت خبر کشته شدن من به شما رسید بگو “انا لله و انا الیه راجعون” و این را یک امتحان قلمداد کن.

پروردگارا هرچند به نفس مطمئنه نرسیدیم و در جهاد اکبر پیروز نگشتیم.اما به جهاد اصغر پرداختیم پس” ربّنا فاغفر لنا ذنوبنا وکفّر عنّا سیّئاتنا و توفّنا مع الأبرار، ربّنا و ءاتنا ما وعدتّنا علی رسلک و لا تخزنایوم القیمة إنّک لا تخلف المیعاد”

برایم  خرج نکنید، فاتحه ای ساده و پول آن را به انجمن ایتام اهدا نمایید. در صورت امکان در قبرستان شهدا دفنم کنید کنار پاسداران تا شاید خداوند به واسطه ی آنان مرا ببخشد. و در هنگام دفنم زیارت عاشورا و روضه حضرت زهرا بخوانید.

 1 نظر

دیدم پسر است

20 دی 1393 توسط پرهیزگار

گفتم: خواهرم حجابت؟؟
چیزی نگفت.
.
.
دوباره گفتم: خواهرم حجابت؟
گفت: چی؟
.
.
دقت که کردم دیدم پسر است!



 نظر دهید »

در محضر بهجت

20 دی 1393 توسط پرهیزگار

 

هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست ، زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد ای کاش من هم مثل او به خدایم ایمان داشتم .  آیت الله بهجت (ره)

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 33
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخبار
  • دل نوشته های طلاب
  • درمحضربزرگان
  • سربازنمونه
  • دستورالعمل های مجرب
  • سنگر
  • طب سنتی
  • مهارتهای زندگی
  • مناسبتها
  • اهل بیت
  • ولایت فقیه
  • احادیث
  • شهدا
  • شهدا
  • احادیث
  • پایان نامه ها
  • بسیج طلاب
  • بسیج طلاب
  • دعا
  • دعا
  • دعا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

لوگوی ما



ثانيه هاي انتظار

log

لینکها

آماربازدید

کد آمارگیر

درمحضر نور

دریافت کد ابزار آنلاین
بلاگ گروه مترجمین ایران زمین

روز شمار محرم

ابزار پرش به بالا
کدهای عکس و تصویر
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس