استغفار دوای هر دردی
نگوییم گرانی شده است!!!!!!!!!!!!!
بگوییم گناه زیاد شده است…………
مردى خدمت حضرت حسن مجتبى آمد و از قحطى و گرانى به آن حضرت شكايت نمود، پس حضرت به او فرمود: از خدا طلب آمرزش كن، و مرد ديگرى آمد و به آن حضرت از فقر و تهى دستى شكايت كرد، پس حضرت به او هم فرمود از خداوند (جهت گناهان خود) استغفار و طلب آمرزش نما، و مرد ديگرى آمد و به آن حضرت عرض كرد از خدا بخواه و دعا كن كه خداوند پسرى بمن لطف فرمايد، پس باو هم فرمود: از خدا طلب آمرزش نما، پس ما (حضار مجلس) به آن حضرت عرض كرديم مردانى چند خدمت شما آمدند و از چيزها و گرفتاريهاى گوناگون شكايت داشتند و تقاضاى مختلفى نمودند و شما همه آنها را باستغفار و طلب آمرزش امر فرمودى، پس حضرت فرمود: من اين را از پيش خود نگفتم و همانا در اين باره از فرموده خداوند (در قرآن) پند گرفتم و استفاده نمودم (كه فرموده:) اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً يُرْسِل السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً (از پروردگار خود طلب آمرزش نمائيد همانا او بسيار آمرزنده است تا آنكه از آسمان بر شما باران پشت سر هم بفرستد و شما را بمال و ثروتها و پسرها كمك و مدد فرمايد، و براى شما باغها و نهرها قرار دهد.
(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج9، ص81.)
مراسم ولادت بانوی دو عالم به روایت تصویر
شكرانه ميلاد حضرت زهرا
از امام صادق علیهالسلام سؤال شد كه: «لم صارت المغرب ثلاث ركعات و اربعا بعدها لیس فیها تقصیر فى حضر و لا سفر؟»
چرا نماز مغرب سه ركعت است و نافلهاش چهار ركعت كه در سفر و حضر تقصیر در آن نیست؟ (1)
آن حضرت فرمود: «ان اللَّه عز و جل انزل على نبیه لكل صلاة ركعتین فى الحضر فاضاف الیها رسولاللَّه لكل صلاه ركعتین فى الحضر و قصر فیها فى السفر الا المغرب و الغداه فلما صلى المغرب بلغه مولد فاطمه علیهمالسلام فاضاف الیها ركعه شكراللَّه عز و جل فلما ان ولد الحسن علیهالسلام اضاف الیها ركعتین شكر اللَّه عز و جل فلما ان ولد الحسین علیهالسلام اضاف الیها ركعتین شكر اللَّه عز و جل فقال للذكر مثل حظ الانثیین فتركها على حالها فى الحضر والسفر.» (2)
خداوند تبارك و تعالى همهى نمازها را بر پیامبر به صورت دو ركعتى نازل كرد. رسول خدا (به امر پروردگار) به همهى نمازها به جز نماز مغرب و نماز صبح دو ركعت اضافه نمودند؛ كه در حضر به صورت تمام و در سفر به طور قصر خوانده شوند.
هنگامى كه رسول خدا مشغول برپائى نماز مغرب بود. فاطمه علیهاالسلام به دنیا آمد رسول خدا به شكرانهى این نعمت (و به امر پروردگار) یك ركعت به نماز مغرب اضافه فرمودند. پس چون حسن علیهالسلام به دنیا آمد، دو ركعت دیگر (به عنوان نافله) به آن سه ركعت اضافه نمودند و زمانى كه حسین علیهالسلام به دنیا آمد، به نافلهى مغرب دو ركعت دیگر اضافه فرموده و آن را شكرانه تولد آن حضرت قرار دادند.
1- نماز مسافر را كه از چهار ركعت به دو ركعت شكسته مىشود نماز قصر گفته و این عمل را تقصیر گویند.
2- من لا یحضر الفقیه، ج 1، ص 454. تهذیب، ج 2، ص 113. وسائل الشیعه، ج 4، ص 88. عللالشرایع، ص 324
سفرمعنوی
عرفا سفر درونی(انفسی) را، به سفر بیرونی و صوری تشبیه کردهاند براساس این تشبیه مراحل یک سفر معنوی چنین است:
1- مبدء: جهل و نقصان طبیعی است که با آن به دنیا آمدهایم.
2- مقصد و معرفت به آن: رسیدن به فوق همه کمالات یعنی وصول به حق است. «وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى»و «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ». امام صادق (ع) میفرماید: کسی که از روی بصیرت مسیرش را طی نکند باهرگامش، بیشتر از مقصدش دور میشود؛ « الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطّرِيقِ لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السّيْرِ إِلّا بُعْداً »
3- راه شناسی: مراتب کمالات علمی وعملی است که روح مرحله به مرحله ان را طی میکند.
4- منازل سفر: اخلاق پسندید است که مقامات روح آنها را گام به گام در یک روند صعودی طی میکند.منزل اول آگاهی و منزل آخر، توحید است.
5- سعی در پیمودن راه: با مجاهده، ریاضت، و تحمل تکالیف و محاسبه و مراقبه لحظه به لحظه حاصل میشود.
گرچه وصلش نه به کوشش میدهند *** آن قدر ای دل، که توانی بکوش
6- توشه راه: زاد این راه تقوی، و علم و معرفت مترتب برآن است. در سفر صوری به قدرت بدن نیازمندیم و در سفر معنوی به قوت روح؛ « تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوی.»
7- مَرکب: تحصیل معاش برای کسب انرژی لازم جهت سلوک به قدر ضرورت نه بیشتر.
8- همسفر: علما، عابدان همسفران این مسیرند. آنها مدد کار ما هستند. همسفران همدیگر را به پیشرفت ترغیب میکنند، همه دیگر را به عیوب و موانع رشدشان آگاه میکنند.
9- راهنما و راهنما شناسی: پیغمبر (ص) و ائمه معصومین (ع) و سنن و آداب آنها جهت روشن ساختن مصالح و مفاسد. راهنماها خود مسیر را رفتهاند و امت خود را به پيروي از خویش خواندهاند،« لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» و «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ. »
واصلان، سالکان را به پیشی گرفتن از همدیگر تشویق میکنند و میگویند اگرچه رسیدن به حق، هدف نهایی سالک است اما آنها مرگ در این راه را شهادت میدانند.« مَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلی اللّهِ ».
اگر در راه او مردی شهیدی*** وگر بُردی سَبَق، زین العبیدی
اگربه مقصود رسیدی زهی سعادت*** وگر در راه مردی زهی شهادت
10- مانع شناسی: همانگونه که در سفر صوری ممکن است با موانع فکری، طبیعی و انسانی روبه رو شویم در سفر معنوی نیز آشنایی با موانع ضرورت دارد. موانع دو نوع است:
10-1- موانع نظری: این موانع عبارتنداز:
الف)وسوسه عملی؛ اینجا موهوم و متخیّل، معقول جلوه میکند.
ب)پندارگرایی ؛ فرد خود را غایب ازمحضر خدا میداند.
ج)عقل متعارف؛که معاش اندیش صرف است نه معاد اندیش.
10-2- موانع عملی: این موانع شامل هوس مداری، خودبینی، کمینگاههای شیطان و بازیگری ودنیا گرایی است
11- مانع زدایی: بزرگان اخلاق و عرفان برای رفع و دفع موانع مراحل مختلفی بیان کردهاند. به عنوان نمونه، برخی این مراحل را شامل توبه، زهد، ریاضت، و مراقبه و محاسبه می دانند.
12- ارمغان و سوغات: آداب وسنن که در ابتدا بع عنوان «زادالمسافر» مطرح است، نتیجه ره آورد سالکان واصل است که به مقصد رسیدهاند. بهترین ارمغانی که سالکان این راه آوردهاند این است که«نشانه» هر منزلی را به خوبی ارائه دادهاند، مثل کوه نوردی که از راه سخت میرود و برای دیگران علامت می گذارد.[1]
پی نوشت :
1- پايان تهيه و ساخت آزمون هدف در زندگي با تكيه بر اسلام، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره).
آثار تربیتی لقمه حلال
حاکمی به واعظی گفت: این که می گویند لقمه حلال در نطفه اثر دارد، بی خود است. من لقمه حرام به بچهام دادم پسر خداشناسی شده و تو لقمه حلال دادی او بی دین شده است. واعظ حاضر جواب گفت: اون حرف درست است یه روز من مهمون تو بودم از لقمه تو خوردم پسر بد شد و زمانی تو مهمان من شدی از غذای حلال من خوردی بر نطفهات اثر گذاشت و پسرت خوب شد.[1]
دو نكته تربيتي
1- ائمه(ع) به كسب و كار و لقمه حلال سفارش زيادي كردهاند، لقمه حرام منشاء خشونت، بزهكاري و پاگذاشتن روي وجدان و فطرت ميشود. امام حسين فرمود اين لشكر به خاطر اين كه شكم هايشان از حرام پر شده است، چشم و دل شان كور شدهاست.
2- تربيت كودك در واقع از قبل از انعقاد نطفه شروع ميشود با مراقبت از خوراك هاي غذايي، فكري و معنوي براي اطلاع بيشتر به كتاب ريحانه بهشتي نشر جامعه الزهراء رجوع كنيد.
پی نوشت :
1.نرم افزار حكايات و شوخ طبعيهاي طلبگي، سايت گفتگوي ديني
.
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
1ـ در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ» (آلعمران/173) پناه نمیبرد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: «پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.»
2ـ در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء/87) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات میبخشیم.»
3ـ در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «اُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ» (غافر/44) پناه نمیبرد. زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.»
4ـ در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر «ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» (کهف/39) پناه نمیبرد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود میدانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»
منبع: بحارالانوار، ج90، ص184 و 185، به نقل از کتاب خصال شیخ صدوق
نماز و دعای مخصوص حضرت زهرا سلام الله علیها
امام صادق عليه السّلام فرمودند :
برای مادرم فاطمه سلام الله علیها نمازیست که جبرئیل تعلیم نموده و آن دو رکعت است كه در ركعت اوّل آن يك بار حمد و صد مرتبه سوره قدر را مىخوانى و در رکعت دوم بعد از حمد صد مرتبه سوره توحید را می خوانی سپس تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها پس از نماز صلوات فرستاده، سپس دستهايت را بلند نموده و اين دعا را مىخوانى که انشا الله خدای متعال حاجتت را عطا خواهد فرمود :
اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِهِمْ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِحَقِّهِمُ الَّذِي لَا يَعْلَمُ كُنْهَهُ سِوَاكَ وَ بِحَقِّ مَنْ حَقُّهُ عِنْدَكَ عَظِيمٌ وَ بِأَسْمَائِكَ الْحُسْنَى وَ كَلِمَاتِكَ التَّامَّاتِ الَّتِي أَمَرْتَنِي أَنْ أَدْعُوَكَ بِهَا وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الَّذِي أَمَرْتَ إِبْرَاهِيمَ - علیه السلام - أَنْ يَدْعُوَ بِهِ الطَّيْرَ فَأَجَابَتْهُ .
وَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الَّذِي قُلْتَ لِلنَّارِ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ فَكَانَتْ وَ بِأَحَبِّ أَسْمَائِكَ إِلَيْكَ وَ أَشْرَفِهَا عِنْدَكَ وَ أَعْظَمِهَا لَدَيْكَ وَ أَسْرَعِهَا إِجَابَةً وَ أَنْجَحِهَا طَلِبَةً وَ بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ مُسْتَحِقُّهُ وَ مُسْتَوْجِبُهُ
وَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ وَ أَرْغَبُ إِلَيْكَ وَ أَتَصَدَّقُ مِنْكَ وَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَسْتَمْنِحُكَ وَ أَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ وَ أَخْضَعُ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ أَخْشَعُ لَكَ وَ أُقِرُّ لَكَ بِسُوءِ صَنِيعَتِي وَ أَتَمَلَّقُ وَ أُلِحُّ عَلَيْكَ .
وَ أَسْأَلُكَ بِكُتُبِكَ الَّتِي أَنْزَلْتَهَا عَلَى أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ- مِنَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ الْعَظِيمِ مِنْ أَوَّلِهَا إِلَى آخِرِهَا فَإِنَّ فِيهَا اسْمَكَ الْأَعْظَمَ وَ بِمَا فِيهَا مِنْ أَسْمَائِكَ الْعُظْمَى أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ
وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تُفَرِّجَ عَنْ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَجْعَلَ فَرَجِي مَقْرُوناً بِفَرَجِهِمْ وَ تُقَدِّمَهُمْ فِي كُلِّ خَيْرٍ وَ تَبْدَأَ بِهِمْ فِيهِ وَ تُفَتِّحَ أَبْوَابَ السَّمَاءِ لِدُعَائِي فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ تَأْذَنَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ هَذِهِ اللَّيْلَةِ بِفَرَجِي وَ إِعْطَائِي سُؤْلِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَقَدْ مَسَّنِي الْفَقْرُ وَ نَالَنِي الضُّرُّ وَ سَلَّمَتْنِي الْخَصَاصَةُ وَ أَلْجَأَتْنِي الْحَاجَةُ وَ تَوَسَّمْتُ بِالذِّلَّةِ وَ غَلَبَتْنِي الْمَسْكَنَةُ وَ حَقَّتْ عَلَيَّ الْكَلِمَةُ وَ أَحَاطَتْ بِيَ الْخَطِيئَةُ وَ هَذَا الْوَقْتُ الَّذِي وَعَدْتَ أَوْلِيَاءَكَ فِيهِ الْإِجَابَةَ .
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْسَحْ مَا بِي بِيَمِينِكَ الشَّافِيَةِ وَ انْظُرْ إِلَيَّ بِعَيْنِكَ الرَّاحِمَةِ وَ أَدْخِلْنِي فِي رَحْمَتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ أَقْبِلْ إِلَيَّ بِوَجْهِكَ الَّذِي إِذَا أَقْبَلْتَ بِهِ عَلَى أَسِيرٍ فَكَكْتَهُ وَ عَلَى ضَالٍّ هَدَيْتَهُ وَ عَلَى حَائِرٍ أَدَّيْتَهُ وَ عَلَى مُقْتِرٍ أَغْنَيْتَهُ وَ عَلَى ضَعِيفٍ قَوَّيْتَهُ وَ عَلَى خَائِفٍ أَمِنْتَهُ وَ لَا تُخَلِّنِي لِقَاءَ عَدُوِّكَ وَ عَدُوِّي يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ
يَا مَنْ لَا يَعْلَمُ كَيْفَ هُوَ وَ حَيْثُ هُوَ وَ قُدْرَتَهُ إِلَّا هُوَ يَا مَنْ سَدَّ الْهَوَاءَ بِالسَّمَاءِ وَ كَبَسَ الْأَرْضَ عَلَى الْمَاءِ وَ اخْتَارَ لِنَفْسِهِ أَحْسَنَ الْأَسْمَاءِ
يَا مَنْ سَمَّى نَفْسَهُ بِالاسْمِ الَّذِي بِهِ يَقْضِي حَاجَةَ كُلِّ طَالِبٍ يَدْعُوهُ بِهِ
وَ أَسْأَلُكَ بِذَلِكَ الِاسْمِ فَلَا شَفِيعَ أَقْوَى لِي مِنْهُ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِيَ لِي حَوَائِجِي وَ تُسْمِعَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ عَلِيّاً وَ مُحَمَّداً وَ جَعْفَراً وَ مُوسَى وَ عَلِيّاً وَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُجَّةَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ وَ بَرَكَاتُكَ وَ رَحْمَتُكَ صَوْتِي- فَيَشْفَعُوا لِي إِلَيْكَ وَ تُشَفِّعَهُمْ فِيَّ وَ لَا تَرُدَّنِي خَائِباً بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِي كَذَا وَ كَذَا يَا كَرِيمُ .
منبع : الصّحیفة الفاطمیة الجامعة